راهبردهای انتقال علوم و معارف دفاع مقدس به نسل آينده
چكيده
اذهان طرّاحان و فرماندهانعالی جنگ ها، معطوف به استفاده از، تجارب و علوم حاصل از نبردهای گذشته برای جلوگیری از خسارت بیشتر و بهتر دفاع کردن و دستیابی به نتایج مطلوب(پیروزی)شده است. به عنوان اقدام پیشگیرانه از تجاوز احتمالی و غافلگیر کننده دشمنان کشورمان، نهادینه کردن تجارب و انتقال علوم دفاع مقدس به عنوان ذخیره ای بسیار ارزنده با رعایت اولویت بندی، طی برنامهای حساب شده برای عموم مردم ،خصوصاً نسل آینده در سه سطح(زود بازده، میان بازده و دیر بازده)حائز اهمیّت است.
این مقاله بر اساس روش تحقیق(نظر سنجی) و به صورت توصیفی به منظور انتقال علوم و معارف دفاع مقدس به نسل آينده از 30 نفر از کارشناسان دارای تحصیلات لیسانس و به بالا در یکی از دانشکدهها در سال جاری انجام گرفته است. ضرورت توجّه به نیازها و خواستههای نسل آینده در ابعاد(اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) برای مدیریت کردن توانمندی های آنان، گامهای نظری و عملی در جهت آشنایی و مشارکت شان در مسائل دفاعی از اهمیّت لازم برخوردار است. به فرمودهي مقام معظم رهبري، دفاع مقدس« اوج افتخارات ملت ايران است » و نیز فرمودند « اگر بخواهيم انقلاب و كشور بيمه باشد، بايد اين شُور و شوق، اين حركت عمومي و بسيج ملت را روز به روز تقويت كنيم » برای محقق شدن انتقال علوم دفاعی، لازم است(انتقال دهندگان و انتقال گیرندن) بر وحدت هدف، تمرکز داشته باشند.
کلید واژهها : دفاع مقدس، انتقال علوم و معارف، نسل آینده.
مقدمه
اغلب کشورها اعم از بزرگ و کوچک، مستقل و غیر مستقل به دنبال این نکته هستند که در فرآیند برنامههای(دفاعی- امنیتی) خود روشی مناسب را برای مصون ماندن از خطرات احتمالی(تجاوز به کشور خود) به کار گیرند. این امر بدان علت است که فرماندهان و مسئولان طراز اوّل کشور برای رسیدن به اهداف تعیین شده و نیز پیشرفت در کار خود، نیاز به آگاهی از موقعیت و چگونگی آمادگی کشور خود و تهدید احتمالی طرف مقابل(کشور تهدید کننده) دارند. چنین آگاهیهای موجب میشود که آنها از نقاط قوّت و ضعف عوامل دخیل(انسانی و تجهیزاتی) خویش آگاه شوند و تمهیدات لازم را برای اثربخشی فعالیّتهای خود به کار برند. سازمانهای نظامی نیز باید از وضعیّت و نحوه توان رزم و آمادگی(خودی و حریف احتمالی) آگاهی داشته باشد، تا بر اساس آن بتواند وضعیّت نیروی انسانی خود را حتی الامکان بهبود بخشند و از این طریق بر اثربخشی خود بیفزایند و در روند حرکت خویش تحوّلات مثبت ایجاد کنند.
بکار گیری و توسعهی تجارب و علوم دفاع مقدس، به عنوان ثروتی کارآمد است که کشور را در تأمین امنیت ملّی کمک میکند و اگر خوب استحصالشده و بهره برداری شود، به نحو صحیح و مطلوبی نیز مورد استفاده قرار گرفته و به اجرا در آید، منبع مناسبی در جهت تحقق اهداف دفاعی(کوتاه مدت و دارز مدت) بوده و نیز برای استفاده مؤثر و کارآمد از منابع انسانی(جوانان کشور) موثر خواهد بود.
این مقاله راهکارهای لازم توسعهی تجارب و انتقال علوم دفاع مقدس در جهت ارتقاء توان بازدارندگی و مقابله با هر گونه تهدید احتمالی در کشور را ارائه می دهد. با توجّه به این که نسل آینده کشور خصوصاً(دانش آموزان و دانشجویان) از عوامل شاخص و تأثیر گذار در امر تصمیم گیری و تصمیم سازی در آینده نه چندان دور کشور هستند، این مقاله به اجرایی شدن راههای عملی در جهت بهره گیری حداکثر از توان آنان(نسل آینده) در راه اهداف و راهبرد دفاعی موثر است. بدیهی است پژوهشکده دفاع مقدس در جهت اجرایی نمودن این مهّم، ضمن شناسایی نقاط قوّت و ضعف این رسالت بزرگ و تحقق آن، راه درازی در پیش رو دارد.
اهتمام لازم به جامعه هدف در انتقال علوم و معارف دفاع مقدس برای تقویت و افزایش زیر ساخت های (فکری، معنوی و دفاعی)در مبحث کارکرد منابع انسانی کارآمد، از اهمیّت خاصی برخوردار است. نکته مهّم دیگر در انتقال این علوم تمرکز بر وحدت هدف در میزان همکاری(مادی و معنوی) نهادها و ارگانهای ذی ریط و مسئولیت پذیری آنان و بازخورد لازم به منظور رفع موانع و مشکلات این راهبرد قابل ذکر است.
به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر، جامعه هدف را در سه طیف کلّی(دانش آموزان، دانشگاهیان و عامه مردم) و سه سطح(زود بازده، میان بازده و دیر بازده) مورد توجّه قرار گرفته است.
دفاع مقدس
ابتدا نظر ادیان و مذاهب را در باره جنگ و درگیری مرور میکنیم. جنگ به عنوان یک پدیده اجتماعی در آثار و اساطیر یونان قدیم مورد توجّه قرار گرفته است. خدایان و الهههایی چون «زئوس» همواره با دشمنانِ انسان در جنگ بودهاند. چینیها هم در باره ی جنگ و مسائل آن تفکرات غنی سیاسی اخلاقی و نظامی را ارائه دادند. قوم یهود نیز مسائلی را در این خصوص مطرح نمود. این قوم به دلایل فرهنگی، تاریخی و نژادی خود، همواره در جنگ و خونریزی به سر میبرد(هنر جنگ،1375: 20).
رومیها اوّلین مخالف سرسخت مسیحیت بودند به همین دلیل نیز مسیحیت خشونت و جنگ را تحریم کرد و توجّه خود را به صلح معطوف داشت. بزرگان کلیسا در مورد سه اصل(حقوق طبیعی، تساوی میان انسانها و لزوم وجود عدالت) در دولت با علمای روم توافق داشتند. تحوّلات ایجاد شده در اندیشه نظامی و جنگ از دیدگاه مسیحیان را میتوان در آثار «سن اگوستین» مشاهده کرد آثار «اگوستین» در دفاع از مسیحیت است وی قبول مسیحیت از سوی رومیان را دلیل ضعف آنها نمیداند. دولت را بازوی کلیسا محسوب کرده و مذهب را جدا از سیاست در نظر میگیرد. «اکوستین» بین شهر خدا(محدوده مذهب) و شهر دنیا(محدوده غیر مذهب) تفاوت قائل شده، آنها را از یکدیگر جدا میداند. او معتقد بود که قوانین بشر خارج از حیطهی عدالت است. به همین دلیل عدالت بشری نسبی است. «اگوستین» صلح را غایت و مقصود و هدف انسان و مخلوقات عالم میداند. برای بر قراری صلح همکاری دو طرف لازم است و اگر دو طرف اراده در توافق نداشته باشند جنگ به وجود میآید. «اگوستین» جنگ را تنها قدرت طلبی یا تحت سلطه در آوردن دیگران نمیداند. میگوید اگر کشوری به کشور دیگر تجاوز کرد یا آن را دچار خسارت نمود، چنانچه حاضر به پرداخت غرامت و جبران خسارتهای وارده نباشد، جنگ ضروری است(هنر جنگ،1375: 21) .
