جزوه درس تجارت دو - تهیه، تدوین و جمعآوری توسط آقای یاسم امامی، مُدرس دانشگاه
1- منابعدرس :
الف- کتابحقوقتجارت(شرکتهایتجاری)، جلداولودومنوشته ؛دکتر ربيعااسکينیانتشاراتسمت.
ب- کتابحقوقتجارت 2 (شرکتهایتجاری)، نوشته ؛دکتر محمود عرفانی، انتشارات سپهر نقش.
مقدمه
کتب حقوق تجارت در دوره کارشناسی(رشته حقوق)
1- کتابحقوقتجارت یک(کليات،معاملاتتجاری،تُجاروسازماندهیفعاليتتجاری).
2- کتابحقوقتجارت دو(شرکتهایتجاری).
3- کتاب حقوقتجارتسه ؛ اسناد تجاری(چک، سفته، برات، قبض انبار، اسناد در وجه حامل و چک).
4- کتاب حقوق تجارت چهار(ورشكستگي شرکتها و تُجار و تصفيه اموال و افلاس در اسلام).
تذکرات مهم : این درس، درس شب امتحانی نیست، ریزهکاری زیادی دارد و بیشتر آییننامهای است.
توجه کردن به مطالب درس در سر کلاس، خیلی مهم است.
2- منابعقانونی حقوق تجارت2(شرکتهای تجاری)
مهمترین قانونراجعبهشرکتهایتجاری،قانونتجارتمصوب سال١٣١١استکه اساسحقوقتجارتایرانراتشکيلمیدهدوبابسوماینقانونازماده٢٠تا ٢٢٢بهشرکتهایتجاریاختصاصدارد.
درسال١٣٤٧لایحهقانونیاصلاحقسمتیازقانونتجارتبهتصویبرسيدکه موادآنجایگزینماده٢١تا٩٣قانونتجارتگردید.
ازدیگرمقرراتمربوطبهشرکتهایتجاری،قانونثبتشرکتهاستکهدرسال١٣١٠بهتصویبرسيدهاستوبرخیازموادآندرسال١٣٦٢اصلاحگردید.
3- نگاه اسلام به کار،کسب درآمد و تأمین معاش
کار و تلاش اقتصادی و کسب درآمد، علاوه بر نقش مثبت در تعالی شخصیت انسان، توسعه و پیشرفت جامعه را در پی دارد. کار منشأ اصلی تولید ثروت است. در بینش و تفکر اسلامی، کار خلاق و مولد منشأ کسب مال و درآمد و کلید استفاده از منابع طبیعی و خدادادی است. منطق و فطرت انسانی هم برای پدیدآورنده یک شیء حق تصرف در آن را میپذیرد و او را مالک میشناسند. به همین جهت، مالک اصلی و حقیقی همه موجودات خداست. در بینش اسلامی، هر انسانی پس از کار مولد و مفید روی مواد طبیعت، میتواند مالک کالای تولید شده باشد و هیچ کس حق تصرف آن را ندارد.کار باید مولد و خلاق باشد و ارزش افزودهای ایجاد کند تا بتوان نام(کار) بر آن گذاشت در غیر این صورت کاری کاذب و دروغین است.
نگاه اسلام به کسب درآمد و تأمین معاش، یک نگاه مؤکد و بااهمیت است. اینطور نیست که دین شرایط اقتصادی دشوار و تنگناهای مالی و معیشتی آزاردهنده را برای عموم جامعه بپسندد و تأکیدات آن فقط بر مسائل اخلاقی و الهی باشد ؛ بلکه نگاه اسلام در جهت تبیین یک رابطه دو سویه و یا به عبارتی رابطه جامع و همه جانبه است و در عمل یک تعادل منطقی بین دنیا و آخرت ایجاد میکند.امام رضا(ع) در این خصوص اینگونه میفرمایند : "لَیسَ مِنّا مَن تَرَكَ دُنیاه لِدینه و دینهِ لِدُنیاه" : از ما نیست کسی که دنیا را به خاطر دین یا دین را به خاطر دنیا ترک کند و رها سازد. در بیان دیگر امیرالمؤمنین(ع) یکی از رفتارهای عاقلانه را در بحث تأمین معاش و امور اقتصادی چنین میفرماید : " ... لیس لِلعاقل آن یَكون شاخِصا ًإلّا فی ثلاث ؛ مرمّة لمعاش، او خطوة فی معاد، او لذة فی غَیر محرّم".
سزاوار است مؤمن را سه زمان باشد : زمانی که هزینههای زندگی را تأمین میکند ؛ زمانی که در آن با پروردگارش راز و نیاز میکند و زمانی که به خوشیهای حلال و زیبا، اختصاص میدهد(نهجالبلاغه، حکمت 390).
با این توصیفها، در جامعهای که حکومت آن اسلامی و مردم نهاد است، جایگاه امور اقتصادی بیش از پیش روشن میشود. درحالیکه شاید اینطور به ذهن متبادر شود که وانهادن امور اقتصادی آن قدرها هم مهم نیست و اهمیت بیشتر و بالاتر در توجه به فرهنگ و تمدن کشور است. این تفکر، تفکر سازگار با اسلام و اندیشهای عاقلانه نیست. چرا که با سست شدن ارکان اقتصادی و رخ دادن رفتارهای بیهوده در آن، بنیانهای جاری اجتماع به سستی میگراید. رهبر فرزانه انقلاب در خردادماه سال ۱۳۷۹ در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی این مهم را متذکر شدند : "مسئله معیشت قطعاً در اولویت اوّل است. معیشت كه نبود، دین هم نیست ؛ اخلاق هم نیست ؛ حفظ عصمت و عفت هم نیست ؛ امید هم نیست. كسى را كه به موقعیتى دست پیداکرده، به خاطر این كه براى رفع نابسامانى و فقر، تلاش و مجاهدت كند و شب و روزِ خودش را صرف نماید، ملامت نخواهند كرد. اولویّتها را پیدا كنید. مسائل اساسى جامعه اینهاست".
مَکاسب جمع کسبها - شغلها. مَکسُب : بر وزن مفعل، چیزی بدست آوردن.
اولین قاعده در فقه، تفقه در احکام دین است.
تَفَقُه : شناخت پیدا کردن و فقیه شدن- شناخت پیدا کردن. تَفَقُد : دلجویی کردن.
4- توصیه اسلام به تساهل در معامله
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند ؛ « اِن اللّه َ يُحِبُّ الْعَبدَ آن يَكُونَ سَهْلَ الْبَيْعِ وَ سَهْلَ الشِّراءِ وَ سَهْلَ القَضاءِ وَ سَهْلَ الاِقْتِضاءِ » خداوند بندهای را كه در خريد و فروش(معامله) و قضاوت و پذيرش قضاوت آسان گير باشد دوست دارد(دعائم الاسلام، ج 1 : 17).
5- تعریف و توضیح عقد مضاربه
مضاربه عبارت است از عقد و قراردادى كه بين دو نفر؛ مالک سرمایه(بانک) و عامل(بکار گیرنده سرمایه) منعقد و برقرار میشود، به اين صورت كه شخصى مالى را به ديگرى بدهد تا با آن تجارت و معامله كند و سود حاصله بين هر دو به نسبتى كه قرار میگذارند تقسيم گردد و كسى كه سرمايه را میدهد مالك نام دارد و ديگرى كه تجارت و خريد و فروش را انجام میدهد عامل نام دارد.
هدف از مضاربه بهکارگیری نيروهاى فعال و كارآمد و جلوگيرى از عاطل و باطل ماندن انسانهای شايسته و مسلمان است. هدف از مضاربه تحصيل سود و درآمد مشروع و حلال و جلوگيرى از رباخوارى و اَكل مال به باطل است.
عامل نيز بايد توجه داشته باشد كه، مضاربه تنها تحويل گرفتن ثروت و اموال ديگران و تجارت كردن و پول بدست آوردن نيست بلكه مضاربه مجمع و مورد تبادل احكام شرعى و مسؤولیتهای سنگين و پرمخاطره است، زيرا كه در صورت صحت آن و حاصل شدن سود، عامل شريك مالك است و در صورت باطل بودن مضاربه و فساد آن، عامل تنها مستحق اجرتالمثل و در حقيقت به تفصيلى كه بعداً ذكر خواهد شد اجير مالك است. و در صورت عدم حصول سود، عامل حقی ندارد و امين و امانتدار مالك است و در صورت تخلف از شرايط تعیینشده، غاصب و گنهکار و ضامن مال مالك است و نهايتاً عامل، در تصرفات و معاملات، وكيل و كارگذار مالك است و غير اینها از احكام و وظايف كه از مضامين مسائل آينده روشن میشود.
در مضاربه چند چيز معتبر است :
1- مالك و عامل بالغ، عاقل و مختار باشند و مالك شرعاً از تصرف در اموال خود ممنوع نباشد.
2- ايجاب از طرف مالك و قبول از طرف عامل(به لفظ باشد يا به غير لفظ، عربى باشد يا غیر عربی).
3- بايد سرمايه عين خارجى باشد و مضاربه با دَين صحيح نيست، بلى چنانچه طلبكار، مديون را وكيل در قبض طلب و در ايجاب عقد مضاربه از طرف او كند و مديون پس از قبض و ايجاب از جانب خود هم قبول نمايد مضاربه صحيح است.
4- سود حاصله فقط بين مالك و عامل باشد و چنانچه شرط كنند كه چيزى از سود براى غير باشد، شرط صحيح نيست، مگر اينكه شرط كنند، غير كارى كه مربوط به تجارت و مضاربه است انجام دهد كه در اين صورت شرط سهيم بودن در سود اشكال ندارد.
5- سهم سود هر يك از عامل و مالك تعيين شود و تعيين آن به دو صورت صحيح است : الف : قرار بگذارند هر مقدار سود حاصل شد به نحو كسر مشاع، يعنى چند درصد، مربوط به مالك و چند درصد مربوط به عامل باشد. ب: قرار بگذارند مقدار معينى از سود، مربوط به عامل و بقيه هر چه بود مربوط به مالك باشد، يا برعكس.
6- عامل قدرتِ انجامِ معامله و تجارت را داشته باشد.
7- سود بردن، به وسيله تجارت و خريد و فروش باشد، بنابراين اگر مالك پول و سرمايه را به كسى بدهد كه با آن زراعت كند يا خرج مغازه يا تعمير ماشين كند مضاربه صحيح نيست.
از نظر دکتر کاتوزیان مضاربه ؛ پیمانی است که در نوع خاصی از شرکت تجارتی بین اصحاب صاحب سرمایه و عامل او ایجاد میشود؛ شرکتی که در آن یکی از شرکا سرمایه میدهد و دیگری خدمات و کارایی خود را به میان مینهد.
نکته : در مضاربه باید ریسک را بپذیرید و میزان سود تضمینشده نیست.
خسارت تأخیر و تا دیه : خسارت ناشی از دیرکرد در پرداخت مثلاً وام.
6- اِقاله، فسخ، اِنفساخ، تفاسخ
1-6- اقاله به معنی به هم زدن معامله با تراضی طرفین است.
2- 6- عناصر عقد اقاله
الف : وجود عقد اول(اِقاله عقد دوم است که موضوع آن انهدام عقد اول با تراضی طرفین است. پس یکی از عناصر عقد اِقاله وجود عقد اول است.)
ب : عقد اول بایستی از عقود لازمه باشد یا از یک طرف لازم باشد.
ج : تراضی
اسقاط تعهدات ناشی از عقد اول به تراضی در عقد دوم لازم است.
د : چیزی بر اسقاط عقد دوم(اقاله) نسبت به عقد اول نیفزایند.
اما اِمهال برای رد یکی از عوضین یا افزایش بر مهلت و یا گنجاندن شرطی ضمن عقد اقاله، معنی ندارد.
ماده 184 تا 189قانون مدنی انواع عقد را اینگونه توصیف نموده است :
عقد لازم : عقدی است که هیچ یک از طرفین حق فسخ آن را ندارد مگر در موارد معین مانند ؛ عقد بیع- اجاره.
عقد جایز : عقدی که هر یک از طرفین هر زمان بخواهد بتواند آن را فسخ نماید. مانند ؛ وکالت و عاریه.
عقد خیاری : عقد لازمی را که در آن به دو طرف یا یکی از آنها یا به دیگری اختیار فسخ داده شده است،عقد خیاری گویند.(ماده 188 قانون مدنی).
عقد خیاری از تقسیمات عقد لازم است. برای مثال اگر در عقد بیع شرط شود که فروشنده تا شش ماه میتواند ثمن را به خریدار بازگرداند و عقد را فسخ کند،در این فرض بیع «عقد خیاری»است که بیع شرط نامیده میشود.
عقد منجز : عقدی است که تأثیر آن به حسب انشای موقوف به امر دیگری نباشد.
عقد معلق : عقدی است که تأثیر آن به حسب انشاء وابسته به امر دیگری باشد.
7- تعریف تفاسخ و اقسام آن
مترادف با اقاله است. در تفاسخ ممکن است با تراضی یا غیر تراضی معامله به هم بخورد.
1-7- فسخ (Resolution) ؛ فَسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه کردن و شکستن آمده است.
فسخ که به آن انحلال ارادی قرارداد یا تعهد نیز گفته میشود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرارداد به وسیلۀ یکی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.
2-7- عناصر فسخ
1- وجود عمل حقوق(عقد یا ایقاع) که منبعث از قانون باشد و اعتبار آن تامه باشد بدین معنی که نقص در آن جایگاهی نداشته باشد پس در این حالت رد فضولی فسخ به شمار نمیآید زیرا عقد فضولی اعتبارش تامه نیست به همین روال هیچ یک از حقوقدانان رد فضولی را یا رد مکره را در زمره عقد فسخ نیاورده است.
2- اِزاله تعهد یا تعهدات ناشی از آن از عمل حقوقی.
3- اِزاله تعهد بایستی با قصد طرفی همراه باشد که در ایجاد تعهد مورد موضوع فسخ دخالت مستقیم داشته باشد در این حالت همچنان که گفته شد انفساخ و یا اقاله فسخ نیست زیرا در آن نه قصد فعل اشتراط دارد و نه قصد نتیجه.