به اعتقاد مسلمانان توحید و یگانگی در همهی جای طیبعت، جهان آفرینش به خصوص در زندگی اجتماعی باید موجود باشد. ماهیت همبستگی و توحید، صلح است و در اسلام صلح به یک اصل ریشه دار و عمیق بر میگردد. جنگی که اسلام مطرح میکند بر علیه کلیّهی نظامهای ضد بشری و استبدادی است. در این جنگ حتی مسائل ظریف انسانی مورد توجّه قرار میگیرد. اسلام غارت اموال و منابع نیروهای انسانی کشورهای ضعیف را مجاز نمیداند. جنگ ادامهی سیاست، ابلاغ رسالت و تکامل بشری است. اصولاً جنگ زمانی شروع میشود که فرد یا گروه یا کشوری بخواهد همبستگی و صلح جامعه را به خطر بیندازد. در این صورت جنگ مشروع بوده و بر مسلمانان واجب است و به آن مبادرت نموده و امنیت و همبستگی را به جامعه باز گردانند. با این وجود جنگ امری ممکن برای بشر از دیر باز بوده است. امّا استفاده از تجارب و شکست ها برای بهتر جنگیدن و دستیابی به نتایج مطلوب(علمی و تفکری جنگ کردن) اذهان طراحان، فرماندهان و مدیران (نظامی و غیر نظامی) کشورها را به شدت به خود مشغول کرده است.
مهّمترین بحث در اسلام به جهاد یا جنگ در راه خدا، اختصاص دارد. از دیدگاه اسلام رزمندگان جبههی توحید اگر به جهت داشتن انگیزهی الهی پا به میدان جهاد گذاشته باشند، هم در میان مردم و هم در قیامت و هم در آخرت مستحق پاداش هستند و در صفحاتی از تاریخ مملکت خود نام و نشان آنها آورده میشود و مورد تجلیل و تکریم(فرهنگ و ارزشهای) جامعه خود هستند.
در قاموس دین اسلام، « فی سبیل الله» بودن عمل انسان و واژه مقدس «شهید» تنها بر کشته شدگان راه خدا گفته میشود. پیامبر اعظم اسلام(ص) فرمودند: فقط کسی مجاهد فی سبیل الله است که برای اعتلای کلمة الله و حاکمیت حضرت حق بر جامعه بجنگد(هنر جنگ،1375: 25).
از نظر اسلام جهاد بر دو قسم است:
1-جهاد دفاعی، هدف از آن سرکوبی متجاوز است.
2-جهاد ابتدایی، هدف از آن(نابودی شرک و بت پرستی و حاکمیت دین خداست).
نقش معنویت در تحقق موفقیتهای انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست. انسان در سایه تقویت معنویت قادر به فتح قلل رفیع و دشوار سعادت و کمال نهایی خواهد بود و موفقیتهای حماسه «هشت سال دفاع مقدس» نیز همگی ناشی از این روحیه معنوی و الهی است.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از طولانیترین جنگهای قرن حاضر است. این جنگ تقریباً دو برابر جنگ اوّل جهانی یک و نیم برابر جنگ جهانی دوّم و سه برابر جنگ شبه جزیره کره طول کشید.(هنر جنگ،1375: 162).
هر نوع وضعیت دفاعی مطمئن با هزینهای قابل قبول، از ضروریات هر کشور مستقلی است، که به استقلال و آزادی عمل، امید بسته است. هیچ برنامه ملّی، خارجی و یا داخلی، در جهانِ سراسر رقیب امروز، بدون برخورداری از یک سپر دفاعی معتبر، برای مدتی طولانی پایدار نخواهد بود. بدون شک هر کشوری با هر مرام و ایدئولوژی ممکن است به صورت ناخودآگاه به جنگی نیمه عیار و یا تمام عیار دست به گریبان شود. غافل شدن از سپر دفاعی معتبر به منظور خنثی سازی مَکر دشمنان(بالقوّه و بالفعل)کشور مستلزم، خسارتهای غیر قابل جبران(مادی و معنوی) میباشد. پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی در یکی از حساّسترین نقاط جهان آن هم در مقطعی حساّس برای قدرتهای مطرح خصوصاً کشورهای غربی به رهبری امریکا، منطقه ژئوپلتیک خلیج فارس را دچار دگرگونی اساسی نمود.
ریشه تحقق دفاع مقدس را باید از حماسهی سراسر شورِ تحقق انقلاب اسلامی کشورمان در قرن بیستم، با عنایت خداوندی و به رهبری آن پیر فرزانه و یاران و پیروان گرامیاش به کشور مسلمان ایران، که به واقع هم دوستان و هم دشمنان و رقبا را متحیر و مبهوت کرد، دانست. با اعلام راهبرد استقلالطلبانهی نظام جمهوری اسلامی ایران با شعار« لا شرقی و لا غربی» تاب تحمل پذیرش آن برای کسانی که مدتهای مدیدی، کشور ایران را جولانگاه منافع دائمی خود میدیدند از تحمیل جنگی نابرابر خبر میداد که به زعم صاحبانِ اندیشه این دیار، نبرد «حق و باطل» لقب گرفت و مردان تشنهی استقلال و آزادی در سرشان، شور و شعفی وصف ناپذیر محقق شد تا همه چیز خود را در طَبَق اخلاص به قربانگاه عشق و مسلخ آزادی به حضرت دوست اهدا نمایند.
حفظ این راهبرد(استقلال طلبی نظام اسلامی) موجب لِجاجت و سرسختی دشمنان شده است و آنان را بر آن داشته است که علی الدوام با طرحهای گوناگون و ترفندهای متفاوت از قبیل؛ تهاجم فرهنگی، تهدیدات نرم، حمایت و همکاری با دشمنان نظام، اختلال در نظام(اقتصادی،سیاسی، فرهنگی و ...) مشکلات و موانع را در مسیر حرکت نظام، سبز نمایند. مَثَل دشمنی آنان، بسان تیراندازی میماند که با تفنگی مجهز که دارای خشابی پُر و مدور(دایرهای) میباشد و مستمراً در حال تیراندازی به نظام بوده و هر تیری که رها میکند صرف نظر از میزان تأثیر آن، به تیراندازی خود ادامه میدهد به این امید که تیر او به نقطه «آخ» نظام بخورد و نظام را برای همیشه از پای درآورد. و خیال خود و جامعه جهانی به اصطلاح طرفدار خود را راحت و هر گونه اقدام استقلالطلبانه در اطراف و اَکناف عالم را محکوم به شکست و خود و دوستان را یکه تاز میدانی، جهان قرار دهند.
دشمنان ایران اسلامی با تحریک کشورِ همسایه غربی(عراق) با شناختی که از روحیات توسعهطلبانه و (ناسیونالیستی- عربی) که از شخص «صدام حسین» سراغ داشتند در کمال غافلگیری، جنگ هشت ساله را بر ما تحمیل نمودند. قداره بست های متجاوز که ملعبهی در اختیار، اربابان شرق و غرب خود بودند. آنان از دیدن صلابت، تدین، تمدن و تاریخ مردان بزرگ ایران(قوم سلمان فارسی) چشمان سَر و بَصرشان به خطا رفته بود و از حول حلیم لذیذ(تجاوز و چپاول) در دیگ داغ عذاب الهی در دنیا و آخرت آنچنان تفتیده شدند که صفحات تاریخ صحنه اَسفبار رسواییشان را برای همیشه در اذهان خود به یادگار خواهد گذاشت.
اکثریت صاحب نظران(نظامی و غیر نظامی) و همچنین حَسب تحقیقی که از اَسناد و وصایای شهدا به عمل آمده است، علت سربلندی ایران اسلامی را در دوّمین امتحان بزرگ(دوران دفاع مقدس)از جانب مردان و شیر زنانی میدانند که رعایت موارد زیر؛ آنان را به سربازان عاشق(دین و وطن) مُبدل کرده بود :
1- رعایت تقوای الهی.
2- الگوپذیری از فرهنگ شهادت و عاشورای حسینی(ع).
3- اطاعت پذیری از ولایت فقیه و نقش رهبری در هدایت جنگ.
4- تأثیر تبلیغ و حضور مُبلغان روحانی.
5- انسجام و هماهنگی رهبری، دولت و آحاد مردم در دفاع مقدس.
6- تکلیف محوری(دینی و شرعی).
7- عِرق ملّی و وطن دوستی.
8- تأثیر معکوس اِتحاد مشترک حامیان متجاوز(پشتیبانی و حمایتهای شرق و غرب و اعراب منطقه).(برگرفته از مقالات 45 نفر از صاحب نظران در کنگره سرداران شهید استان همدان)
یک- تمسک و توسل رزمندگان اسلام از صَدر تا ذیل در رعایت تقوای الهی و مراقبت نفس باید جستجو کرد. به طور کلّی برای تحقق تقوا، استمداد از قرآن کریم و ارتباط با خدا و تلفیق(تئوری و عمل) قابل ذکر است. محوریت و پتانسیل کار و فعل آنان را، دو ثقل اکبر و اصغر(کتاب خدا و ائمه اطهار(ع)) پر کرده و شخصیت و روانشان، وزن خاصی پیدا کرده بود.
دو- عامل پیش برنده مدافعان در دفاع مقدس(فرماندهان و رزمندگان) تمسك به فرهنگ ناب اسلامي، الهام گرفتن از باورهاي ژرف ديني، اِقتدا به سيره ی جهادی نبوی و علوی، به ويژه نهضت سراسر شور آفرين عاشورای حسینی(ع) و الگو قرار دادن آن اَنوار الهی(انبیاء عظام و ائمه اطهار(ع)) در انجام رسالت (دینی و میهنی) قابل ذکر است. با گسترش فرهنگ جهاد و شهادت طلبي است كه لرزه بر اندام دشمنان ميافتد و آنان را از نفوذ در دژهاي اسلام، نا اميد ميكند.
حضرت آيت الله امام خامنهاي(مد ظله العالی) در توصیف تهاجم دشمنان جنگ تحمیلی، نيز در اين باره فرمودهاند : «محاسباتشان از عنصر «توكل» و « ايمان به خدا » خالي بود و آن را در زندگي ما، به حساب نياورده بودند» (حديث ولايت، ج 5 : 124).
هنگامي كه فرهنگ شهادت در جامعه رواج يافت، شوق و شعفي در قلوب مشتاقان جهاد به وجود ميآيد كه سبب مسابقه و رقابت بر سر كَسب اين مقام( الهی- معنوی) میشود. پيامبر گرامي اسلام(ص) علی رغم میل باطنی خویش و به جهت بستر سازی جنگ و قتال(از طرف دشمنان دین اسلام) ناگزیر از، ترويج فرهنگ جهاد و شهادت توانست با جمع اندك و ناتوان مسلمانان اوّليه(به لحاظ مادي) نصرت و ياري خداوند متعال را كسب كرده، بزرگترين ضربهها را بر پيكر شرك زده و سبب تثبيت و گسترش سريع اسلام شود. پس در صورت لزوم، تنها گسترش و رواج فرهنگ جهاد و شهادت است كه استقرار عدل جهاني را به دنبال خواهد داشت و فاصله گرفتن از اين فرهنگ، يعني به استقبال ذلت و ضلالت رفتن که ماحصل آن، سرافکندگی مردمان جوامع و دور ماندن آنان از قافله نور و هدايت به دنبال خواهد داشت.
حماسه کم نظیر« هشت سال دفاع مقدس» بايد به عنوان ميراثي گِران سنگ در ذهن ملت ايران باقي و از آفتِ تحريف مَصون بماند. تنها در اين صورت است كه آيندگان و كساني كه دوران پرافتخار دفاع مقدس را درك نكردهاند، ميتوانند اين ميراث را در مَنظر ديدگان خويش قرار دهند و از اندوختههاي گرانبهاي آن سود جويند. بديهي است، ملت ما امروز با داشتن مَفاخر و دستاوردهاي گرانبهاي دوران دفاع مقدس در تدوين الگوي(فرهنگي- اسلامی)، نيازمند مباني تئوريك متناسب با تحوّل، از جانب ديگران نيست.
سه- حضرت امام خميني (ره) از جمله، رهبران اسلامي بود كه بزرگترین جنگ فرسايشي قرن را فرماندهي كرد. مطابق بند 5 اصل 110 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران «اعلام جنگ و صلح و بسيج نيروها در نظام جمهوري اسلامي را از جمله اختيارات رهبري برشمرده و بر اساس بند 6 همين اصل نيز عزل و نصب فرماندهان عالي رتبه نظامي و انتظامي از وظايف رهبري نظام است» (قانون اساسی و مدنی،1384: 60).
چنان كه امام خميني (ره) «رمز پيروزي اسلام در برابر سربازان روم را سلاح معنوي ميداند» و تبیین دستاوردهای دفاع مقدس را پیشگویی کرده بودند و فرمودند: « ما براي درك مقام شهيدان راهي طولاني در پيش داريم »حقيقت هر انساني، خواسته، فكر، هدف و راه اوست. امام راحل عظیم الشان(ره) در پذيرش قطع نامه، ضمن بيان معامله آبروي خود با خدا و نوشيدن جام زهر ميفرماید : كسي تصور نكند كه ما راه سازش با جهان خواران را نميدانيم ولي هَيهات كه خادمان اسلام، به ملت خود خيانت كنند(www.hawzah.net).
به فرمودهي مقام معظم رهبري دفاع مقدس«اوج افتخارات ملت ايران است» و نیز فرمودند «اگر بخواهيم انقلاب و كشور بيمه باشد، بايد اين شُور و شوق، اين حركت عمومي و بسيج ملت را روز به روز تقويت كنيم».
چهار- اطلاع رسانی؛ ارسال محصولات فرهنگی و تبلیغی و حضور عملی مُبلغان(علماء و روحانیان) در پشت صحنه(در مساجد و تکایا و ...) و در مناطق عملیاتی دوشادوش رزمندگان در ایجاد گرمی و شور دینی در جوابگویی به احکام و سوالها رزمندگان نقش بسزا و وصف خدمات ارزنده آنان در این سطور نمیگنجد.
پنج- انسجام و هماهنگی رهبری؛ دولت و آحاد مردم در دفاع مقدس؛ درک شرایط حاکم بر دوران دفاع مقدس و مَکر دشمنان در ایجاد هرگونه سستی و رخوت و تفرقه در میان کلیّهی رزمندگان فرماندهان(عالی، میانی و تاکتیک)جنگ، موجب اتحاد و همدلی و معطوف شدن به اصل هدف و تمرکز قوّا به منظور بکارگیری رزمی برتر در زمان و مکان مناسب، برای زمین گیر کردن دشمن و انهدام عِده و عُده آنان، خود توصیفهای زیادی دارد.
شش- تکلیف محوری(دینی و شرعی)؛ شناخت، بصیرت و تشخیصِ تکلیف در زمان و مکان به طوری بود که والاترین دانش اندوخته در بهترین دانشگاه مطرح در آن سوی آبها(شهید والا مقام دکتر چمران و کم سن و سالترین نوجوانان این مرز بوم همچون(شهید حسین فهمیده) قابل ذکر است. کم نبودن، کسانی که کُرسیهای دانشگاهی و تحصیلی و ریاستهای(عالی و میانی) خود را رها کرده و به قافله عشق پیوستند و همه چیزشان را با رِمل، هور،آب، باتلاق و خاکریز، کوههای صَعبالعبور ، سرما و گرمای طاقت فرسا و... عملاً مناجات « مولای یا مولای حضرت علی(ع)) را در اوج سادگی و عرفانی برای همیشه در اذهان دوست و دشمن و تاریخ، ثبت و ضبط کردند و خود شرابِ عشق، گوارای وجودشان ساختند.