4- اِزاله تعهد ناشی از عقد در فسخ، منبعث از تراضی طرفین نیست وگرنه تفاسخ است یا به عبارت سادهتر موضوع عقد اقاله است نه فسخ.
5- اِزاله تعهد موضوع فسخ بایستی مقرون به قصد نتیجه باشد هر چند دعوی رد گردد زیرا فسخ در زمره ایقاعات است و عقد نیست پس رجوع زوج به مطلقه رجعیه در ایقاع طلاق یک طرفه مصداق فسخ بشمار نمیآید زیرا در رجوع قصد فعل لازم است ولی اشتراط قصد نتیجه شرط لزوم نیست و ماده 1149 قانون مدنی حکم به بطلان دارد و غلط است.
3-7- تفاوت انفساخ با تفاسخ
انفساخ : انحلال قهری(از بین رفتن خود به خود) است بدین معنا که عقد، بدون نیاز به عمل حقوقی اضافی و حق انتخاب برای طرفین یا دادگاه باقی نمیماند. یعنی بدون ارادهی طرفین عقد منحل میشود پس قهری بودن انحلال، منافاتی با ارادی بودن سبب آن ندارد، مثلاً ممكن است طرفین قبلاً تراضی نمایند كه سه ماه بعد عقد خودبهخود، منفسخ شود.
4-7- اَقسام انفساخ
انفساخ عقد را به اعتبار نقشی كه اراده در آن دارد به سه گروه تقسیم میكنند.
1) انفساخی كه به طور مستقیم ناشی از ارادۀ صریح طرفین عقد است، مانند اجارهای كه پس از پایان مدت یك سال خودبهخود از بین برود.
2) انفساخی كه ناشی از حكم قانونگذار است، ولی به گونهای است كه قانونگذار، ارادۀ ضمنی و مفروض طرفین عقد را اجرا میكند، مثل تلف مبیع قبل از قبض، موضوع ماده 387 قانون مدنی كه اگر مبیع قبل از قبض تلف شود عقد فسخ میشود، این فسخ، انفساخ ناشی از ارادۀ ضمنی طرفین است كه اگر مبیع از بین رفت، دیگر تعهد از بین میرود.
3) انفساخی كه ناشی از حكم قانونگذار است، ولی هدف آن تأمین پایگاه اراده و تراضی است، مانند انحلال همۀ قراردادهای جایز در صورت فوت یا حجر یكی از متعاقدین.
8- فرق اِقاله با فسخ
1- فسخ از ایقاعات به شمار میآید ولی اقاله از عقود.
2- اِقاله، عقدی است با توافق و رضایت به همراه اراده طرفین و موضوع آن انهدام عقد اول است درحالیکه فسخ به علت قانونی است و شاید رضایت طرف دیگر حائز اهمیت نباشد.
3- اِقاله را میتوان با توافق طی سند عادی یا رسمی اجرا نمود ولی در فسخ حکم دادگاه منبعث از جواز قانونی اصل صحت آن است.
4- اِقاله با انعقاد عقد دوم صورت میگیرد ولی فسخ عقد دوم ندارد.
5- فسخ به علت قانون است ولی اقاله علتش رضایت طرفین و اراده و قصد آنان است.
ایقاع : انشاء اثر حقوقی با یک اراده کامل است و نیاز به توافق بااراده دیگر ندارد. برای مثال ؛ ابراء بااراده طلبکار انجام میشود و سقوط حق به رضای بدهکار احتیاج ندارد( ماده 289 ق.م ) و فسخ قرارداد تنها باکسی است که به حکم قانون یا قرارداد چنین اختیاری دارد (مواد 396 به بعد ق.م) و اخذ به شفعه نیز تنها به اراده شفیع واقع میشود.
9- مبحث رِبا
ربا حرام است هم برای دهنده و هم برای گیرنده ربا. دولت میتواند مورد ربا را ضبط کند.
در دادگاه شعبه ویژه اصل 49 قانون اساسی رسیدگی به امور ربوی وجود دارد.
اصل/49/ ق/ اساسی : دولت موظف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوءاستفاده از موقوفات، سوءاستفاده از مقاطعهکاریها و معاملات دولتی، فروش زمینهای موات و مباحات اصلی، دایر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیر مشروع را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بیتالمال بدهد. این حکم باید با رسیدگی و تحقیق و ثبوت شرعی به وسیله دولت اجرا شود.
انواع ربا(ربا قرضی- ربا معاملاتی)
ربای قرضی ؛ ربای قرضی رایجترین نوع ربایی است که در جوامع مختلف وجود داشته و دارد، به این صورت که فرد برای تأمین نیاز مالی تقاضای قرض میکند و در ضمن قرارداد، متعهد میشود آنچه را میگیرد همراه با زیاده برگرداند. بنابراین ربای قرضی؛ زیادهای است که در قرارداد قرض شرط میشود. امام خمینی(ره) دراینباره میگوید : شرط زیاده در قرض جایز نیست، فرقی نمیکند که زیاده یا ربا(عینی، کاری، منفعتی یا صفتی) باشد. اگر این زیاده عینی باشد مانند ؛ دادن ده درهم به دوازده درهم، یا کاری باشد مانند ؛ دوختن لباس برای قرض دهنده یا استفاده از منفعتی باشد مانند ؛ استفاده از عین رهنی که نزد قرض دهنده است، یا صفتی باشد مثل اینکه ؛ درهمهای شکسته را قرض دهد و شرط کند که درهمهای سالم بگیرد.
ربای معاملی ؛ ربای معاملی آن است که یکی از دو کالای مثل هم، با زیاده عینی به مثل دیگر فروخته شود مانند، فروختن یک من(3 کیلو)گندم به دو من(6 کیلو) آن، یا به یک من آن و یک درهم، یا با زیاده حکمی مانند، یک من گندم نقداً به یک من آن نسیه و شرط آن دو چیز است :
اوّل : آنکه عوض و معوّض، به دید عرف از جهت جنس یکی باشد، پس هرچه که در نظر عرف بر آن گندم یا برنج یا خرما یا انگور صدق کند و حکم به یکی بودن جنس آن کنند، بیع بعضی از آن به بعضی دیگر با اضافی جایز نیست، اگر چه در صفات و خواص مختلف باشند.
دوم : آنکه عوض و معوّض از مکیل یا موزون باشد، پس در چیزی که با شمردن یا مشاهده فروخته میشود ربا نیست. معامله دو کالای همجنس با زیادی در یک طرف یا قرض دادن به شرط زیادی را ربا میگویند که از آن در باب تجارت سخن گفتهاند.
کَمیل : انجام معامله بر مبنای یک ظرف(پیمانه)موزون : جنسی که با وزن کردن مورد معامله(خرید و فروش) قرار میگیرد.
10- اهميتشرکتهایتجاری
امروزهبخشعظيمیازفعالیتهایاقتصادیوبازرگانیراشرکتهایتجاری برعهدهدارند.اشخاصبهدليلمزایایفراوانیکهشرکتهایتجاریدارندترجيح میدهنددرقالباینشرکتهابهفعاليتتجاریبپردازند. ازجمله ؛ مزایایتشکيلشرکتهایتجاریمواردزیراست :
١- فراهمنمودنسرمایهبيشتر.
٢ - تجمعتخصصهای گوناگون.
٣- محدودیتمسئوليت.
بهدليلمزایاییکهتشکيلشرکتتجاری دارند،امروزهدولتها نيزفعاليتاقتصادیخودرادرقالبشرکتهایتجاریانجاممیدهند.
11- اساسنامه شرکت
اساسنامه مهمترین رکن شرکت سهامی و سندی است که شرط فقط به آن بستگی دارد. کلیه شرکتهای سهامی اعم از شرکت سهامی عام یا شرکت سهامی خاص باید دارای اساسنامه باشند. اساسنامه روابط شرکا با یکدیگر و حدود اختیارات مجامع عمومی و هیئتمدیره، سود و زیان شرکت، مدت انحلال آن را معین و تکلیف مینماید. اساسنامه تابع نظر مؤسسین و اکثریت دارندگان سهام است و قانون از لحاظ اهمیت، مواردی را در آن ذکر کرده که در هر حال لازم الرعایه است.
12- اساسنامه وفق(ماده/8/اص/ق/تجارت) باید دارای موارد ذیل باشد(21 مورد) :
1. نام شرکت
2. موضوع شرکت به طور صریح و منجز.
3. مدت شرکت.
4. مرکز اصلی شرکت و محل شعب آن، اگر تأسیس شعبه مورد نظر باشد.
5. مبلغ سرمایه شرکت و تعیین مقدار نقد و غیر نقد آن به تفکیک.
6. تعداد سهام بینام و با نام و مبلغ اسمی آنها. در صورتی که ایجاد سهام ممتاز مورد نظر باشد تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات اینگونه سهام.
7. تعیین مبلغ پرداختهشده هر سهم و نحوه مطالبه بقیه مبلغ اسمی هر سهم و مدتی که ظرف آن باید مطالبه شود که به هر حال از پنج سال متجاوز نخواهد بود.
8. نحوه انتقال سهام با نام.
9. طریقه تبدیل سهام با نام به سهام بینام و بالعکس.
10. در صورت پیشبینی امکان صدور اوراق قرضه، ذکر شرایط و ترتیب آن.
11. شرایط و ترتیب افزایش و کاهش سرمایه شرکت.
12. مواقع و ترتیب دعوت مجامع عمومی.
13. مقررات راجع به حد نصاب لازم برای معتبر بودن تصمیمات مجامع عمومی.
14. تعداد مدیران و طرز انتخاب و مدت مأموریت آنها و نحوه تعیین جانشین برای مدیرانی که فوت یا استعفا میکنند یا محجور یا معزول یا به سایر جهات قانونی، ممنوع میگردند.
15. طریقه شور و اخذ رأی و اکثریت لازم برای معتبر بودن تصمیمات مجامع عمومی.
16. تعیین وظایف و حدود اختیارات مدیران.
17. تعداد سهام تضمینی که مدیران باید به صندوق شرکت بسپارند.
18. قید این که شرکت یک بازرس خواهد داشت یا بیشتر و نحوه انتخاب و مدت مأموریت بازرس.
19. تعیین آغاز و پایان سال مالی شرکت و موعد تنظیم ترازنامه و حساب سود و زیان و تسلیم آن به بازرسان و به مجمع عمومی سالانه.
20. نحوه انحلال اختیاری شرکت و ترتیب تصفیه امور آن.
21. نحوه تغییر اساسنامه.
13- وجوه افتراق شرکتهای مدنی با شرکتهای تجاری
1-شرکت مدنی عمدتاً با ثبت در دفاتر رسمیت پیدا میکند(بجز شراکت ورثه در میراث که نیازمند ثبت نیست) درحالیکه شرکت تجاری با ثبت در اداره ثبت شرکتها، هویت پیدا میکند.
2- شرکت مدنی فاقد شخصیت حقوقی است درحالیکه شرکت تجاری، اصولاً یک شخصیت حقوقی است.
3-شرکت مدنی اقامتگاه و تابعیت ندارد، درحالیکه اقامتگاه و تابعیت شرکت تجاری لزوماً باید مشخص باشد.
4- موضوع شرکت مدنی معاملات غیرتجاری است، درحالیکه موضوع شرکتهای تجاری، معاملات تجاری است.
5- شرکتهای حقوقی تابع قصد و اراده شرکا میباشند و به هر نحو که بخواهندمیتوانند شرکت تشکیل دهند(مشروط بر آنکه مغایر با قانون مدنی نباشد)در صورتی کهقانون، شرکتهای تجاری را تحت نظم به خصوصی قرار داده و حتی انواع آنها را مشخص و محدود نموده و ضوابط عینی را بر آنها حاکم کرده است.
6- شرکت مدنی همیشه و ضرورتاً با حداقل دو نفر تشکیل میگردد، درحالیکه در تأسیس بعضی از شرکتهای تجاری ضرورتاً وجود حداقل، سه نفر لازم است مثل، شرکت سهامی خاص.
7- بعضی از شرکتهای مدنی بدون اراده و اختیار شرکا به وجود میآیند مانند(شراکت وراث در مال الترکه) اما شرکتهای تجاری حتماً و ضرورتاً در نتیجه اختیار و اراده شرکا به وجود میآیند.
8- در شرکتهای مدنی مسئولیت غالباً مدنی و منفرد است اما مسئولیت شرکا در شرکتهای تجاری بر حسب نوع شرکت ممکن است به میزان سهم، محدود به سرمایه ، نسبت به سرمایه و تضمین تمام سرمایه و یا مختلط و غالباً غیر منفرد است.
9- در شرکتهای مدنی همیشه تقسیم سود و زیان به نسبت سهم است اما نحوه تقسیم سود و زیان در شرکتهای تجاری بر اساس نوع شرکتها متفاوت است و بر مبنای مسئولیت شرکا انجام میگیرد.
10- در امور مدنی مقررات اِعسار جاری است در صورتی که(ورشکستگی، تصفیه و مرور زمان) مختص شرکتهای تجاری و تجار است.
وجه ممیز شرکتهای تجارتی از شرکتهای مدنی که در ماده 220 ق.ت چنین آمده است :
ماده 220 /ق/تجارت : هر شركت ايراني كه فعلاً وجود داشته يا در آتيه تشكيل شود و با اشتغال به امور تجارتي خود را به صورت يكي از شرکتهای مذكور در این قانون در نياورده و مطابق مقررات مربوطه به آن شركت عمل ننمايد شركت تضامني محسوب شده و احكام راجع به شرکتهای تضامني در مورد آن اجرا ميگردد.
هر شركت تجارتي ايراني مذكور در اين قانون و هر شركت خارجي كه بر طبق قانون ثبت شرکتها مصوب خردادماه 1310 مكلف به ثبت است بايد در کلیه اسناد و صورت حسابها و اعلانات و نشريات خطي يا چاپي خود در ايران تصريح نمايد كه در تحت چه نمره در ايران به ثبت رسيده و الا محكوم به جزای نقدي از دويست تا دو هزار ريال خواهد شد - اين مجازات علاوه بر مجازاتي است كه در قانون ثبت شرکتها براي عدم ثبت مقررشده.