هفت- عِرق ملّی و وطن دوستی؛ حضور آحاد مردم در کاروانهای(رزمی،غیر رزمی و پشتیبانی) از اصناف و اقشار جامعه و با گرایشهای گوناگون(فارس،ترک، آذری، بلوج، لُر و کُرد، اقلیتهای دینی و مذهبی) از آمار شهدا و جانبازان و آزادگان دفاع جانانه مشهود و مُبرهَن است.
هشت- تأثیر معکوس اِتحاد مشترک حامیانِ متجاوز(پشتیبانی و حمایتهای شرق و غرب و اعراب منطقه؛ هماهنگی و وحدت راهبردی و تاکتیکی، قریب 37 کشور و اجماع عقول آنها در حمایت از همسایه غربی(عراق) موجب، غَلیَان غیرت ملّی و وحدت تمام عیار آنان در گرمی و حضور در جبههها شد و هر آنچه خلق کرد که به دیده جهانیان منعکس شد.
بنابراين، دلايل مختلفي را كارشناسان براي آغاز جنگ عراق، عليه ايران برشمردند كه از جمله آنها، به موارد ذيل ميتوان اشاره كرد: اختلافات ارضي، دشمني غرب با انقلاب اسلامي، هراس دولتهای منطقه از اسلام خواهي، بيداري اسلامي مردم منطقه و خوي تجاوزگري شخص«صدام حسین» با حمايت كشورهاي عربي و غربي بهترين فرصت(به زعم آنان) را براي تجاوز به ایران اسلامی فراهم ساخت.
دوران دفع تجاوز دشمن در جنگ ناخواسته برای کشور اسلامیمان، دانشگاهی تمام عیار بود. تمام وجود نیروهای پشتیبان و در صحنه را صیقل و مَحک زد. وجود نیروی انسانی(متعهد، وفادار و دین مدار) نسبت به انقلاب اسلامی، رهبری معظم، ارزشهای والا و با غنای اسلامی و مردم ولایت مدار که با شرحی از فرزندان این انقلاب(آزادگان، جانبازان و شهدا ) که در زیر میآید؛ برای همیشه تاریخ، به دفاع مقدس مستحق و موسوم گردید.
آزادگان؛ در اوج فشارهای روحی و جسمی و فراغت بالی که نصیبشان شده بود(دوران اسارت) با محدودیتهای خاصی که داشتند با رفتار، گفتار و منش دینی خود در استمرار میثاق و هدف اسلامی خود، لحظهای کوتاهی نکردند. آنان علیرغم محدودیتهای اسارت، نسبت به خودسازی و آموزش علوم و معارف و مرور حرکت کاروانی رزمندگان به جبههها(یاران خمینی کبیر) در تحقق پیروزی انقلاب گرفته تا خلق حماسهها در جبههها، حرکت کاروان عشق از مدینه تا کربلا، و از کربلا تا شام در جهت تحقق شعار و شعور زینبی(وَ ما رَایت ِالا جَمیلاً) قافله سالار عشق(عمه سادات) و مرور آن وقایع در اذهان خود، حتی برای لحظهای نگذاشتن دشمن به ظاهر، شاد و ژشت پیروزی به خود بگیرد.
جانبازان سرافراز؛ با تحمل درد و رنجهای ناشی از مجروحیتهای دفاع مقدس همچنان نورهای پر فروغی هستند که در تلئلوی فروغشان، با صبر و شکیبایی و حضور در صحنهی دفاع از ارزشهای نظام، افتخار آفریند. آنان به زعم خود از کاروان شهادت جا ماندهاند امّا کم نیستند جانبازانی که در اثر جراحتهای شیمیایی و اعصاب و روان با مرگ دست و پنجه نرم میکند و شکوه و گلهای از کسی ندارند و به رخ کسی نمیآورند.
شهدا آن فرزانگان شاهد؛ که آتش عشق حسینی درونشان را پر کرده و آتش و خاکستر شدن در جنگ را به حساب نمیآوردند و معشوقي جز«اَلله» نداشتند. آناني که دلشان مملو از حُب خدا بود و محِب او گشته بودند و به مقامي فاني به الله صعود کردند و آخرالامر به مقام بقاء به الله دست يافتند.
دفاع هشت ساله مردان این دیار، از این حیث به دفاع مقدس موسوم است، به معنای واقعی دفاعی جانانه با رویکرد عقیدتی بر گرفته از اسلام ناب محمدی(ص) که سرخط اصلی آن بر گرفته و با تاسی از عاشورای حسینی(ع) بود در حالی که کشور ایران اسلامی آغاز گر جنگ نبوده و برای هیچ کشوری تهدیدی نداشت و به طور مستقل در جهت احیاء ارزشهای دینی، انقلابی و ملّی خود میخواست محتاج به کسی نباشد. و مستند این ادعا معرفی کردن متجاوز به عنوان آغاز گر جنگ میباشد. با این وجود دفاع مقدس برای ما دانشگاهی بود که در این صحنه نیاموختهها را آموختیم و بنا به فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) ما در جنگ برای یک لحظه نادم و پشیمان نیستیم.
راهبرد انتقال علوم دفاع مقدس
راهبرد: راهبرد را هنر و علم توسعه و به کارگیری ابزارهای قدرت ملّی در یک بستر هماهنگ و یکپارچه برای دستیابی به اهداف ملّی و چند ملیتی در صحنهی جنگ میدانند(فصلنامه.ش.17م.د.امنیتی،1390: 8).
اصول کلّی راهبرد انتقال علوم دفاع مقدس، به ویژه پس از فراغت از مشغله جنگ و دفاع مقدس به دلایل زیر از اهمیت خاصی برخوردار است:
1-استمرار جنگ نرم و احتمال تجاوز و تهدیدات دشمنان نظام اسلامی(خصوصاً امریکا و اسرائیل).
2-تهاجم فرهنگی(جنگ نرم)بر اذهان جوانان در کل کشور، خصوصاً مراکز دانشگاهی.
3-افزایش توان رزم در نیروهای مسلح با آموزش و آگاه سازی اقشار و اصناف جامعه در راستای تهدیدات احتمالی دشمنان نظام.
اکنون راهبرد (دفاعی- امنیتی) کشور بر این مسئله متمرکز است که با چه ساز و کارهایی، سرمایهها و تجارب مُکتسبه حاصل از آن همه، جوانمردیها، شجاعتها و کارهای فکری و طراحیهای مدیران و فرماندهان سطوح مختلف(استراتژی، عملیات و تاکتیک) دفاع مقدس که به بهای ریختن خون مطهر و ارزشمند بهترین فرزندان این آب و خاک تحقق یافته است مورد استفاده قرار بگیرد؟ و از ثمره آن، نه تنها نسل فعلی بلکه پشتوانه و پس اندازی بس گرانبها برای نسلهای آینده و به عنوان عامل بازدارنده تهدیدات دشمنان، مورد بهره برداری قرار گیرد.
پس از اتمام جنگ و کوتاه نیامدن دشمنان در قالبهای متفاوت(شبیخون فرهنگی، تهدید نرم، مخالفتهای گوناگون با پیشرفتهای ایران، خصوصاً بومی بودن قضیهی هستهای، نبرد ناهمگون، ادعاهای مکرر دشمنان مبنی بر تهدید به، روی میز بودن گزینه حمله به ایران اسلامی، صاحبان تفکر امنیت و دفاع را بر آن داشت تا راهبرد دیگری(انتقال علوم و معارف به نسل آینده)، بسان خلق پیروزیهای متهورانه در زمان دفاع مقدس به ذهنشان خطور کند. انتقال این دستاوردها متناسب با نیازمندی امنیت(ملّی- دفاعی) کشور و ظرفیت و توانمندی افراد از دوران(خردسالی، سطوح تحصیلی و مراکز دانشگاهی) و سایر اقشار و اصناف جامعه و خانوادهها با آموزشهای کارشناسی شده به منظور مقابله با هرگونه تهدید احتمالی دشمنان نظام اسلامی نهادینه کرد.
حضور و مشاركت گسترده مردم و به ویژه جوانان و دانشجویان، محدوده تنگ امنيتي را تحت تأثير خود قرار داد و آن را از حالت انحصار به نيروهاي صرفاً (رسمي- نظامی) خارج ساخته و به يُمن احساس مسئولیت همگاني و حضور در همه صحنهها، مقوله امنيت ملّي در چارچوب دفاع از انقلاب و آرمانهاي بلند آن جنبه عمومي به خود گرفته است. معالوصف به جهت ارتقا و تجربه و توانمندیهای کشور ایران در دفاع مقدس، دشمنان تهدید نامتقارن را در دستور کار خود دارند و در این راستا برای همگان ضرورت آشنایی با انواع ساز و کارهای این نبرد و مدیریت کردن مطلوب آن حس میشود. نبرد نامتقارن تعاریف بسیاری دارد که یکی از آنها عبارت است از: رویارویی دو قدرت ناهمطراز و غیر متوازن که طرف ضعیفتر ضمن اجتناب از مواجهه با نقاط قوّت طرف مقابل با تکیه بر عوامل قدرت خود نقاط ضعف دشمن را مورد حمله قرار دهد((www.fatehnet.net).
امروزه مبارزه با مَکر دشمنان و تثبیت اقتدار و تضمین استقلال کشور در سایه هوشیاری آحاد مردم و حضور آنان در همهی صحنهها از یک طرف و داشتن طرح و برنامهی لازم و آمادگی و اقتدار نیروی (آمادگی توان رزم نیروهای مسلح) در سایه اطاعت از ولی امر مسلمین در مقام اجرا، امری ضروری و اجتناب ناپذیر بوده و غفلت از آن مستلزم، پرداخت هزینههای هنگفت برای نظام اسلامی خواهد بود.
با این وجود، راهبرد انتقال و استحصالشده سرمایههای دفاع مقدس(برای همه اقشار و اصناف) و بهره برداری مناسب و بجا و مطابق روال منطقی، اهمیت و ضرورت خاصی پیدا کرده است. بومی کردن این علوم در مراکز علمی و اخذ بازخورد و احیاناً اصلاح و بازنگری در جهت اصلاح مطلوب و منطقهای کردن آن در قالبهای همایش و کنگره شهدا در مراسمها سازمانی و محلات و پرداختن به موضوعات مرتبط با دفاع مقدس و در صورت فراهم شدن شرایط مناسب، مصوّب کردن رشته یا رشتههای از قبیل؛ مهندسی جغرافیا و پزشکی تاریخ و ادبیات حقوق و سیاست و روا نشناسی و مدیریت راز ماندگاری ارزشها و یقیناً ارزش آن از کشف و استخراج و بهره برداری ذخایر زیر زمینی و رو زمینی به مراتب فراتر خواهد بود و بلکه قابل مقایسه نیست.
به طور کلّی و برای مقابله با راهبرد فعلی دشمنان(جنگ نامتقارن و انواع تهدیدها) در راهبرد دفاع مقدس (آشنایی با دفاع مقدس و انتقال معاف آن) لازم است، هَم و غَم خود را صرف پرداختن به سطح و لایه ظاهری و ملموس بیرونی آن نکنیم، البته آشنایی و معرفی این لایه لازم است. امّا منظور ما چیز دیگری است و آن تهدید جدید و احتمالاً جدّی دشمنان ما در این مقطع حساس میباشد. ما با استحصالشده و نهادینه کردن ذخایر دفاع مقدس و با کار زیر بنایی و جهت دادن به آنان و از روی اختیار و مشارکت دادن اذهان آحاد جامعه را متوجّه کار (علمی- فرهنگی) کرده و در پیاده کردن این راهبرد به حوّل و قوّه الهی دشمنان را سر جای خود خواهیم نشاند. برای تحقق چنین امر مهمی، داشتن طرح و برنامه و عملیاتی کردن امور جنگ و دفاع مقدس و گرفتن بازخورد و رفع موانع پیشرو در این زمینه، کشور را از خطرات احتمالی دشمنان، واکسینه خواهد کرد.
اصولاً هر کالای که گرانبها باشد، حفاظت و حراست از آن هم از اهمیّت خاصی برخوردار است. علوم و معارف دفاع مقدس گوهر گران بهای است که اصلاً قابل مقایسه با جواهر مادی نیست و از باب تقریب به ذهن در مکتوبات و الفاظ بیان میگردد. لذا از این حیث قابل مقایسه نیست که سرآمدترین انسانهای شریف از انواع صنوف و مشاغل به طور اختیاری و از باب اَدای وظیفه شرعی و قانونی و تکلیف محوری سینههای ستبر خود را در مقابل گلولههای دشمن قرار دادند و تا پای شهادت برای تحقق شعارهایشان که منبعث از فرهنگ عاشورای، و عشق به همنوعان و میهن کهن و با تمدن خود دریغی نداشتهاند. در تاریخ دور و نزدیک کشورمان، کسان دیگری از این طیف نیز الگو و تاریخ ساز بودهاند و همیشه مورد احترام و اکرام بوده و هستند.
علوم و معارف دفاع مقدس بسان میادین بسیار عظیم زیر زمینی بسیار مهّم و فوقالعاده ارزشمندی میماند که به جهت فراهم نبودن شرایط مناسب(زمان و مکان) برای استحصالشده و استخراج و بهره برداری لازم، هنوز آن چنان که باید و شاید مورد استفاده بهینه قرار نگرفته و تا حدودی، تاکنون روی آن پوشیده شده است.
عدم توجّه و معرفت به این ذخایر که به بهای فدا شدن بهترین انسانها(در راه خدا) که قیمت و ارزش عمل آنان را فقط خداوند رحمان میدادند، غفلتی بس بزرگ و قصوری نابخشودنی و ظلمی آشکار به سرمایه انسانی و تمدن باستانی کشور ایران اسلامی بشمار میرود. هر چند که از خاتمه دفاع مقدس چند سالی گذشته است، امّا تا خیلی دیر نشده متولیان کشور و ادامه دهندگان سَبیل و هدفِ دلاور مردان دوران دفاع مقدس، دست بکار شده و ساز و کار و راه و روش بهتر استفاده کردن از این دستاوردهای گرانبها را در دستور کار خود قرار دهند و در کلیّهی زمینههای لازم و مرتبط مورد استفاده قرار دهند.
قبل از اینکه ما جامعه هدف را نسبت به معارف دفاع مقدس آشنا کنیم، ابتدا لازم است عوامل و فاعلین این کار را متقاعد به هدفمان(آشنا، مقید و متعهد) نماییم. برای تحقق چنین عملی، حداقل توان و کار و رایزنی به اندازه جا انداختن رشته معارف دفاع مقدس در مراکز دانشگاهی لازم داریم.
طبق سرشماری سال گذشته(سال1390) ایران اسلامی 75 میلیون جمعیت و کشوری جوان میباشد. بالغ بر یک پنجم از این جمعیت را دانش آموزان(12میلیون) و دانشجویان(5/4 میلیون) تشکیل میدهند(isna.ir/fa/news).
صاحب نظران و کارشناسان دفاعی کشور به ضرورت ارتقاء امنیت ملّی، و واکسینه کردن کشور از انواع تهدیدهای(نرم، نیمه سخت و سخت) به توسعه و انتقال علوم و معارف دفاع مقدس در دانشگاههای نظام، صحّه گذاشتهاند. با توجّه به نظر سنجی و تحقیقاتی که از 30 نفر از کارشناسان مطلع در امور نظامی و علمی دارای تحصیلات لیسانس و به بالا، در یکی از دانشکدههای نظامی به عمل آمد، آنان معتقدند، انتقال علوم و معارف دفاع مقدس برای(خردسالان و خانوادهها، سطوح تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان و عموم مردم) که به ترتیب اولویت زیر آمده است ضرورت دارد:
الف- مکتوب کردن مباحثی از دفاع مقدس در کُتُب سطوح تحصیلی دانش آموزان(دبستان، راهنمایی و دبیرستان) به صورت الگو(مفید، منظم، جذاب و هدفمند).