14- اسامیشرکتهایتجارتی(ماده٢٠قانونتجارت)
١ - شرکتسهامی
٢ - شرکتبامسئوليتمحدود
٣ - شرکتتضامنی
٤- شرکتمختلطغيرسهامی
٥- شرکتمختلطسهامی
٦- شرکتنسبی
٧- شرکتتعاونیتوليدومصرف
15- تعاریف انواع شرکتها(تجارتی، عام، خاص، مختلط، با مسئولیت محدود، تضامنی، نسبی، تعاونی تولید و مصرف)و انواعشرکتهایتجاری(شرکتهایسرمایه- شرکتهایاشخاص- شرکتهای مختلط)
1- تعریف شرکت تجارتی : شرکت تجارتی عبارت است از سازمانی که بین دو یا چند نفر تشکیل میشود که در آن هر یک سهمی به صورت نقد یا جنس یا کار خود در بین میگذارند تا مبادرت به عملیات تجارتی نموده و منافع و زیانهای حاصل را بین خود تقسیم کنند. این تعریف را شامل سه عنصر میداند :
1) اراده تشکیل شرکت. 2) آورده مشترک. 3) تقسیم منافع احتمالی.
2- تعریف شركت سهامي(م/21/ق/تجارت)
شركت سهامي شركتي است كه براي امور تجارتي تشكيل و سرمايه آن به سهام تقسیمشده و مسئوليت صاحبان سهام محدود به سهام آنها است.
3- تعریف شرکت سهامی عام
شرکت سهامی عام، شرکتی است بازرگانی(ولو اینکه موضوع عملیات آن، امور بازرگانی نباشد) که سرمایهی آن به سهام، تقسیمشده که بخشی از این سرمایه از طریق فروش سهام به مردم تأمین میشود. در شرکت سهامی عام، تعداد سهامداران نباید از سه نفر کمتر باشد و مسئولیت سهامداران، محدود به مبلغ اسمی سهام آنهاست. در این شرکت، عبارت «شرکت سهامی عام» باید قبل از نام شرکت با بعد از آن، بدون فاصله با نام شرکت در کلیهی اوراق و اطلاعیهها و آگهیهای شرکت به طور روشن و خوانا قید شود. گواهی بانکی مبنی بر واریز حداقل 35% سرمایه، تعهد توسط مؤسسین شرکت.
مجموع ارزش اسمي، سهام سرمايه شركت را تشكيل میدهد و پس از انحلال شركت هر سهامداري حق دارد مبلغ اسمي سهام خود را دريافت نمايد در صورتي كه سهم انتفاعي جز سرمايه شركت نبوده و صاحب آن حق مطالبه مبلغ اسمي آن را پس از انحلال شركت ندارد.
اصولاً همه سهامداران در شركت سهامي از تساوي حقوق برخوردارند و اين حقوق شامل ميزان مشاركت تعهدات و منافع صاحب سهم در شرت سهامي است و براي استفاده از اين حقوق دارنده سهم بايد مبلغ اسمي سهمي را كه پذیرهنویسی نموده در مهلت قانون پرداخت نمايد .
ماده 6 - برای تأسیس شرکتهای سهامی عام، مؤسسین باید اقلاً بیست درصد سرمایه شرکت را خود تعهد کرده و لااقل سی و پنج درصد مبلغ تعهد شده را در حسابی به نام شرکت در شرف تأسیس نزد یکی از بانکها سپرده سپس اظهارنامهای به ضمیمه طرح اساسنامه شرکت و طرح اعلامیه پذیرهنویسی سهام که به امضاء کلیه مؤسسین رسیده باشد در تهران به اداره ثبت شرکتها و در شهرستانها به دایره ثبت شرکتها و در نقاطی که دایره ثبت شرکتها وجود ندارد به اداره ثبت اسناد و املاک محل تسلیم و رسید دریافت کنند.
تبصره - هرگاه قسمتی از تعهد مؤسسین به صورت غیر نقد باشد باید عین آن یا مدارک مالکیت آن را در همان بانکی که برای پرداخت مبلغ نقدی حساب باز شده است تودیع و گواهی بانک را به ضمیمه اظهارنامه و ضمایم آن به مرجع ثبت شرکتها تسلیم نمایند.
4- تعریف شرکت سهامی خاص
شرکتی است بازرگانی (ولو اینکه موضوع عملیات آن، امور بازرگانی نباشد) که تمام سرمایهی آن منحصراً توسط مؤسسین، تأمین گردیده و سرمایهی آن به سهام، تقسیمشده و مسئولیت صاحبان سهام، محدود به مبلغ اسمی سهام آنهاست.تعداد سهامداران نباید از سه نفر کمتر باشد و عنوان «شرکت سهامی خاص» باید قبل از نام شرکت یا بعد از آن بدون فاصله با نام شرکت، به طور روشن و خوانا قید شود.
5- تعریف شرکت با مسئولیت محدود
شرکت با مسئولیت محدود، شرکتی است که بین دو یا چند نفر برای امور تجاری تشکیلشده و هر یک از شرکا بدون اینکه سرمایه به سهام یا قطعات سهام تقسیمشده باشد؛ فقط به میزان سرمایهی خود مسئول قروض و تعهدات شرکت است. در نام شرکت باید عبارت ‹‹ با مسئولیت محدود ›› قید شود.
6- شرکت تضامنی(general partnership)
شرکتی است که تحت اسم مخصوصی برای امور تجارتی بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل میشود و اگر دارایی شرکت برای تا دیه تمام قروض شرکت کافی نباشد٬ هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمام قروض میباشند. در صورتی که نام برخی مالکان شرکت و در نام شرکت آمده باشد، شرکت تضامنی محسوب میشود. شرکت تضامنی سادهترین نوع از شراکتبر پایه کامن لااست، که برای امور تجارتی بین دو یا چند نفر، تشکیل میشود و در آن شرکاء فعالیتهای مستمر و مستقل کارآفرینیرا تحت نام یک شرکتاجرا میکنند. بنیانگذاران در قبال کلیه بدهیهایشرکت، شخصاً مسئولیت دارند.
7- تعریف شرکت مختلط غیر سهامی
شرکت مختلط غیر سهامی، شرکتی است که برای امور تجاری تحت نام مخصوصی بین یک یا چند نفر شریک ضامن و یک یا چند نفر شریک با مسئولیت محدود، بدون انتشار سهام، تشکیل میشود. شریک ضامن، مسئول کلیهی قروضی است که ممکن است علاوه بر دارایی شرکت پیدا شود. شریک با مسئولیت محدود، کسی است که مسئولیت او فقط به میزان سرمایهای است که در شرکت گذارده و یا بایستی بگذارد. در اسم شرکت باید عبارت « شرکت مختلط » و لااقل اسم یکی از شرکای ضامن، قید شود.
8- تعریف شرکت مختلط سهامی
شرکت مختلط سهامی، شرکتی است که تحت نام مخصوص بین یک عده شرکای سهامی و یک یا چند نفر شریک ضامن تشکیل میشود. شرکای سهامی کسانی هستند که سرمایهی آنها به صورت سهام یا قطعات سهام متساوی القیمه درآمده و مسئولیت آنها تا میزان همان سرمایهای است که در شرکت دارند. شریک ضامن کسی است که سرمایهی او به صورت سهام درنیامده و مسئول کلیهی قروضی است که ممکن است علاوه بر دارایی شرکت پیدا شود. در صورت تعدد شریک ضامن، مسئولیت آنها در مقابل طلبکاران و روابط آنها با یکدیگر، تابع مقررات شرکت تضامنی خواهد بود. در نام شرکت باید عبارت « شرکت مختلط » و لااقل اسم یکی از شرکای ضامن قید شود.
9- شرکت نسبی
شرکت نسبی شرکتی است که برای امور تجاری، تحت نام مخصوص بین دو یا چند نفر تشکیل میشود و مسئولیت هر یک از شرکا به نسبت سرمایهای است که در شرکت گذاشته است. در اسم شرکت نسبی عبارت « شرکت نسبی» و لااقل اسم یکی از شرکا باید ذکر شود؛ در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکا نباشد؛ بعد از اسم شریک یا شرکایی که ذکرشده عبارتی از قبیل « و شرکا » و « و برادران » ضروری است.
10- تعریف شرکت تعاونی
به موجب مادهی17 قانون تجارت جمهوری اسلامی ایران، «شرکت تعاونی، شرکتی است که تمام یا حداقل 51% سرمایهی آن به وسیلهی اعضا در اختیار شرکت تعاونی قرار گیرد و وزارت خانهها، سازمانها، شرکتهای دولتی و وابسته به دولت و تحت پوشش دولت، بانکها، شهرداریها، شوراهای اسلامی کشوری، بنیاد مستضعفان و سایر نهادهای عمومی میتوانند جهت اجرای بند 2 اصل 43 ، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر از قبیل مشارکت، مضاربه، مزارعه، مساقات، اجاره، اجاره به شرط تملیک، بیع شرط، فروش اقساطی و صلح، اقدام به کمک در تأمین یا افزایش سرمایهی شرکتهای تعاونی نمایند؛ بدون آن که عضو باشند.
تبصره : در مواردی که دستگاههای دولتی در تأسیس تعاونی، شریک میشوند؛ ظرف مدتی که با موافقت طرفین در ضمن عقد شرکت، تعیین خواهد شد؛ سهم سرمایهگذاری دولت به تدریج بازپرداخت و صد درصد سرمایه به تعاونی تعلق خواهد گرفت.مطابق مادهی 26 همان قانون: «تعاونیهای تولیدی، شامل تعاونیهایی است که در امور مربوط به کشاورزی، دام داری، دام پروری، پرورش و صید ماهی، شیلات، صنعت، معدن، عمران شهری و روستایی و نظایر اینها فعالیت مینمایند» و به موجب مادهی 27: «تعاونیهای توزیع، عبارتاند از تعاونیهایی که نیاز مشاغل تولیدی و یا مصرف کنندگان عضو خود را در چهارچوب مصالح عمومی و به منظور کاهش هزینهها و قیمتها تأمین مینمایند». تبصرهی مادهی 28 : « تعاونیهای موضوع این قانون با رعایت قوانین و مقررات میتوانند به امر صادرات و واردات در موضوع خود بپردازند.
شرکتهایتعاونیهرچندابتداتابعقانونتجارتبودندولیبعدهامقرراتخاصی برایشرکتهایتعاونیتصویبشد.اکنوناینشرکتهاتابعقانونبخشتعاونی اقتصادجمهوریاسلامیایرانمصوب١٣٧٠میباشند.
شرکتهایدولتیکهبهکارتجارتمیپردازنددارایقوانينومقرراتخاصمیباشند.علاوهبرقوانينمذکور، آئيننامهونظامنامههایینيزدرمورد شرکتهایتجاریبه طورمتفرقوجوددارد.
در اسلام به کسب و درآمد توجه خاصی شده است.
اصل/43/ق/اساسی : برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشهکن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس ضوابط زیر استوار میشود:
بند/2/ اصل/43/ق/اساسی : تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد. این اقدام باید با رعایت ضرورتهای حاکم بر برنامهریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد صورت گیرد.
16- انواعشرکتهایتجاری از زاویه دیگر(شرکتهایسرمایه- شرکتهایاشخاص- شرکتهای مختلط)
شرکتهایتجاریراباتوجهبهميزان مسئوليتکسانیکهدرآنسرمایهگذاری نمودهاندمیتوانبهسهدستهتقسيمکرد:
١- شرکتهایسرمایه : شرکتهایسرمایهبهشرکتهاییاطلاقمیشودکهمسئوليتشرکایآن محدودبهسرمایهایاستکهبهشرکتآوردهاندولذااعتبارچنينشرکتهاییبه ميزانسرمایهشرکتبستگیدارد.
شرکتهایسهامیوبامسئوليتمحدودازاقسامشرکتهایسرمایه محسوبمیشوند.
چونشرکتهایدولتیازانواعشرکتهایسهامیهستندوشرکتهایتعاونینيز قالبینظيرشرکتهایسهامدارندلذاایندوقسمرابایدازاقسامشرکتهای سرمایهمحسوبنمود.
شرکتهای سرمایه : شرکتهای که حول محور سرمایه میچرخد بدون توجه به صاحب سرمایه و سرمایه حرف اول را میزند.
٢- شرکتهایاشخاص : شرکتهایاشخاصشرکتهاییهستندکهدرآنهامسئوليتشرکاءنامحدود استوطلبکارانشرکتمیتوانندبرایوصولمطالباتخودبهشرکاءمراجعهکنند لذااعتبارچنينشرکتهاییبستگیبهاعتبارشرکایآندارد.
شرکتهایتضامنیونسبیازاقسامشرکتهایاشخاصبهحسابمیآیند.
اصولاً در شرکتهای شخص سهم الشرکه در حال حیات یا پس از فوت قابل انتقال نیست مگر با رضایت سایر شرکاء.
شرکتهای شخص مثل ؛ شرکت(نسبی، تضامنی، مختلط غیر سهامی و شرکت با مسئولیت محدود).
٣ - شرکتهایمختلط : شرکتهایمختلطشرکتهاییهستندکهدرآنهاهمشریکضامنو همشریک غيرضامنوجوددارد.مسئوليتشرکایضامننامحدودومسئوليتشرکایغير ضامنمحدودبهميزانآوردهآنهااست.
شرکتهایمختلطسهامیوغيرسهامیانواعشرکتهایمختلطراتشکيلمیدهند.
17- ویژگیهای شرکتهای شخص و سرمایه
الف- نقل و انتقال سهام در شرکت سرمایه راحتتر از شرکتهای شخص است.
ب- فوت یا جنون افراد تأثیری در سرمایه شخص ندار.
ج- در شرکت سرمایه، دارایی دارندگان سهام، محفوظ است.
شرکت با مسئولیت محدود : محدود به سرمایه است.
شرکت نسبی : شرکت شخص است.
شرکت تضامنی : شرکت شخص است.
شرکت پس از ثبت به آن کُد اقتصادی میدهند.
س : اگر شخصی بر اثر چک کشیدنهای بیمحل مستحق دسته چک نباشد به چه طریقی امکان اخذ دسته چک وجود دارد ؟ استعلام افرادی که چک بلامحل صادر کردهاند از بانک مرکزی صورت میگیرد و این افراد جزء لیست سیاه میباشند برای اخذ دسته چک همسر و فرزندان وی شرکتی را تأسیس و بدین واسطه دسته چک حقوقی بنام شرکت میگیرند.
18- ماهیت قراردادی شرکت تجارتی
شرکت تجارتی، قراردادی است که به موجب آن یک یا چند نفر توافق میکنند سرمایه مستقلی را که از جمع آوردههای آنها تشکیل میشود، ایجاد کنند و به مؤسسهای که برای انجام مقاصد خاصی تشکیل میگردد، اختصاص دهند و در منافع و زیانهای احتمالی حاصل از بهکارگیری سرمایه سهیم شوند» این تعریف نیز از بیان ماهیت شرکت تجارتی عاجز است، زیرا ؛ 1) در این تعریف جنس شرکت تجارتی را قرارداد عنوان کرده درحالیکه قرارداد جزء سبب ایجاد شرکت است که ارتباطی به ماهیت آن ندارد.
2) در حقوق ایران و اکثر کشورها برای تشکیل شرکت حداقل باید توافق دو اراده وجود داشته باشد درحالیکه ایشان از توافق یک یا چند نفر صحبت کرده است و صحیح بود توافق دو یا چند نفر را عنوان میکردند.
19- رویهی عملی مراحل ثبت
در ادارهی ثبت شرکتها، فرم نمونهی اسناد فوقالذکر، موجود است. میتوان این فرمهای نمونه را از ادارهی مذکور تهیه و تکمیل کرده و ذیل تمام اوراق باید توسط همهی شرکا (مؤسسین) امضا شود. سپس هزینهای بابت تعیین نام شرکت به بانک واریز کرده و چند نام، که واژهی بیگانه نبوده، فاقد سابقهی ثبت بوده و دارای معنا و مطابق بافرهنگ اسلامی باشد؛ انتخاب کرده و به «واحد تعیین نام» ادارهی مذکور، معرفی و موافقت آن واحد را دربارهی نام تعیینشده اخذ کرده، سپس همهی مدارک به « قسمت پذیرش مدارک» ادارهی مزبور، تحویل و رسید دریافت میشود و موعدی برای گرفتن نتیجه تعیین میشود. لازم به تذکر است که امر تعیین نام، فقط در تهران انجام میشود و شرکتهایی که در سایر شهرها ثبت میشوند؛ نیز جهت تعیین نام به تهران معرفی میشوند. در صورت کامل بودن مدارک تقدیمی، کارشناس ادارهی ثبت شرکتها اقدام به تهیهی پیشنویس آگهی ثبت نموده و به متقاضیان ثبت یا یکی از شرکا یا وکیل رسمی شرکت تحویل میشود. جهت تعیین حقالدرج آگهی باید به «نمایندگی روابط عمومی» مراجعه کرد. لازم به ذکر است درصورتیکه کارشناس اداره، موضوع شرکت را نیازمند کسب مجوز از مرجع خاصی بداند از مرجع مزبور، استعلام مینماید. سپس متقاضی باید مبلغی که بابت حقالثبت و حقالدرج آگهی، معین میشود؛ به بانک و حساب تعیینشده، واریز کند و پس از آن فیش پرداخت حقالثبت و حق آگهی را به «واحد حسابداری» اداره، تحویل و واحد مذکور، این امر را در ذیل برگهی تقاضانامه، درج میکند و بعد مدارک به «واحد ثبت تأسیس و تغییرات» ادارهی ثبت شرکتها تحویل و شرکت، ثبت میشود و امضایی دال بر « برابر بودن ثبت با سند » از شرکا یا وکیل رسمی شرکت، اخذ میگردد. سپس دو نسخه آگهی به امضای رئیس اداره رسیده و یک نسخه از تمامی مدارک در پروندهی شرکت، ضبط و نسخهی دوم جهت نگهداری در شرکت به متقاضی داده میشود و این سند « سند ثبت شرکت » است. در نهایت، متقاضی، باید یک نسخه از آگهی را به واحد روابط عمومی» مستقر در ادارهی کل ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی و نسخهی دیگر را به دفتر یک روزنامهی رسمی جمهوری اسلامی ایران واقع در تهران، تسلیم کند. با توجه به مادهی 6 نظامنامهی قانون تجارت وزارت عدلیه و مادهی197قانون تجارت در ظرف مدت یک ماه از تاریخ ثبت شرکت، باید خلاصهی شرکت نامه و منضمات آن، توسط ادارهی ثبت در روزنامهی رسمی جمهوری اسلامی ایران و یکی از جراید کثیرالانتشار مرکز اصلی شرکت به خرج خود شرکت، منتشر شود.
تذکر1 : اظهارنامهی ثبت شرکت از اوراق بهادار بوده که باید از ادارهی ثبت شرکتها تهیه شود. برای دریافت اظهارنامهی مزبور باید تقاضانامهای دایر بر قصد تأسیس شرکت، تنظیم شود.
تذکر2 : مرجع ثبت شرکتها در تهران «ادارهی ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی» که از دوایر ادارهی ثبت اسناد و املاک است؛ است و در خارج از تهران «ادارهی ثبت اسناد و املاک» مرکز اصلی شرکت و نقاطی که اداره یا دایرهی ثبت اسناد وجود ندارد؛ دفترخانهی اسناد رسمی و اگر مرجع مذکور، وجود نداشته باشد؛ دفتر دادگاهِ محل است. در صورت اخیر باید تا سه ماه پس از تأسیس اداره یا شعبهی اسناد در محل مذکور، شرکت را در دفتر ثبت اسناد، به ثبت رساند. (تبصره و مادهی 2 نظامنامهی قانون تجارت وزارت عدلیه).
تذکر3 : شرکت مذکور باید به صورت رسمی باشد. شرکت نامه نیز حاوی اطلاعات مذکور در فرم تقاضانامه است. به موجب مادهی 5 قانون طرح اصلاحی آییننامهی ثبت شرکتها مصوب شهریورماه 1340، ادارهی ثبت شرکتها در تهران و دوایر ثبت شرکتها در شهرستانها، در ثبت شرکت نامه، قائممقام دفترخانههای اسناد رسمی هستند و از این رو برای تنظیم شرکت رسمی، نیاز به مراجعه به دفترخانهی اسناد رسمی نیست.
تذکر4 : در صورتجلسهی مذکور، نکات ذیل درج میگردد : زمان تشکیل جلسه، تصریح به اینکه اساسنامه، اظهارنامه و شرکت نامه به تصویب و امضای کلیهی شرکای شرکت رسیده است؛ تعیین و تصریح اعضای هیئتمدیره و مدت مدیریت آنها، تعیینِ دارندگانِ حق امضای اسناد تعهدآور شرکت، تصریح به اینکه اعضای مدیر با امضای صورتجلسهی مذکور، قبول سِمت مینمایند؛ تصریح به مبلغ سرمایهی شرکت و پرداخت آن از طرف کلیهی شرکا و تحویل آن توسط مدیرعامل و اقرار مدیرعامل به وصول سرمایهی شرکت، تعیین شخصی برای انجام کارهای لازم برای ثبت شرکت.
20- تعارف انواع سهام(سهم، سهم الشرکه، عادی، ممتاز، انتفاعی، نقدی، غیر نقدی، مؤسس، با نام، بینام، با حق چند رأی، اجباری)
ماده 26/ق/تجارت : سهام ممكن است نقدي باشد يا غير نقدي - سهام غير نقدي سهامي است كه در ازا آن به جاي وجه نقد چيز ديگري از قبيل ؛ كارخانه و امتيازنامه و غيره داده شود.
1- تعريف سهام : سهم قسمتي از سرمايه شركت سهامي است كه مشخصکننده ميزان مشاركت و تعهدات و منافع صاحب آن در شركت سهامي است. ورقه سهم سند قابل معاملهای است كه نماينده تعداد سهامي است كه صاحب آن در شركت سهامي دارد. سهم ممكن است با نام و يا بینام باشد . در صورتي كه براي بعضي از سهام شركت با رعايت مقررات قانون تجارت مزايايي قائل شوند اینگونه سهام ممتاز ناميده میشود.
مجموع ارزش اسمي سهام سرمايه شركت را تشكيل میدهد و پس از انحلال شركت هر سهامداري حق دارد مبلغ اسمي سهام خود را دريافت نمايد در صورتي كه سهم انتفاعي جز سرمايه شركت نبوده و صاحب آن حق مطالبه مبلغ اسمي آن را پس از انحلال شركت ندارد.
اصولاً همه سهامداران در شركت سهامي از تساوي حقوق برخوردارند و اين حقوق شامل ميزان مشاركت تعهدات و منافع صاحب سهم در شرت سهامي است و براي استفاده از اين حقوق دارنده سهم بايد مبلغ اسمي سهمي را كه پذیرهنویسی نموده در مهلت قانون پرداخت نمايد.
انواع سهام از نظر حقوقی که سهامدار در سرمایه شرکت دارد، سهام سرمایهای(سهام عادی- سهام ممتاز).
2- سهم با نام : سهمي است كه بر مالكيت شخص معيني دلالت میکند و نام مشخصات صاحب سهم در ورقه سهم و در دفتر ثبت شركت درج میگردد و در موارد زير صدور سهام با نام الزامي است:
مادامي كه تمام مبلغ اسمي هر سهم بینام پرداختنشده باشد.سهامي كه مديران شركت به عنوان وثيقه میسپارند و تا خاتمه مفاصاً حساب دوره تصدي مديران غیرقابل انتقال است.
سهام محجورين و صغار به منظور حمايت از حقوق آنها . سهام با نام و هر گونه نقل و انتقال آنها بايد در دفتر ثبت سهام شركت به ثبت برسد و الا فاقد اعتبار قانوني براي شركت و اشخاص ثالث خواهد بود. در صورتي كه قسمتي از مبلغ اسمي سهم با نام پرداخت نشود منتقل اليه قائممقام ناقل خواهد بود.
3- سهم بینام : سهمي است كه نام دارنده در آن درج نمیشود و به صورت سند در وجه حامل تنظيم دارنده آن مالك شناخته میشود مگر آنكه خلاف آن ثابت گردد. اين سهم به راحتي قابل نقل و انتقال بوده و انتقال مالكيت با قبض و اقباض تحقق مییابد.اين نوع سهام از حيث صلاحيت محاكم در حكم اموال منقول است و باید به دادگاه محلي رجوع شود. سرقت و يا مفقود شدن سهام بینام و همچنين خيانت در امانت امين و وكيل نسبت به سهام بینام كه به آنها سپردهشده خطر بزرگي براي صاحب آن محسوب میشود. زيرا بینام بودن سهم مانع شناسايي دارنده اصلي میشود و سارق و يا یابنده به آساني میتواند سهم مزبور را در بازار بورس(بها بازار) و يا خارج از آن به اشخاص ديگر بفروشد و خريدار نيز حق دارد به تصرف خود به عنوان مالكيت استناد نمايد.
4- سهام ممتازه : يكي از اصول اساسي شرکتهای سهامي تساوي حقوق سهامداران است . مگر در دو مورد :
اول- آنكه شركت با مشكلات مالي مواجه باشد و نتواند به آساني به منابع مالي دسترسي يابد. در اين صورت ناچار خواهد بود امتيازات بيشتري به سهامداران جديد قائل شود. دوم- اينكه در هنگام افزايش سرمايه شرکت از ذخاير مالي خود براي اين منظور استفاده نمايد كه در اين صورت بايد حقوق بيشتري براي سهامداران سابق شركت در نظر گرفت. در اين دو مورد سهم ممتاز صادر میشود.
امتيازاتي كه توسط ممتاز به وجود میآید میتواند به صورت برداشت نفع ثابت از سود قابل تقسيم شركت باشد و يا اينكه دارنده سهم ممتاز میتواند نسبت به صاحبان سهام عادي در برداشت ارزش اسمي ممتاز به هنگام انحلال و تصفيه و تقسیم دارابی شركت اولويت داشته باشد. به هنگام انحلال و تصفيه شركت مطالبات معوقه صاحبان سهام ممتاز از دارابی شركت پرداخت میگردد و نيز هنگام استهلاك سهام شركت صاحبان سهام ممتاز داراي اولويت میباشند.
5- سهم مؤسس(انتفاعي) : سهم مؤسس يا انتفاعي سهمي است كه دارنده آن بدون داشتن حقي به سرمايه شركت از منافع شركت به نسبت سهم خود بهرهمند گردد و معمولاً اینگونه سهام را مؤسسان بابت اطلاعات علمي و فني و تجارتي كه به شركت میآورند به خود تخصيص میدهند . در اساسنامه شركت میباید حقوق صاحبان سهام مؤسس يا انتفاعي مثل حق حضور در مجامع حق رأی حق اولويت در پذیرهنویسی سهام و غيره تصريح گردد . چون سهامداران مزبور مالك سرمايه نمیباشند لذا نمیتوانند سهامداران شركت محسوب شوند ولي در منافع شركت حقوقي دارند كه از آن مانند طلبكار منتفع میگردند و استفاده آنها از سود شركت بستگي به موفقيت و سودآوري شركت دارد.