ب- مصوّب کردن رشتههای مرتبط با دفاع از تمامیت ارضی کشور، به صورت(رشته تحصیلی و واحد درسی) در دانشگاهها، به منظور تربیت و آموزش نیروهای متخصص و کارآمد در راستای تهدیدهای احتمالی دشمنان نظام اسلامی.
ج- مکتوب کردن وقایع دفاع مقدس در مجلات و به صورت مسابقه کتاب خوانی(ویژه خانوادهها) به منظور اطلاع رسانی و پر کردن اوقات فراغت آنان.
د- پرداختن به مباحثی از دفاع مقدس به صورت تقویمی در مطبوعات و رسانهها(مختصر، مفید و متناسب با مناسبتها).
ذ- تهیه و توزیع نرم افزار و بازیهای رایانهای با محتوای دفاع مقدس به منظور پر کردن اوقات فراغت (ویژه کودکان).
ر- برنامه ریزی متنوع و متناسب برای بازدید نسل آینده از مناطق عملیاتی(جنوب، غرب و شمال غرب)کشور.
ز- حفظ نشر آثار دفاع مقدس با رویکرد(محلی، منطقهای، سازمانی) از قبیل؛ برگزاری یادوارهها،کنگرههای استانی، مراسمها در ادارات و سازمانها.
برای تحقق انتقال علوم در این زمینه(حداقل در 3 گام) به صورت زیر اشاره نمودهایم:
گام اوّل- برای انتقال علوم و معارف دفاع مقدس بستر سازی(فرهنگ سازی) امری ضروری است. این بستر سازی به نحو مطلوب و نوشته شده، ابتدا مورد نظر و رویت تصمیم گیران راهبردی قرارگرفته و آنان را نسبت به پشتیبانی در تهیه ابزار و امکانات لازم(مادی و معنوی) مقید و مطلع و در مقام اجرا پای کار آورد. برای تحقق مطلوب چنین راهبردی مقامات و امکانات مرتبط با هدف را شناسایی کرده و در کارگاهی تخصصی از همکاری جدّی آنان مطمئن و دلگرم شویم. تا زمانی که ما به طور مطلوب، متولیان را به اهداف پیش رو در این زمینه، آماده نکرده باشیم، توقع امکان حمایت و مشارکت آن چنانی از ناحیه انتقال گیرندگان، ممکن نیست.
گام دوّم- جامعه هدف خود را که انتقال این معارف برای آنان ضرورت دارد را شناسایی کرده و اولویت بندی نماییم. به طور کلّی جامعه هدف را ابتدا به سه سطح زیر مشخص کردهایم:
مراکز تحصیلی و دانشگاهی
خردسالان و خانوادهها عموم مردم(سازمانها، اقشار و اصناف)
گام سوم(شیوههای انتقال) برای انتقال به دو روش توأمان و یا اولویت دار زیر اقدام نماییم:
1-پرداختن به همه مؤلفهها به طور عموم و همزمان؛ به صورت تک جبههای و دشتبان از محورهای 3 گانه آفند نموده و به طرف هدف(انتقال علوم) تا رسیدن به پیروزی عملیات را ادامه بدهیم.
2-پرداختن به مؤلفهها به طور خاص و با رعایت اولویت بندی.
به صورت تک جبههای و دشتبان از محورهای3 گانه آفند نموده امّا فعلاً و به جهت اولویت، تک اصلی ما به طرف جوامع خاص باشد یعنی انتقال علوم و معارف به(خردسالان و خانوادهها و مراکز تحصیلی و دانشگاهی).
بازخورد انتقال علوم دفاع مقدس ممکن است به سه صورت باشد(زود بازده- میان بازده- دیر بازده):
انتقال به صورت زود بازده برای مقاطع دانشگاهی و سطوح تحصیلی دانش آموزان: از جمعیت 75 میلیونی ایران اسلامی بالغ بر یک پنجم آن را (دانش آموزان و دانشجویان) تشکیل میدهند (5/16 میلیون نفر) که به جهت ظرفیتها و آمادگیهای جامعه (5/4 میلیونی) دانشجویان در مقاطع دانشگاهی با ایجاد واحد درسی و رشتههای مرتبط و متناسب با دفاع از تمامیت ارضی کشور، به صورت (رشته تحصیلی و واحد درسی اجباری) در دانشگاهها، با حضور استادان آگاه به امور(نظامی، فرهنگی، تربیتی) و آگاه به جوّ (دانشگاهی- دانشجویی) انتقال علوم دفاع مقدس به منظور تربیت و آموزش نیروهای متخصص و کارآمد در راستای تهدیدهای احتمالی دشمنان نظام اسلامی حائز اهمیت است(isna.ir/fa/news).
مصوّب کردن و سپس مکتوب کردن مباحثی از دفاع مقدس در کُتُب سطوح تحصیلی جامعه (12میلیونی) دانش آموزان(دبستان، راهنمایی و دبیرستان) به صورت الگو(مفید، منظم، جذاب و هدفمند) در جهت ارتقاء ضریب امنیتی و به عنوان عامل(بازدارندگی) دارای اهمیّت می باشد. تحقق چنین هدفی موجب کاهش هزینههای مالی و فرهنگی، مقابله با هجمه ی دشمنان در این سنگرها شده و از طرف دیگر، به جهت پرداختن به امور دفاعی و بالطبع آن آموزههای(ارزشی- دینی) موجب، موج نشاط در نیروهای ارزشی، خصوصاً خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران و فرو کش کردن دغدغه والدین از به انحراف کشاندن احتمالی(فکری- اخلاقی) فرزندانشان خواهد شد.
انتقال به صورت دیر بازده: به زعم آموزههای(دینی و علوم روز) کار علمی و فرهنگی با ساز و کار متناسب با شخصیت خردسالان در نهادینه کردن آموزشها و علوم در این دوره بر کسی پوشیده نیست. دخیل نمودن داستانهای جذاب، مفید و هدفمند در کُتُب پیش دبستان و دبستان و تهیه خوراک مناسب بَصری در قالب بازیها، فیلمها و اسباب بازی و این دست از امور برای کودکان مفید و از ماندگاری بیشتری برخوردار است.
کُتُب دبستان- ویژگیهای خاص خردسالان خصوصاً در مقاطع(پیش دبستان و دبستان) با قرار دادن داستانهای کوتاه از قبیل؛ میهن دوستی، مرزبانان شجاع، دکتر جبهه، خلبان هوشیار و ... با لحاظ نمودن ابعاد تربیتی و روا نشناسی) همان گونه که همه ما داستانهای چوپان دروغگو، دهقان فداکار، تصمیم کبری، پلیس و ...) هیچوقت از یادمان نمیرود. با ایجاد چنین برنامههای با کمک وزارتهای مرتبط با آموزش و تربیت، فضای ذهنی دانش آموزان را متوجّه حفظ امنیت ملّی کشور میشود و از طرفی دانش آموزان درک میکنند، ما خود هم داستانهای زیبایی از این قبیل در کشور عزیزمان سراغ داریم و خانوادهها مجبور نمیشوند هزینه هنگفت مالی را برای فلان داستان خارجی و یا بازی کودکانه مصروف دارند. البته استفاده درست از علوم روز دنیا نافی این برنامهها نمیتواند باشد. پس از گذشت زمان، فرزندان این مملکت در هر جایگاه و مقامی که قرار بگیرند بی تفاوت و تهی از عِرق ملّی و میهنی کشورشان نخواهند شد(hamshahrionline.ir).