21- شكل سهام و مطالبه مبلغ اسمي سهام
در ورقه سهام بايد نام شركت و شماره ثبت آن در دفتر ثبت شرکتها مبلغ سرمايه ثبتشده و مقدار پرداختشده آن تعيين نوع سهم مبلغ اسمي سهم و مقدار پرداختشده آن به حروف و به اعداد و بالأخره تعداد سهامي كه هر ورقه نماينده آن است ذكر گردد . در مورد مطالبه مبلغ اسمي سهام بايد گفت كه بهاي تعهد شده سهام هر شركت سهامي بايد ظرف مدت مقرر كه حداكثر نبايد از پنج سال تجاوز نمايد از كليه صاحبان سهام و بدون تبعيض مطالبه شود (بند ٧ ماده ٨ ل.ا.ق.ت) مطالبه تمام يا قسمتي از مبلغ پرداختنشده سهام بايد در روزنامه كثيرالانتشار درج گردد در صورتي كه صاحب سهم بقيه بهاي تعهد شده را در مهلت مقرر پرداخت ننمايد و مبلغ پرداختنشده خسارت دیرکرد به نرخ رسمي بهره به علاوه چهار درصد در سال تعلق خواهد گرفت . دارندگان سهايم كه با وجود مطالبه هیئتمدیره بقيه تعهد خود را بابت سهام پرداخت ننمودهاند . حق حضور و رأی در جامع عمومي تعداد اینگونه سهام از كل تعداد سهام شركت كسر خواهد شد و در صورت پرداخت بدهي خود مجدداً حق حضور و رأی در مجامع عمومي را خواهند يافت و میتوانند حقوق مالي وابسته به سهام خود را در صورتي كه مشمول مرور زمان نشده باشد مطالبه كنند (مواد ٣٧ و ٣٨ ل.ا.ق.ت )
22- تبديل سهام
براي تبديل سهام بینام به سهام با نام بايد مراتب در سه نوبت و هر يك به فاصله ٥ روز در روزنامه كثيرالانتشار شركت نشر گردد و در مدتي كه نبايد كمتر از ٦ ماده از تاريخ اولين آگهي باشد به صاحبان سهام فرصت داده شود تا به منظور تبديل سهام خود به مركز شركت مراجعه نمايند. پس از انقضاي مهلت مزبور كليه سهام بینام شركت باطل و به تعداد آنها سهام با نام صادر و از طريق بورس اوراق بهادار و يا از طريق حراج به فروش میرسد. براي تبديل سهام با نام به سهام بینام مراتب فقط يك مرتبه در روزنامه كثيرالانتشار شركت آگهي میگردد و مهلت مذكور شركت نسبت به تبديل سهام اقدام مینماید . در كليه موارد تبديل سهام بینام به سهام با نام و بالعكس مراتب بايد پس از انقضاي مهلتهای مقرر در قانون در اداره ثبت شرکتها جهت اطلاع عمومي اعلام گردد .
23- وثيقه سهام
چنانچه سهم بینام به رهن گذاشته شود بايد به قبض مرتهن يا به تصرف كسي كه بين طرفين معين میگردد داده شود (ماده ٧٧٢ ق.م) و در مورد رهن سهم با نام مراتب در دفتر سهام شركت ثبت میگردد و الا از نظر شركت و اشخاص ثالث فاقد اعتبار خواهد بود
انواع سهامی دیگر از قبیل ؛(سهام مؤسس- سهام با نام- سهام بینام- سهام با حق چند رأی - سهام جایزه- سهام ترجیحی- سهام عدالت- سهام مدیریتی)در حقوق تجارت آمده است.
1- سهم الشرکه
آورده نقدی یا غیر نقدی هر شریک را در شرکتهای با مسئولیت محدود سهم الشرکه مینامند. در واقع سهمی که هر شریک در سرمایه شرکت دارد، سهم الشرکه نامیده میشود. سهم الشرکه ممکن است نقدی یا غیر نقدی باشد، ولی در هر حال باید تمام آن پرداخت شود. در ماده 98 قانون تجارت آمده است که شرکا نسبت به قیمتی که در حین تشکیل شرکت برای سهم الشرکه های غیر نقدی معینشده ، در مقابل اشخاص ثالث مسئولیت تضامنی دارند. این امر به این خاطر است که اگر شرکا سهم الشرکه شریکی را بیش از میزان واقعی قلمداد نمایند نه تنها شریکی که سهم الشرکه غیر نقدی او زیادتر از ارزش واقعی تقویم شده در مقابل ذینفع مسئول است، بلکه معاملهکنندگان با شرکت میتوانند نسبت به تفاوت مطالبات خود(در صورتی که دارایی شرکت کفاف پرداخت بدهیهای آن را ندهد) به هر یک از شرکاء که بخواهند مراجعه نمایند و شرکا به موجب قانون در این خصوص در قبال اشخاص ثالث مسئولیت تضامنی دارند.
2- سهام عادی
سهام عادی که به دارنده آن، حق اعمال رأی در مجامع عمومی شرکت را داده و سود تقسیمشده در شرکت را دریافت میکند.
3- سهام ممتاز : که معمولاً حق رأی نداشته اما دریافت سود سهام، نسبت به سهامداران عادی، در اولویت قرار دارد. سود سهام ممتاز، درصد ثابتی از مبلغ اسمی سهام ممتاز است که میزان آن از قبل مشخصشده و در اختیار مجمع نیست. سود سهام ممتاز، باید قبل از سود سهام عادی پرداخت شود، حتی اگر شرکت به هر دلیل ورشکسته شود.
4- سهام انتفاعی : سهم انتفاعی وقتی مصداق دارد که به دلیل استهلاک سهام که در قانون ایران از آن به عنوان استهلاک سرمایه یادشده است. ارزش اسمی سهم با استفاده از اندوختههای اختیاری یا سود قابل تقسیم به صاحب آن پرداخت شود.
آورده از نظر ماهیت(سهام نقدی- سهام غیر نقدی)
5- سهام نقدی : در قانون فرانسه به کسانی که آورده نقدی(پول) به شرکت میآورند سهم نقدی اختصاص داده میشود.این سهام با پرداخت یک چهارم مبلغ آن قابل صدور است.
6- سهام غیر نقدی : به کسانی که آورده غیر نقدی به شرکت میآورند سهم غیر نقدی اختصاص داده میشود.این سهم در صورتی صادر میشود که آورده راجع به آنها به طور کامل تسلیم شده باشد.
7- سهام مؤسس(انتفاعی) : سهام مؤسس، سهامی است که درازای زحمات مؤسسان پس از تصویب مجمع عمومی به آنها داده میشود. دارندگان این نوع سهام، در اداره امور شرکت حقی ندارند و فقط پس از پرداخت سهام، بهرهای به آنها تعلّق میگیرد. به بیان دیگر مزیت قابل انتقالی است که صاحب آن، به دلیل ارائه خدمات در تأسیس شرکت سهامی از قسمتی از منافع شرکت یا هنگام تصفیه شرکت از قسمتی از دارایی اضافه بر سرمایه باقیمانده شرکت برخوردار میشود.
در اساسنامه شركت میباید حقوق صاحبان سهام مؤسس يا انتفاعي مثل حق حضور در مجامع حق رأی حق اولويت در پذیرهنویسی سهام و غيره تصريح گردد . چون سهامداران مزبور مالك سرمايه نمیباشند لذا نمیتوانند سهامداران شركت محسوب شوند ولي در منافع شركت حقوقي دارند كه از آن مانند طلبكار منتفع میگردند و استفاده آنها از سود شركت بستگي به موفقيت و سودآوري شركت دارد .
8- سهام با نام : سهم با نام، سهمی است که در ورقه راجع به آن، نام صاحب سهم گفته شده باشد و یا در دفتر سهام شرکت ثبت شده باشد. در واقع هم میشود روی ورقه سهم که دارای شماره مخصوص است نام دارنده آن را ذکر کرد و هم به این اکتفا کرد که سهم با نام است و نام صاحب آن در دفتر سهام شرکت آورد.
9- سهام بینام : حقوق صاحبان سهم بینام ناشی از ورقه سهم است که به صرف قبض و اقباض(گرفتن و دادن) قابل انتقال به دیگری است و هیچگونه تشریفات دیگری برای اعتبار انتقال آن ضرورت ندارد. از آنجا که این نوع سهم، به صورت سند در وجه حامل تنظیم و مالک دارنده آن شناخته میشود، مگر خلاف آن ثابت گردد گم شدن یا سرقت آن تابع مقررات قانون تجارت راجع به اسناد در وجه حامل است.
10- سهام با حق چند رأی : سهام با حق چند رأی، سهامی است که حق رأی آن بیش از سهام عادی است و در مجامع عمومی شرکت، هر قطعه آن بیش از یک رأی دارد.
سهام جایزه
سهام ترجیحی
سهام عدالت
سهام مدیریتی
البته ممکن است سهمی درعینحال در دو یا چند تقسیمبندی قرار بگیرد مثلاً، سهام سرمایهای، با نام و ممتاز.
24- سهام اجباری(در 3 مورد، سهام با نام اجباری است)
1- بدهکاری سهام.
2- سهام خریداریشده بنام محجورین.
2- سهام مورد وثیقه مدیران در شرکت(تقریباً 50 سهم).
25- تبدیل سهام در شرکتهای سهامی
ماده/43/ ل/ اصلاحی/ق/ اصلاح قسمتی از ق/ تجارت : « هرگاه شرکت بخواهد به موجب مقررات اساسنامه یا بنا به تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده سهامداران خود سهام بینام شرکت را به سهام با نام و یا که سهام با نام را به سهام بینام تبدیل نماید باید بر طبق مواد زیر عمل کند » نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره داشت این است که آوردن حرف « یا » در بین دو عبارت « مقررات اساسنامه » و « مجمع عمومی فوقالعاده » نباید موجب این تصور شود که پیشبینی و یا تصمیم هر کدام از این دو، کارکردی مشابه و یکسان دارد یا به عبارتی دیگر نباید اینگونه تفسیر کرد که اگر مقررات اساسنامه پیشبینی تغییرات سهام را کرده باشد دیگر نیازی به تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده نیست. بلکه در هر حال تبدیل نوع سهام به با نام و یا بینام تغییر در اساسنامه تلقی میشود و این امر در صلاحیت انحصاری این مجمع است و باید بر اساس تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده صورت بگیرد. در ادامه ذکر مراحل تبدیل سهام در شرکتهای سهامی شرح کامل این موضوع یادشده گفته خواهد شد.
بنابراین موجباتی که باید بر اساس آن تبدیل سهام انجام شود تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده و رعایت مواد 43 تا 50/ ل/ اصلاحی/ق/ اصلاح قسمتی از ق/ تجارت است و مقررات اساسنامه تنها در جهت افزایش یکسری مهلتها امکان اعمال و دخل و تصرف را دارد. مواد یادشده در تبدیل سهام شرکت الزاماً باید رعایت شوند و عدم رعایت آنها، ممکن است بر اساس درخواست ذینفع منتهی به ابطال تصمیمات یا بلااثر بودن آنها در این خصوص شود.
الف – مراحل تبدیل سهام بینام به سهام با نام
1- انتشار مراتب تبدیل سهام از بینام به با نام در روزنامه کثیرالانتشار مربوط به آگهیهای شرکت در سه نوبت و هر یک به فاصله 5 روز.
2- دادن مهلت شش ماهه به صاحبان سهام از تاریخ اولین آگهی برای مراجعه به مرکز شرکت و تبدیل سهام خود به سهام با نام.
3- تصریح در آگهی مبنی بر اینکه پس از انقضای مهلت مزبور (شش ماه از تاریخ اولین آگهی) کلیه سهام شرکت باطلشده تلقی میگردد. (پس سهام بینامی که پس از مهلت یادشده (شش ماه از تاریخ اولین آگهی) برای تبدیل به سهام با نام به مرکز شرکت تسلیم نشده باشد باطل محسوب میشود)
4- برابر تعداد سهام باطلشده، سهام با نام صادر میشود و این سهام در صورتی که شرکت در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد از طریق بورس و گرنه از طریق حراج فروخته خواهد شد.
5- آگهی حراج تا یک ماه پس از انقضای مهلت شش ماهه یادشده فقط یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار که مربوط به آگهیهای شرکت است منتشر خواهد شد و فاصله بین آگهی حراج و تاریخ حراج حداقل ده روز و حداکثر یک ماه خواهد بود.
6- تجدید حراج تا دو نوبت طبق شرایط بندهای قبلی در صورتی که در تاریخ تعیینشده تمام یا قسمتی از سهام بفروش نرسد.
7- مازاد فروش سهام فروختهشده توسط شرکت پس از کسر هزینههای آگهی حراج یا حقالزحمه کارگزار بورس در حساب بانکی بهره دار سپرده میشود و چنانچه ظرف 10 سال از تاریخ فروش سهام باطلشده به شرکت مسترد شود مبلغ سپرده و بهره مربوطه به دستور شرکت از طرف بانک به مالک سهم پرداخت میشود و پس از این مدت 10 سال و چنانچه بیش از 10 سال بگذرد و کسی مراجعه ننماید در حکم مال بلا صاحب است.
8- اگر پس از تجدید حراج مقداری از سهام به فروش نرسد صاحبان سهام بینام که به شرکت مراجعه میکنند به ترتیب مراجعه اختیاردارند که از خالص فروش سهامی که فروختهشده به نسبت سهام بینامی که در دست دارند وجه نقد دریافت کنند یا آنکه برابر تعداد سهام بینام خود سهام با نام تحصیل نمایند و این ترتیب تا وقتی که وجه نقد و سهم فروخته نشده هر دو در اختیار شرکت قرار دارد رعایت خواهد شد.
چند نکته
نکته نخست : رعایت تمام این 8 مرحله در تبدیل سهام بینام شرکت به با نام ضروری و لازم است چرا که بر اساس تصریح ماده 43 قانون تجارت این مراحل باید در تبدیل سهام رعایت شود.
نکته دوم : پس از تبدیل کلیه سهام بینام به سهام با نام و یا پس از گذشتن مهلت شش ماه از اولین آگهی، شرکت باید مرجع ثبت شرکتها را از تبدیل سهام خود کتباً مطلع سازد تا مراتب به ثبت رسیده و برای آگاهی عموم آگهی شود.
نکته سوم : دارندگان سهامی که بر طبق مواد فوق سهام خود را تعویض ننموده باشند نسبت به آن سهام حق حضور و رأی در مجامع عمومی صاحبان سهام را نخواهند داشت.
ب- مراحل تبدیل سهام با نام به سهام بینام
1- انتشار مراتب تبدیل سهام با نام به بینام در روزنامه کثیرالانتشار مربوط به آگهیهای شرکت فقط در یک نوبت.
2- دادن مهلتی که نباید کمتر از دو ماه باشد به صاحبان سهم برای مراجعه به مرکز شرکت و تبدیل سهام خود.
3- پس از انقضای مهلت مذکور برای تعداد سهامی که تبدیل نشده است سهام بینام صادر و در مرکز شرکت نگهداری خواهد شد.
4- سهام بینام تا هر موقع که دارندگان سهام با نام به شرکت مراجعه کند باید در مرکز شرکت نگهداری خواهد شد و سهام با نام آنان اخذ و ابطال و سهام بینام به آنها داده میشود.
چند نکته :
نکته نخست اینکه : پس از تبدیل کلیه سهام با نام به سهام بینام و یا پس از گذشتن از مهلت دو ماهه، شرکت باید مرجع ثبت شرکتها را از تبدیل سهام خود کتباً مطلع سازد تا مراتب به ثبت رسیده و برای اطلاع عموم آگهی شود.
نکته دوم اینکه : دارندگان سهامی که بر طبق بندهای یادشده سهام خود را تعویض ننمایند نسبت به آن سهام حق حضور و رأی در مجامع عمومی صاحبان سهام را نخواهند داشت.
نکته سوم اینکه : هر گونه تغییر در مواد اساسنامه در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است و چنانچه در اساسنامه ترتیبی برای تبدیل سهام مشخص نشده باشد بنا به تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده سهامداران این تبدیل صورت میگیرد.
در ادامه تفسیر ماده 43 قانون تجارت و توضیح این نکته اخیر باید توجه داشت که بر اساس ماده 8 قانون تجارت و بندهای 6و9 این ماده،اساسنامه شرکت باید مشتمل بر مطالبی نظیر:تعداد و نوع سهام و طریقه تبدیل سهام باشد.از طرف دیگر تبدیل نوع سهام از بینام به با نام و بالعکس مستلزم تغییر در مواد اساسنامه است و این تغییر وفق ماده 83 قانون یادشده در صلاحیت انحصاری مجمع عمومی فوقالعاده است.پس بنابراین در فرضی که نیز شیوه تبدیل سهام در اساسنامه پیشبینی شده باشد باز هم این تبدیل و این تصمیم در این مجمع صورت میگیرد.
با این وجود شیوه نگارش نادرست ماده 43 قانون تجارت این ابهام را ایجاد میکند که تصمیم به تبدیل سهام شرکت، گذشته از اختیار مجمع عمومی فوقالعاده، به شکل دیگری و به موجب مقررات اساسنامه و بدون تصویب مجمع امکانپذیر است. توجه به این قسمت ماده که مقرر میدارد : « هرگاه شرکت بخواهد به موجب مقررات اساسنامه یا بنا به تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده سهامداران خود سهام بینام شرکت را به سهام با نام و یا که سهام با نام را به سهام بینام تبدیل نماید...» مطلب را روشنتر مینماید.همچنین برخی از نویسندگان حقوقی نیز از همین شیوه برای بیان موجبات تبدیل سهام استفاده کردند و عنوان نمودند که: شرکت سهامی میتواند سهام بینام شرکت را به سهام با نام یا بالعکس سهام با نام را به سهام بینام تبدیل کند مشروط بر اینکه این امر را اساسنامه شرکت پیشبینی کرده باشد و یا مجمع عمومی فوقالعاده آن را تصویب نماید.
اما مقررات اساسنامه نمیتواند برخلاف شیوه تبدیل سهام و مخالف با مواد 43 تا 50 قانون تجارت باشد،بخش پایانی ماده 43 با این عبارت که «تبدیل سهام باید بر طبق مواد زیر به عمل آید» تأکیدی بر همین موضوع است. پس مقررات اساسنامه تنها در راستای بخشهای تکمیلی این مواد میتواند وضع مقررات نماید و تنها تعیین مهلت برای مراجعه سهامداران به مرکز شرکت و آن هم بیش از میزان تعیینشده توسط قانونگذار، در اساسنامه مجاز است.البته کاهش مدت این مهلتهای 6و2 ماهه مجاز نیست و فقط افزایش میزان آنها بدون مانع بوده و مخالفتی با قانون ندارد.
26- نام شرکت
شرکت باید دارای نام مخصوصی باشد. زیرا نامیدن شرکت به نام شرکا به علت این که مسئولیتی ندارند ممنوع است و چون هر شخص حقوقی مانند شخص طبیعی باید دارای نام باشد تا تشخیص داده شود از این جهت نام شرکت ضروری و از اقدامات اولیه است.
ذکر کلمه سهامی از این جهت است که اشخاص مخصوصاً معاملهکنندگان متوجه محدود بودن مسئولیت مدیران بوده و بدانند که کسی ضمانت اضافه بر آنچه سرمایه شرکت است ننموده است.
در شرکت سهامی عام کلمه عام و در شرکت سهامی خاص کلمه خاص بلافاصله بعد از اسم و یا قبل از اسم شرکت اضافه میشود و علت آن هم تشخیص نوع شرکت سهامی برای مراجعهکنندگان است.
در بعضی از کشورها مانند انگلستان و آلمان شرکت بهنام شریک مؤسس از لحاظ زحماتی که در تأسیس شرکت کشیده است با ذکر کلمه محدود که معرف محدودیت مسئولیت او است نامیده میشود.
ولی در برخی از ممالک مانند، فرانسه قید آن ممنوع است.
نام شرکت ممکن است بستگی به موضوع شرکت داشته باشد، مانند شرکت سهامی عام پنبه ایران که برای خرید و فروش پنبه تشکیلشده و ممکن است نام دیگری باشد مانند، شرکت سهامی عام تهران و نیز ممکن است به حروفی که به مناسباتی از موضوع شرکت اخذشده نامیده میشود مانند، شرکت سهامی خاص ت.ث.ث.
نام تجارتی شرکت همان نام شرکت است بنابراین در صورتی که در محلی شرکتی بهنامی تأسیسشده است نمیتوان همان نام یا نامی که شباهت خیلی زیادی به آن دارد برای شرکت دیگر انتخاب نمود که باعث اشتباه مراجعهکنندگان باشد.
27- مرکز اصلی شرکت
شرکت مرکز اصلی شرکت یکی از مواردی است که باید در اساسنامه نوشته شود و معمولاً مجامع عمومی در آنجا منعقد و جلسات هیئتمدیره در آنجا تشکیل میشود. مرکز شرکت را مجمع عمومی فوقالعاده میتواند تغییر دهد. ما به قدر کافی در این موضوع ذیل عنوان اقامتگاه اشخاص حقوقی بحث نمودهایم.
28- موضوع شرکت
موضوع شرکت، چیزی است که شرکت برای آن تأسیسشده است مثلاً، شرکتی که برای خرید و فروش چرم یا استخراج مس تشکیلشده عمل خرید و فروش چرم و یا استخراج مس موضوع شرکت است. موضوع شرکت ممکن است به طور کلی باشد مانند، معاملات صرافی و بانکی و یا عمل به خصوصی مثل، تجارت پارچههای ابریشمی ولی در هر حال باید صریح و منجز باشد.
موضوع شرکت و همچنین جهت آن باید مشروع و متضمن منافع عقلایی باشد و الا از موارد ابطال شرکت خواهد بود. مثلاً شرکتی که برای اداره قمارخانه تشکیل میشود، موضوع آن نامشروع است و یا اگر شرکتی به جهت تغییر مسیر رودخانهها بدون این که برای زراعت یا اخذ منافعی باشد تشکیل گردد، چون متضمن منافع عقلایی نیست جهت آن صحیح نیست. مدیران نمیتوانند در عمل از حد موضوع شرکت تجاوز نمایند و در صورت تجاوز عمل آنها اثر قانونی ندارد و در صورت تفریط یا تعدی کلیه مدیران متضامناً مسئول خسارت صاحبان سهامی میباشند.
در بعضی از کشورها مانند انگلستان موضوع شرکت را نمیتوان تغییر داد. علماء حقوق تجارت انگلستان معتقدند شرکتی که برای موضوع معینی مثلاً، پارچهبافی تشکیلشده، اگر موضوع آن تغییر داده شود مثلاً، به استخراج معادن تبدیل شود مسلماً شرکت دیگری خواهد بود که ارتباطی جز از لحاظ شرکا با شرکت اولی نخواهد داشت ولی قوانین ایران تغییر موضوع شرکت را منع ننموده و چون در مجمع عمومی فوقالعاده مواد اساسنامه را میتوان تغییر داد و موضوع شرکت هم جزئی از اساسنامه است از این جهت تغییر آن اشکالی ندارد.
29- مدت شرکت
شرکت ممکن است برای مدت محدودی مثلاً، 10 یا 30 سال تشکیل شود و نیز ممکن است برای مدت نامحدودی باشد. در صورتی که برای مدت معین باشد باید آن مدت معلوم گردد. و اثر آن این است که با رسیدن تاریخ و انقضاء مدت، شرکت به خودی خود منحل و برچیده میشود.
ماده/83/ ل/ اصلاحی/ق/ اصلاح قسمتی از ق/ تجارت، هرگونه تغییر در مواد اساسنامه را در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده قرار داده و مسلم است که مدت شرکت نیز یکی از مواد مذکور در اساسنامه است از این جهت مجمع عمومی میتواند مدت را تمدید و یا این که به ملاحظاتی مدت شرکت را تقلیل دهد.
30- پذیرهنویسی چیست ؟
پذیرهنویسی، فرایند خرید اوراق بهادار از ناشر و یا نماینده قانونی آن و تعهد پرداخت وجه کامل آن طبق قرارداد را گویند.
ماده/16/ ل/ اصلاحی/ق/ اصلاح قسمتی از ق/ تجارت : پس از گذشتن مهلتي كه براي پذیرهنویسی معینشده است و یا در صورتی كه مدت تمديدشده باشد بعد از انقضای مدت تمدیدشده مؤسسین حداکثر تا یک ماه به تعهدات پذیرهنویسان رسيدگي و پس از احراز اینکه تمام سرمايه شركت صحيحاتعهدگرديده و اقلاً سي و پنج درصد آن پرداختشده است تعداد سهام هر یک از تعهد کنندگانی را تعيين و اعلام و مجمع عمومي مؤسس را دعوت خواهند نمود.
31- موضوعات ذکر شده در اظهارنامه(م/7/ل/اص/ق/تجارت)
1-نام شركت.
2-هويت كامل و اقامتگاه مؤسسین.
3-موضوع شركت.
4-مبلغ سرمايه شركت و تعیین مقدار نقد و غیر نقد آن به تفكيك.
5- تعداد سهام با نام و بینام و مبلغ اسمي آنها و در صورتی كه سهام ممتاز نیز مو رد نظر باشد تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات اینگونه سهام.
6-ميزان تعهد هر یک از مؤسسین و مبلغی كه پرداخت كرده اندباتعيين شماره حساب و نام بانكي كه وجوه پرداختي در آن واريزشده است.در مورد آورده غیر نقد تعیین اوصاف و مشخصات و ارزش آن به نحوی كه بتوان از کم و کیف آورده غیر نقد اطلاع حاصل نمود.
7- مرکز اصلی شركت
8- مدت شركت
32- طرح اساسنامه(م/8/ل/اص/ق/تجارت)مشتمل بر مطالب زیر است :
1- نام شركت
2- موضوع شركت بطورصريح و منجز
3- مدت شركت
4-مرکز اصلی شركت و محل شعب آن اگر تأسیس شعبه مورد نظر باشد
5-مبلغ سرمايه شركت و تعیین مقدار نقد و غیر نقد آن به تفكيك
6- تعداد سهام بینام و با نام و مبلغ اسمي آنهاودرصورتي كه ایجاد سهام ممتازموردنظرباشدتعيين تعداد و خصوصیات و امتیازات اینگونه سهام.
7- تعيين مبلغ پرداختشده هر سهم و نحوه مطالبه بقيه مبلغ اسمي هر سهم و مدتی كه ظرف آن باید مطالبه شود که بهر حال از پنج سال متجاوز نخواهد بود.
8-نحوه انتقال سهام با نام.
9-طريقه تبديل سهام با نام به سهام بینام و بالعکس.
10-در صورت پیشبینی امكان صدور اوراق قرضه ، ذکر شرایط و ترتیب آن.
11- شرايط و ترتیب افزايش و کاهش سرمايه شركت.
12- مقررات راجع به حد نصاب لازم جهت تشكيل مجامع عمومي و ترتیب اداره آنها.
13- طريقه شور و اخذ رأی اكثريت لازم براي معتبر بودن تصميمات مجامع عمومي.
14- تعداد مديران و طرز انتخاب و مدت مأموریت آنهاونحوه تعيين جانشين براي مديراني كه فوت يااستعفاءمي كننديامحجوريامعزول یا به جهات قانوني ممنوع میگردند.
15- تعيين وظايف و حدود اختیارات مديران.
16- تعداد سهام تضميني كه مديران باید به صندوق شركت بسپارند.
17- قید اینکه شركت يك بازرس خواهد داشت يابيشترونحوه انتخاب و مدت مأموریت بازرس.
18- تعيين آغاز و پایان سال مالي شركت و موعد تنظیم ترازنامه و حساب سود و زيان و تسلیم آن به بازرسان و به مجمع عمومي سالانه.
19- نحوه انحلال اختياري شركت و ترتیب تصفيه امور آن.
20- نحوه تغيير اساسنامه.
ماده/76/ ل/ اصلاحی/ق/ اصلاح قسمتی از ق/ تجارت : هرگاه يك ياچندنفرازموسسين آورده غیر نقد داشته باشند مؤسسین باید قبل از اقدام به دعوت مجمع عمومي مؤسس نظر کتبی كارشناس رسمي وزارت دادگستري رادرموردارزيابي آوردههای غیر نقد جلب و آن را جزء گزارش اقدامات خود در اختیار مجمع عمومي مؤسس بگذارند.در صورتی كه مؤسسین براي خودمزايائي مطالبه كرده باشندبايدتوجيه آن به ضميمه گزارش مزبور به مجمع مؤسس تقديم شود.