فیلمها و بازیهای کودکانه- پس از دفاع مقدس رسانهها خصوصاً صدا و سیما در این رابطه قدمهای خوبی برداشته است امّا هنوز خردسالان ما به بازی و کارتونهای خارجی از قبیل؛ بِن تِن، اَنگری بِرد، ماریو، علاقه شدیدتری دارند. ضمن اینکه مخالف استفاده از این بازیها نباید باشیم. امّا در تهیه بازیها و کارتونهای با وزن و جاذبهای که برنامه « مدرسه موشها» که ساخت داخل میباشد. ضرورت استفاده خردسالان حس میشود.
انتقال به صورت میان بازده: درج مطالب، داستانهای کوتاه،خاطرات، عکس و تصاویر، اخبار و .... به منظور حفظ نشر آثار دفاع مقدس با رویکرد(محلی، منطقهای، سازمانی) برگزاری یادوارهها،کنگرههای استانی، مراسمها در ادارات و سازمانها و درج بهترین و مناسبترین آنها به صورت کارشناسی شده و با رعایت تعادل و توازن و اخذ بازخورد از استفاده آنان در جامعه هدف(عموم مردم) و در صورت ضعف و یا کاستی در آنها اصلاح و بازنگری حائز اهمیت میباشد. برای هر کدام از این سطوح، مطالب و راهکارهای لازم و کارشناسان مربوط در سازمانها خصوصاً مراکز دانشگاهی و تعلیم و تربیت و علوم روا نشناسی به وفور وجود دارد. امّا برای ایجاد جاذبه با ساز و کار آشنایی با ابزار و اماکن و افراد نظامی به تفکیک نیازمند کار تحقیقی محققان امری ضروری است.
نکته مهّم این مقاله این است، آیا این همه جانبازیها و ایثارها که ذخایر گران بهای هستند، نباید استحصالشده شوند و مورد بهره برداری نسل آینده این کشور قرار گیرند؟ حتماً ما باید برای آگاه سازی و آموزشِ فرزندان این مرز و بوم و مراکز دانشگاهی مان، باید از این دست علوم از خارج وارد کنیم؟ کسی منکر استفاده از علوم و تخصصهای موجود در دنیا نیست امّا گردشگران و توریستها و کارشناسان نظامی خیلی از کشورها در دیدن خود از موزهها و دستاوردها و صحنه پیکار مردانِ مرد کشورمان شگفت زده میشوند و تاکتیکهای دفاعی و عقیدتی ما را در سر لوحه آموزش مراکز علمی و دانشکدههای نظامی خود قرار میدهند. مقام معظم رهبری در خصوص چشم انداز آینده کشور میفرماید: شما بايد آينده و تاريخ كشور را در نظر بگيريد و ببينيد اين ملت به كجا بايد برسد و شما امروز در کجای اين چرخ و اين ريل عظيم قرار داريد. امروز شما چه نقشى را بايد ايفا كنيد تا آن روز، اين ملت بتواند در آنجا باشد. چنين نقشى براى خودتان تعريف و ترسيم كنيد؛ هدف را بالا بگيريد
(www. khamenei.ir).
ویژگیهای نسل آینده
نسل آینده پدیدهای غریبه نیست. ماحصل نقش و عملکرد همه ما (والدین و مدیران و مسئولان اجتماع) در همه ابعاد میباشد همه جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند، فرد سازی مناسب و مطلوب، منجر به تحقق اجتماعی سالم و با کمترین کجروی ها و ناهنجاریها میگردد. هنر مردان و مدیران کارآمد ساختن خود و کارآمد کردن نیروها و ظرفیتهای غیر کارآمد جامعه میباشد. از دیدگاه «بیگر» نیز منظور از نسل، گروهی از افراد میباشند که در فاصله زمانی معینی به دنیا آمدهاند. اصولاً این واژه در جامعه شناسی سیاسی که رفتار سیاسی را بانسل در ارتباط میداند، نقش دارد. منظور از واژه نسل، فاصله بین تولد والدین و تولد فرزندان است که معمولاً سی سال گرفته میشود؛ یعنی سه نسل در صد سال یا یک قرن. از دیدگاه روان شناختی و جامعه شناختی، بین بینشها، منشها و خواستههای دو نسل، تفاوت وجود دارد. به صورت طبیعی، هیچ نسلی، آیینه تمام نمای آرمانهای نسل قبل و به ویژه انعکاس دهنده خصلتها و منشهای آنها نیست. هر نسلی، شرایط و خصوصیات روانی- اجتماعی خاص خودش را دارد که قطعاً جنبههای مثبت و منفی را در برمیگیرد.
وضعیت کلّی جوانان کشور، نشان میدهد که 70 درصد جمعیت جامعه، زیر 30 سال هستند و 35 درصد از آنها، در گروه سنی جوانان قرار دارند. اگر سن جوان را بین 15 تا 28 سال تعریف کنیم، 25 میلیون جوان داریم که به عنوان یک سرمایه بسیار عظیم، بخش مهمی از جامعه کنونی را شکل داده، 20 سال آینده نیز در اختیار همین جوانان نسل سوم انقلاب میباشد.از این رو، شناخت صحیح این نسل و ویژگیهای آن، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بوده، ضرورت توجه به آن را در بخشهای سیاست گذاری و اجرایی کشور، خاطرنشان میسازد(www.hawzah.net).
حفظ و مدیریت کردن جوانان، خصوصاً نسلی که انقلاب و دفاع مقدس را ندیده، به شدید نیازمند مدیریت صحیح، مطابق نظام ارزشی مورد قبول و آبدیده کردن و به اصطلاح« آبدید» کردن آنان است.
انقلاب اسلامی از ابتدای شکل گیری تا کنون، با چهار نسل زیر مواجه بوده است:
1. نسل اوّل؛ باعث به وجود آمدن انقلاب اسلامی شدند و جمهوری اسلامی را تشکیل دادند در دشوارترین روزهای انقلاب، مدیریت جامعه را بر عهده گرفتند و با وجود چالشها و توطئههای گوناگون، موفق شدند انقلاب را از مسیر انحراف نجات دهند.
2. نسل دوّم؛ که پرورده نسل اوّل است، کسانی هستند که موتور حرکت انقلاب اسلامی بودند و جنگ تحمیلی را اداره کردند و با کمترین امکانات، توانستند بر ارتش مزدور صدام پیروز شوند و با تجربه جنگ، وارد میدان سازندگی شده، ساختار مدیریتی نظام را بر عهده گرفتند و در حال حاضر، اکثر مسئولان و مدیران جامعه، از این نسل هستند.
3. نسل سوّم؛ فرزندان نسل دوّم هستند و تجربه قبل از انقلاب و جنگ را ندارند.
1. 4. نسل چهارم؛ فرزندان نسل سوّم هستند. اینها نسلی هستند که در واقع، در آینده، تبدیل به نسل خواهند شد و در حال حاضر، کودک هستند و تقریباً ده سال دیگر، در عرصه اجتماع، ظاهر خواهند شد. مجال خود شکوفایی شاید به مراتب بهتر از نسلهای گذشته خواهد داشت(www.hawzah.net).
آسیب شناسی نسل آینده
نسل فعلی از انقلاب اسلامی انتظاراتی دارد که اولیترین آنها، تأمین نیازهای مادی و معنوی است. اگر این نسل در سالهای آینده به صورتی گسترده وارد سیستم اجرایی و سیاسی کشور شود و نظام مبتنی بر انقلاب، نتواند جواب گوی نیازهای مادی و معنوی آنها باشد و با نسل انقلابی و جنگ دیده، ارتباط عاطفی و روحی صحیحی نداشته باشد، آیا در باور و اعتقاد خود به انقلاب اسلامی تردید نخواهد کرد؟
چنانکه استاد مطهری میگوید: «اگر نسل سوم ما، بین گفتار و کردار رهبران دینی تضادی ببیند، نمیتواند به اندیشه و فکر آنان اعتماد کند و از آنان پیروی نماید؛ پس باید برای هدایت و رهبری نسل سوم، گامهای نظری و عملی برداریم تا بتوانیم نسل سوم را با مسائل دینی آشنا سازیم».