ماده/77/ ل/ اصلاحی/ق/ اصلاح قسمتی از ق/ تجارت : گزارش مربوط به ارزيابي آوردههای غیر نقد و علل و موجبات مزاياي مطالبه شده باید در مجمع عمومي مؤسس مطرح گردددارندگان آورده غيرنقدوكساني كه مزاياي خاصي براي خود مطالبه كرده انددرموقعي كه تقويم آورده غیر نقدی كه تعهد کرده انديامزاياي آنها موضوع رأی است حق رأی ندارند و آن قسمت از سرمایه غیر نقد که موضوع مذاكره و رأی است از حیث حد نصاب جزء سرمایه شركت منظورنخواهدشد.
33- وظایف مجمع عمومی مؤسس
مجمع عمومی مؤسس 4 وظیفه اصلی به قرار زیر به عهده دارد :
الف- رسیدگی به گزارش مؤسسین و تصویب آن و نیز احراز پذیرهنویسی کلیه سهام شرکت و تا دیه مبالغ لازم.
ب- تصویب طرح اساسنامه شرکت و در صورت لزوم، اصلاح آن.
ج- انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت.
د- تعیین روزنامه کثیرالانتشاری که هرگونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای سهامداران تا تشکیل اولین مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
34- سندیت دفاتر تجارتی
دفاتر تجارتی تاجر از حیث ثبت فعالیتها(درآمد و اخذ مالیات متعلقه از اعمال تجاری) و مسائل قضایی(شکایت له یا علیه تاجر به هر دلیل) و بعضاً برای حمایت از تاجر و یا طلبکاران از تاجر به خودی خود سند محسوب شده و قابلتوجه هستند .
ماده 6 - هر تاجري به استثناي كسبه جزء مكلف است دفاتر ذيل يا دفاتر ديگري را كه وزارت عدليه به موجب نظامنامه قائممقام اين دفاتر قرار میدهد داشته باشد :
1) دفتر روزنامه
2) دفتر كل
3) دفتر دارايي
4) دفتر كپيه(رونوشت برداشته)
ماده 7 - دفتر روزنامه دفتري است كه تاجر بايد همهروزه مطالبات و ديون و دادوستد تجارتي و معاملات راجع به اوراق تجارتي (از قبيل خريد و فروش و ظهر نویسی) و به طور كلي جميع واردات و صادرات تجارتي خود را به هر اسم و رسمي كه باشد و وجوهي را كه براي مخارج شخصي خود برداشت ميكند در آن دفتر ثبت نمايد.
ماده 8 - دفتر كل دفتري است كه تاجر بايد كليه معاملات را لااقل هفته يك مرتبه از دفتر روزنامه استخراج و انواع مختلفه آن را تشخيص و جدا کرده هر نوعي را در صفحه مخصوصي در آن دفتر به طور خلاصه ثبت كند.
ماده 9 - دفتر دارايي دفتري است كه تاجر بايد هر سال صورت جامعي از كليه دارايي منقول و غیرمنقول و ديون و مطالبات سال گذشته خود را به ریز ترتيب داده در آن دفتر ثبت و امضاء نمايد و اين كار بايد تا پانزدهم فروردين سال بعد انجام پذيرد.
ماده 10 - دفتر كپيه دفتري است كه تاجر بايد كليه مراسلات و مخابرات و صورت حسابهای صادره خود را در آن به ترتيب تاريخ ثبت نمايد.
باملاحظه ماده مزبور معلوم میشود کسبه جزء از الزام به داشتن دفاتر تجارتی معاف هستند زیرا حقاً کفاش یا خوار و بار فروش چون معاملاتشان جزئی است احتیاجی به داشتن این قبیل دفاتر نخواهند داشت.
چون قانون کسبه جزء را هم جزء تجار دانسته منتهی آنها را از تکالیفی که یکی از آنها داشتن دفاتر تجارتی است معاف دانسته و تفکیک کسبه جزء بسته به اوضاع و احوال روز بوده از این جهت قانون تجارت طبق ماده 19 اجازه داده که وزارت دادگستری به موجب مقررات آئین نامه آنها را تشخیص دهد و همانگونه که قبلاً گفته شد کسانی که فروش سالیانه آنها صد و بیست هزار ریال یا کمتر باشد کسبه جز محسوب شده و لزوم تجدیدنظر در تشخیص کسبه جز از تجار در وزارت دادگستری ضروری است.
پیشهوران نیز از داشتن دفتر تجارتی معافاند . پیشهور کسی است که شخصاً یا به کمک افراد خانواده خود یا با کمک چند نفر شاگرد ، استفاده از حرفه دستی معینی را به قصد انتفاع ، شغل معمولی خود قرار دهد.
35- مزایای اسناد تجاری
مهمترین مزایای اسناد تجارتی بر اسناد عادی عبارت است از :
1) مسئولیت تضامنی كلیه كسانی كه به نحوی از انحاء در روی سفته،برات یا چك امضایی گذاردهاند اعم از صادرکننده، قبول كننده یا ظهر نویس یا ضامن كه برای پرداخت مبلغ سند، مسئولیت تضامنی دارد.
2) امکان رسیدگی سریع به دعاوی مربوط به اسناد تجارتی.
3) امکان تقاضای تأمین از دادگاه به محض تقدیم دادخواست جهت مطالبه وجوه موضوع اسناد تجارتی.
4) اسناد تجارتی به خودی خود معرف طلب آن میباشند و به اصطلاح تعهد ناشی از اسناد تجارتی از تعهد منشأ و اولیهای كه در طی آن سند تجارتی صادر شده است، مستقل هست.
36- اظهارنامه شرکت
ماده 7/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : اظهارنامه مذکور در ماده 6 باید با قید تاریخ به امضاء کلیه مؤسسین رسیده و موضوعات زیر مخصوصاً در آن ذکر شده باشد :
1- نام شرکت.
2- هویت کامل و اقامتگاه مؤسسین.
3- موضوع شرکت.
4- مبلغ سرمایه شرکت و تعیین مقدار نقد و غیر نقد آن به تفکیک.
5- تعداد سهام با نام و بینام و مبلغ اسمی آنها و در صورتی که سهام ممتاز نیز مورد نظر باشد تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات اینگونه سهم.
6- میزان تعهد هر یک از مؤسسین و مبلغی که پرداخت کردهاند با تعیین شماره حساب و نام بانکی که وجوه پرداختی در آن واریز شده است. در مورد آورده غیر نقد تعیین اوصاف و مشخصات و ارزش آن به نحوی که بتوان از کم و کیف آورده غیر نقد اطلاع حاصل نمود.
7- مرکز اصلی شرکت.
8- مدت شرکت.
37- طرح اعلامیه پذیرهنویسی
ماده 9 - طرح اعلامیه پذیرهنویسی مذکور در ماده 6 باید مشتمل بر نکات زیر باشد :
1- نام شرکت.
2- موضوع شرکت و نوع فعالیتهایی که شرکت به منظور آن تشکیل میشود.
3- مرکز اصلی شرکت و شعب آن در صورتی که تأسیس شعبه مورد نظر باشد.
4- مدت شرکت.
5- هویت کامل و اقامتگاه و شغل مؤسسین در صورتی که تمام یا بعضی از مؤسسین در امور مربوط به موضوع شرکت یا امور مشابه با آن سوابق یا اطلاعات یا تجارتی داشته باشند ذکر آن به اختصار.
6- مبلغ سرمایه شرکت و تعیین مقدار نقد و غیر نقد آن به تفکیک و تعداد و نوع سهام. در مورد سرمایه غیر نقد شرکت تعیین مقدار و مشخصات و اوصاف و ارزش آن به نحوی که بتوان از کم و کیف سرمایه غیر نقد اطلاع حاصل نمود.
7- در صورتی که مؤسسین مزایایی برای خود در نظر گرفتهاند تعیین چگونگی و موجبات آن مزایا به تفصیل.
8- تعیین مقداری از سرمایه که مؤسسین تعهد کرده و مبلغی که پرداخت کردهاند.
9- ذکر هزینههایی که مؤسسین تا آن موقع جهت تدارک مقدمات تشکیل شرکت و مطالعاتی
که انجام گرفته است پرداخت کردهاند و برآورد هزینههای لازم تا شروع فعالیتهای
شرکت.
10- در صورتی که انجام موضوع شرکت قانوناً مستلزم موافقت مراجع خاصی باشد ذکر
مشخصات اجازهنامه یا موافقت اصولی آن مراجع.
11- ذکر حداقل تعداد سهامی که هنگام پذیرهنویسی باید توسط پذیرهنویسی تعهد شود
و تعیین مبلغی از آن که باید مقارن پذیرهنویسی نقداً پرداخت گردد.
12- ذکر شماره و مشخصات حساب بانکی که مبلغ نقدی سهام مورد تعهد باید به آن حساب
پرداخت شود و تعیین مهلتی که طی آن اشخاصذیعلاقه میتوانند برای پذیرهنویسی و
پرداخت مبلغ نقدی به بانک مراجعه کنند.
13- تصریح به این که اظهارنامه مؤسسین به انضمام طرح اساسنامه برای مراجعه
علاقمندان به مرجع ثبت شرکتها تسلیم شده است.
14- ذکر نام روزنامه کثیرالانتشاری که هر گونه دعوت و اطلاعیه بعدی تا تشکیل مجمع
عمومی مؤسس منحصراً در آن منتشر خواهد شد.
15- چگونگی تخصیص سهام به پذیرهنویسان.
ماده16/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : پس از گذشتن مهلتی که برای پذیرهنویسی معین شده است و یا در صورتی که مدت تمدیدشده باشد مؤسسین حداکثر تا یک ماه به تعهدات پذیرهنویسان رسیدگی و پس از احراز این که تمام سرمایه شرکت صحیحاً تعهد گردیده و اقلاً سی و پنج درصد آن پرداختشده است تعداد سهام هر یک از تعهد کنندگان را تعیین و اعلام و مجمع عمومی مؤسس را دعوت خواهند نمود.
38- تشكيل شركت سهامي عام
شرکت سهامی یکی از مهمترین شرکتهای تجارتی است که در حقوق ایران از جایگاه خاصی برخوردار است. شرکت سهامی شرکتی است که حداقل از سه نفر تشکیل و در آن سرمایه به سهام مساوی تقسیم میشود و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنها است.
شرکت سهامی به دو نوع شرکت سهامی(عام و خاص) تقسیم میشود. در شرکت سهامی عام، مؤسسین شرکت، قسمتی از سرمایه را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند.
شرکت سهامی عام برای جلب سرمایههای مهم تشکیل میشود و تعداد شرکا در این شرکت زیاد است. بنابراین تشکیل چنین شرکتی نیز مراحلی دارد که به آنها اشاره خواهد شد.
39- تشکیل شرکت
برای تشکیل شرکت با مسئولیت محدود طی مراحل زیر ضروری است :
1- تنظیم شرکت نامه و امضای آن.
2- تا دیه و پرداخت کل سرمایه شرکت.
3- ثبت شرکت در اداره ثبت شرکتها
40- مسئولیت مؤسسان
باید دانست که در این مرحله، مؤسسین شرکت در صورت عدم رعایت مقررات قانونی در خصوص تشکیل شرکت مسئول هستند یعنی چنانچه حکم قطعی به بطلان شرکت صادر شود؛ مؤسسان به طور تضامنی مسئول خسارتهای ناشی از بطلان به صاحبان سهام و اشخاص ثالث هستند(ماده273 لایحه قانونی1347) بعلاوه مؤسسان شركت نسبت به كلیه اعمال و اقداماتی كه به منظور تأسیس و به ثبت رسانیدن شركت انجام میدهند مسئولیت تضامنی دارند(ماده23 ل.ق) البته مؤسسان در صورتی مسئول هستند که شخصاً اعمال و اقدامات مزبور را انجام دهند.
41- سیر مراحل تشکیل شرکت
1- مقدمات ایجاد شرکت(مرحله اول) : تأسیس شرکت به مرحلهای گفته میشود که شرکای اولیه شرکت(مؤسسین شرکت) مجموعه اعمالی را پیش از تشکیل شرکت، برای ایجاد شرکت انجام میدهند. در این مرحله مؤسسان ضمن فراهم نمودن مقدمات ایجاد شرکت، در جستوجوی شرکای دیگری هستند که در مرحله بعد(پذیرهنویسی) به شرکت میپیوندند. بنابراین مؤسس شرکت نیز شخصی است که سرمایه شرکت را با افزودن شرکای دیگر به شرکت تأمین مینماید و اقدامات لازم را برابر مقررات قانونی برای تشکیل شرکت انجام میدهد. شرکت سهامی عام با سه نفر مؤسس آغاز میشود(ماده3 ل.ق)
مؤسسان شرکت سهامی عام بایستی ابتداً بیست درصد سرمایه شرکت را شخصاً تعهد نمایند و حداقل سی و پنج درصد مبلغ تعهد شده را به صورت نقد نزد یکی از بانکها به حساب مخصوص شرکت در شرف تأسیس واریز و رسید آن را دریافت کنند. باید دانست که سپرده نقدی مؤسسین موجب جلب اطمینان اشخاص ثالث به شرکت میشود. در صورتی که بخشی از تعهد مؤسسان به صورت غیر نقد باشد، آنها باید عین مال غیر نقد یا مدارک مالکیت آن را نزد بانک تودیع کنند و گواهی بانک را به همراه اظهارنامه و ضمایم آن به مرجع ثبت شرکتها تسلیم نمایند(ماده6 ل.ق).
2- پذیرهنویسی(مرحله دوم)
پذیرهنویسی تنظیم و امضای ورقه تعهد سهم یا سهام است و امضای چنین ورقهای در واقع قبول اساسنامه شرکت و تصمیمات مجمع عمومی است. همه اشخاص حقیقی و حقوقی میتوانند در پذیرهنویسی مشارکت نمایند. البته اشخاص حقوقی در صورتی مجاز به پذیرهنویسی هستند که این کار در حدود اساسنامه و هدفشان باشد.