برای شناخت جوانان امروز، باید با آنان معاصر شد و فهمید که در ذهن نسل جوان امروز چه میگذرد. نسل سوّم، همه نیازهای نسلهای قبلی را داراست؛ ولی اگر این نیازها را اولویت بندی کنیم، مهمترین آنها این است که یک جوان، نیاز دارد تا به رسمیت شناخته شود و او را باور کنیم. در عصر کنونی که عصر فناوری و سرعت است، جوان نیاز دارد تا به مسائل فکری، عاطفی، روانی و شخصیتی وی توجّه بیشتری شود. جوان به اقتضای خصلت غریزی و طبع جوانی، در طلب آگاهی، نشاط، آزادی و زیبایی است.
امام علی علیهالسلام میفرماید: « فرزندانتان را به اخلاق، آداب و خویهای خودتان منحصر و مقید مسازید؛ چه آنها برای زمانی جز زمان شما آفریده شدهاند»در سالهای اخیر، شاهد کاربرد برخی اصطلاحات نظیر«نسل سوم»، «تفاوت نسلها»، «شکاف یا انقطاع نسل» در برخی مطبوعات و محافل فرهنگی هستیم. نسل سوّم، اگر از طرف مهندسان و مدیران جامعه درک شود، مشکلات و نیازهایش شناخته شود و بستر مناسبی برای رفع خواستههایش فراهم گردد، مجال خود شکوفایی شاید به مراتب بهتر از نسلهای گذشته خواهد داشت(www.hawzah.net).
نتیجه گیری
هیچ برنامه ملّی، خارجی و یا داخلی، در جهانِ سراسر رقیب امروز، بدون برخورداری از یک سپر دفاعی معتبر، برای مدتی طولانی پایدار نخواهد بود.
حماسه کم نظیر« هشت سال دفاع مقدس» بايد به عنوان ميراثي گِران سنگ در ذهن ملت ايران باقي و از آفتِ تحريف مَصون بماند. تنها در اين صورت است كه آيندگان و كساني كه دوران پرافتخار دفاع مقدس را درك نكردهاند، ميتوانند اين ميراث را در مَنظر ديدگان خويش قرار دهند و از اندوختههاي گرانبهاي آن سود جويند.
بديهي است، ملت ما امروز با داشتن مَفاخر و دستاوردهاي گرانبهاي دوران دفاع مقدس در تدوين الگوي (فرهنگي- اسلامی)، نيازمند مباني تئوريك متناسب با تحوّل، از جانب ديگران نيست.
برای جلوگیری از تهاجم و یا غافلگیری دشمنان احتمالی کشورمان، نهادینه کردن تجارب و انتقال علوم دفاع مقدس به عنوان عامل بازدارنده در جامعه با رعایت اولویت بندی، طی برنامهای حساب شده در سه سطح (زود بازده، میان بازده و دیر بازده) ضرورت دارد.
راهبردهای انتقال علوم و معارف دفاع مقدس به نسل آينده، اهمیّت انتقال این معارف و میزان تأثیرگذاری آن در سایر عوامل(فرهنگی- سیاسی- اجتماعی، نظامی) در کشور، نیازمند تلاش مضاعف و به میدان آمدن علاقه مندان (متعهد و متخصص) است. فرهنگ سازی و بصیرت افزایی، از وضعیت کنونی تهدیدات نرم و نیمه سخت ناشی از دشمنان کشور اسلامی، اهمیّت تقویت را دو چندان کرده است.
اصول کلّی راهبرد انتقال علوم دفاع مقدس، به ویژه پس از فراغت از مشغله جنگ و دفاع مقدس به دلایل زیر از اهمیت خاصی برخوردار است:
4-استمرار جنگ نرم و احتمال تجاوز و تهدیدات دشمنان نظام اسلامی(خصوصاً امریکا و اسرائیل).
5-تهاجم فرهنگی(جنگ نرم) بر اذهان جوانان در کلّ کشور، خصوصاً مراکز دانشگاهی.
6-افزایش توان رزم در نیروهای مسلح با آموزش و آگاه سازی اقشار و اصناف جامعه در راستای تهدیدات احتمالی دشمنان نظام.
حفظ و مدیریت کردن جوانان، خصوصاً نسلی که انقلاب و دفاع مقدس را ندیده، به شدید نیازمند مدیریت صحیح، مطابق نظام ارزشی مورد قبول و آبدیده کردن و به اصطلاح« آبدید» کردن آنان است.
پیشنهادها :
1- به صراحت راهبردِ شعار استقلال طلبی(لا شرقی و لا غربی) و تهدیدات دشمنان نظام اسلامی و برای ارتقاء امنیت و آمادگی توان رزمی و نیروی پشتیبان نیروهای مسلح، وجوب توسعه انتقال معارف دفاع مقدس را نسل آینده ضرورت جدّی پیدا کرده است.
2- به اذعان اکثریت صاحب نظران علمی کشور و شهود عینی تأثیرگذار بودن هجمه تبلیغی برای انحراف جوانان از طرف دشمنان(داخلی و خارجی) توأم با توسعه و انتقال معاف دفاع مقدس در بین جوانان خصوصاً (دانش آموزان و دانشجویان) یادآوری مسائل ارزشی و دینی در حفظ و در صحنه نگهداشتن قشر جوان جامعه70 (درصد جمعیت جامعه، زیر 30 سال) در استمرار نظام اسلامی تأثیر گذار خواهد بود.
3- در راستای تهدیدها و تحریمهای جدّی و اخیر دشمنان و همچنین تاکید مقام معظم رهبری در استفاده از توانمندیهای داخلی، استفاده از علوم مُکتسبه(بومی) دوران دفاع مقدس که شهیدان والامقام با خون مطهر خویش بر آن مهر تاکید گذاشتهاند در کلیهی مراکز(علمی، صنعتی و فناوری و ...)استفاده گردد.
4- داشتن برنامه منظم، هدفمند و جذاب و فهم نیازمندهای(اقتصادی، اجتماعی و شخصیتی) و دادن مجال خود شکوفایی به نسل آینده که سکّان هدایت جامعه آینده نه چندان دور به دست آنان است تا بتوانند در عرصه اجتماع به نحو مطلوب نقش آفرین باشند.
منابع
1- حسینی نیک، سید عباس(1384) قانون اساسی و مدنی، تهران، انتشارات مجد، چاپ سوم :60
2- سایت پژوهشگاه دفاع مقدس،برگرفته از مقالات صاحب نظران در کنگره سرداران شهید استان همدان.
3- مجموعه رهنمودهاى مقام معظم رهبرى، حديث ولايت، جلد 5 : 124
4- مطالعات دفاعی- امنیتی،فصلنامه شماره 17 ، زمستان 90 : 8
5- فصلنامه پژوهشهای مدیریت منابع انسانی، شماره 3و4، سال1389 : 32-33
6- مدیریت مطالعات و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه امام حسین(ع)، (1375)، هنر جنگ، تهران، معاونت آموزش دانشگاه امام حسین(ع) : 20
7- همان منبع : 21
8- همان منبع : 25
9- همان منبع : 162
10- هادی زاده و نظامی وند چگنیی، اکرم(1389)، هم آهنگی استراتژی و ارزشهای انسانی،
منابع الکترونیکی:
www.fatehnet.net/index.php?option=com...id..-1
www.fatehnet.net/index.php?option=com...id... –2
www.ghadeer.org/social/tahdidat/footnt01.htm-3
www.hawzah.net/fa/magart.html?magazineid=5737...6767-4
hamshahrionline.ir/details/191430-5
www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineArticleID-6
isna.ir/fa/news--7
www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineArticleID=40499)-8
http:khamenei.ir.-9
hamedan.sajed.ir/index.php?option=com_content&view -10