3- طرح اعلامیهی پذیرهنویسی
مؤسسان باید طرح اعلامیهی پذیرهنویسی را تهیه و امضا نمایند و در تهران به اداره ثبت شرکتها و در شهرستانها به دایره ثبت شرکتها و در نقاطی که دایره ثبت شرکتها موجود نیست به اداره ثبت اسناد و املاک محل ارائه میشود. (ماده6 ل.ق) این طرح به منظور تأمین سرمایه شرکت از مردم تنظیم میگردد و میبایست شامل مواردی باشد که به آنها اشاره میشود :
نام شركت، موضوع شركت و نوع فعالیتهائی كه شركت به منظور آن تشكیل میشود، مركز اصلی شركت و شعب آن در صورتی كه تأسیس شعبه مورد نظر باشد، مدت شركت، هویت كامل و اقامتگاه و شغل مؤسسین در صورتی كه تمام یا بعضی از مؤسسین در امور مربوط به موضوع شركت یا امور مشابه با آن سوابق یا اطلاعات یا تجاربی داشته باشند ذكر آن به اختصار، مبلغ سرمایه شركت و تعیین مقدار نقد و غیر نقد آن به تفكیك و تعداد و نوع سهام در مورد سرمایه غیر نقد شركت تعیین مقدار و مشخصات و اوصاف و ارزش آن به نحوی كه بتوان از كمیت و كیفیت سرمایهی غیر نقد اطلاع حاصل نمود، در صورتی كه مؤسسین مزایایی برای خود در نظر گرفتهاند تعیین چگونگی و موجبات آن مزایا به تفضیل، تعیین مقداری از سرمایه كه مؤسسین تعهد كرده و مبلغی كه پرداخت كردهاند، ذكر هزینههائی كه مؤسسین تا آن زمان جهت تهیه مقدمات تشكیل شركت و مطالعاتی كه انجام گرفته است پرداخت كردهاند و برآورد هزینههای لازم تا شروع فعالیتهای شركت، در صورتی كه انجام موضوع شركت قانوناً مستلزم موافقت مراجع خاصی باشد ذكر مشخصات اجازهنامه یا موافقت اصولی آن مراجع، ذکر حداقل تعداد سهامی كه هنگام پذیرهنویسی باید توسط پذیرهنویس تعهد شود و تعیین مبلغی از آن كه باید هنگام پذیرهنویسی نقداً پرداخت گردد، ذكر شماره و مشخصات حساب بانكی كه مبلغ نقدی سهام مورد تعهد باید به آن حساب پرداخت شود و تعیین مهلتی كه طی آن اشخاص میتوانند برای پذیرهنویسی و پرداخت مبلغ نقدی به بانك مراجعه كنند، تصریح به اینكه اظهارنامهی مؤسسین به انضمام طرح اساسنامه برای مراجعه علاقمندان به مرجع ثبت شرکتها تسلیم شده است، ذكر نام روزنامه كثیرالانتشار كه هرگونه دعوت و اطلاعیه بعدی تا تشكیل مجمع عمومی مؤسس منحصراً در آن منتشر خواهد شد، چگونگی تخصیص سهام به پذیرهنویسان(ماده9 ل.ق) مرجع ثبت شرکتها پس از رسیدگی، اجازه انتشار اعلامیه پذیرهنویسی را صادر خواهد نمود. (ماده10ل.ق)
برابر ماده11 ل.ق : «اعلامیه پذیرهنویسی باید توسط مؤسسین در جراید آگهی گردیده و نیز در بانكی كه تعهد سهام نزد آن صورت میگیرد درمعرض دید علاقمندان قرار داده شود.»
4- اظهارنامهی تأسیس شرکت
برای تأسیس شرکت سهامی لازم است مؤسسان مجموعه اطلاعاتی را در اختیار مردم قرار دهند. این اطلاعات ضمن اظهارنامهای در تهران به اداره ثبت شرکتها و در شهرستانها به دایره ثبت شرکتها و در نقاطی که دایره ثبت شرکتها موجود نیست به اداره ثبت اسناد و املاک محل ارائه میشود(ماده6 ل.ق) اظهارنامه فوق باید با قید تاریخ به امضای همه مؤسسان برسد. بعلاوه در این اظهارنامه باید موارد زیر قیدشده باشد :
نام شرکت، هویت كامل و اقامتگاه مؤسسین، موضوع شركت، مبلغ سرمایه شركت و مشخص نمودن مقدار نقد و غیر نقد آن، تعداد سهام با نام و بینام و مبلغ اسمی آنها و در صورتی كه سهام ممتاز نیز مورد نظر باشد تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات اینگونه سهام، میزان تعهد هر یک از مؤسسین و مبلغی كه پرداخت كردهاند با تعیین شماره حساب و نام بانكی كه وجوه پرداختی در آن واریز شده است. در مورد آوردهی غیر نقد تعیین اوصاف و مشخصات و ارزش آن به نحوی كه بتوان از كمیت و كیفیت آورده غیر نقد اطلاع حاصل نمود، مركز اصلی شركت، مدت شركت(ماده7 ل.ق) مرجع ثبت شرکتها نیز پس از مطالعه اظهارنامه و ضمایم آن و تأیید قانونی بودن مندرجات آنها، اجازه انتشار اعلامیه پذیرهنویسی را صادر مینماید(ماده10.ل.ق).
3- تشکیل سرمایه و تخصیص سهام(مرحله سوم)
برای تشکیل شرکت سهامی، مؤسسان و پذیرهنویسان باید تمام سرمایهی شرکت را تعهد کرده و حداقل سی و پنج درصد آن را نقداً پرداخت نمایند. (ماده16 ل.ق) برابر ماده پنج ل.ق حداقل سرمایه برای تشکیل شرکت سهامی عام پنج میلیون ریال است. سرمایه شرکت متشکل از آوردههای نقدی و غیر نقدی است. حداقل سی و پنج درصد سرمایه شرکت باید به صورت آورده نقدی باشد. این مبلغ به حسابی که به نام شرکت در شرف تأسیس است در یکی از بانکها پرداخت شود. آورده غیر نقدی شامل اموال غیر پول مانند ماشین، زمین، خانه و... است. این آورده باید قیمتگذاری و تسلیم شود.
به هر یک از مؤسسان و پذیرهنویسان در برابر آوردهای که به شرکت میآورند، سهام داده میشود. مبلغ اسمی هر سهم نباید از ده هزار ریال بیشتر باشد(ماده29 ل.ق) تعیین تعداد سهام در صورت مجلسی که به امضای مؤسسان میرسد قید و به مجمع عمومی مؤسس گزارش خواهد شد. این گزارش مؤسسان باید حداقل پنج روز قبل از تشکیل مجمع عمومی مؤسس در محلی که در آگهی دعوت این مجمع تعیینشده است، برای مراجعه پذیرهنویسان سهام آماده باشد(تبصره ماده74 ل.ق).
ورقه تعهد سهم
ورقهی تعهد سهم، نوشتهای است که تعهد پذیرهنویسی با امضای آن محقق میشود. در این ورقه باید به نکات زیر اشاره گردد :
نام و موضوع و مركز اصلی در مدت شركت، سرمایه شركت، شماره و تاریخ اجازه انتشار اعلامیه پذیرهنویسی و مرجع صدور آن، تعداد سهامی كه مورد تعهد واقع میشود و مبلغ اسمی آن و همچنین مبلغی كه از آن بابت نقداً در موقع پذیرهنویسی باید پرداخت شود، نام بانك و شماره حسابی كه مبلغ لازم توسط پذیرهنویسان باید به آن حساب پرداخت شود، هویت و نشانی كامل پذیرهنویس، قید اینكه پذیرهنویس متعهد است مبلغ پرداختنشده سهام مورد تعهد را طبق مقررات اساسنامه شركت پرداخت نماید(ماده13.ل.ق).
این ورقه در دو نسخه تنظیم و با قید تاریخ به امضای پذیرهنویس میرسد. نسخه اول نزد بانک میماند و نسخه دوم به پذیرهنویس تسلیم میگردد(ماده14 ل.ق) با امضای ورقه تعهد سهم و تسلیم آن به بانک، پذیرهنویسی قطعیت مییابد.
4- ایجاد شرکت(مرحله چهارم)
شرکت سهامی عام از زمانی ایجاد میشود که شخصیت حقوقی پیدا کند و شخصیت حقوقی نیز زمانی ایجاد میشود که مجمع عمومی مؤسس بر اساس مقررات قانونی تشکیل شود و مواردی که برابر قانون به عهدهاش قرارگرفته را انجام دهد. کلیه مؤسسان و پذیرهنویسان میتوانند در مجمع عمومی مؤسس حضورداشته باشند. هر سهم نیز در این مجمع دارای یک رأی خواهد بود.
41- ثبت شرکت پس از تشکیل
شرکت سهامی عام باید ظرف مدت شش ماه از تاریخ تسلیم اظهارنامه مذکور در ماده 6 ل.ق به ثبت برسد والا شرکت تشکیلشده محسوب نمیگردد و به درخواست هر یک از مؤسسان یا پذیرهنویسان، مرجع ثبت شرکتها گواهینامهای حاکی از عدم ثبت شرکت صادر و به بانكی كه تعهد سهام و تا دیه وجوه در آن به عمل آمده است ارسال میدارد تا مؤسسین و پذیرهنویسان به بانك مراجعه و تعهدنامه و وجوه پرداختی خود را مسترد دارند. در این صورت هرگونه هزینهای كه برای تأسیس شركت پرداخت یا تعهد شده باشد به عهده مؤسسین خواهد بود. (ماده19 ل.ق) همچنین اساسنامهای که به تصویب مجمع عمومی مؤسس رسیده است به انضمام صورتجلسه مجمع و اعلامیهی قبولی سمت مدیریت و بازرسی توسط مدیران و بازرسان برای ثبت شرکت به مرجع ثبت شرکتها تسلیم شود. (ماده18 ل.ق)
نکته آخر اینکه تقاضای ثبت شرکت بر عهدهی مدیران شرکت است که باید ظرف مهلت مقرر اقدام به ثبت شرکت بنمایند.
42- در مجمع عمومی مؤسس جهت تشکیل شرکت، موارد زیر مورد رسیدگی قرار میگیرد :
الف) تصویب گزارش مؤسسان
رسیدگی به گزارش مؤسسان و تصویب آن یکی از وظایف این مجمع است. تصویب این گزارش به معنای تأیید صحت تشکیل شرکت است.
ب) تصویب ارزیابی آوردههای غیر نقدی
قیمتی که بر روی آوردههای غیر نقدی گذاشتهشده بایستی به تصویب مجمع عمومی مؤسس برسد.
ج) تصویب مزایای خاص
چنانچه برای برخی از مؤسسان مزایای خاصی در نظر گرفته شده باشد، این مزایا باید به تصویب این مجمع برسد.
د) تصویب اساسنامه
شرکت سهامی بر اساس اساسنامه تشکیل میشود. طرح اساسنامه که در مجمع مورد رسیدگی و تصویب قرار میگیرد، برابر ماده8 ل.ق باید شامل نکات زیر باشد:
نام شركت، موضوع شركت به طور صریح و منجز، مدت شركت، مركز اصلی شركت و محل شعب آن اگر تأسیس شعبه مورد نظر باشد، مبلغ سرمایه شركت و تعیین مقدار نقد و غیر نقد آن به تفكیك، تعداد سهام بینام و با نام و مبلغ اسمی آنها و در صورتی كه ایجاد سهام ممتاز مورد نظر باشد تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات اینگونه سهام، تعیین مبلغ پرداختشده هر سهم و نحوه مطالبه بقیه مبلغ اسمی هر سهم و مدتی كه ظرف آن باید مطالبه شود كه بههرحال از پنج سال بیشتر نخواهد بود، نحوه انتقال سهام با نام، طریقه تبدیل سهام با نام به سهام بینام و بالعكس، در صورت پیشبینی امكان صدور اوراق قرضه، ذكر شرایط و ترتیب آن، شرایط و ترتیب افزایش و كاهش سرمایه شركت، مواقع و ترتیب دعوت مجامع عمومی، مقررات راجع به حد نصاب لازم جهت تشكیل مجامع عمومی و ترتیب اداره آنها، طریقه شور و اخذ رأی اكثریت لازم برای معتبر بودن تصمیمات مجامع عمومی، تعداد مدیران و طرز انتخاب و مدت مأموریت آنها و نحوه تعیین جانشین برای مدیرانی كه فوت یا استعفا میكنند یا محجور یا معزول یا به جهات قانونی ممنوع میگردند، تعیین وظایف و حدود اختیارات مدیران، تعداد سهام تضمینی كه مدیران باید به صندوق شركت بسپارند، قید اینكه شركت یک بازرس خواهد داشت یا بیشتر و نحوه انتخاب و مدت مأموریت بازرس، تعیین آغاز و پایان سال مالی شركت و موعد تنظیم ترازنامه و حساب سود و زیان و تسلیم آن به بازرسان و به مجمع عمومی سالانه، نحوه انحلال اختیاری شركت و ترتیب تصفیه امور آن، نحوه تغییر اساسنامه.
ه) تعیین مدیران و بازرسان
انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شركت با مجمع عمومی مؤسس است. (ماده17 ل.ق)
و) تعیین روزنامه کثیرالانتشار
هرگونه دعوت و اطلاعیه برای صاحبان سهام تا زمان تشكیل مجمع عمومی سالانه باید در دو روزنامه كثیرالانتشار منتشر شود. یكی از این دو روزنامه به وسیله مجمع عمومی مؤسس و روزنامه دیگر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین میشود. (تبصره ماده 17 ل.ق)
43- مجمع عمومی
مجمع عمومی، اجتماع اشخاصی( اعم از حقیقی یا حقوقی ) است که صاحبان شرکت میباشند و شخصیت حقوقی شرکت وابسته به وجود آنهاست . در واقع جمع صاحبان سهام شرکت را مجمع عمومی مینامند. مجمع عمومی بالاترین مرکز قدرت شرکت و صاحب اختیار آن است و در خصوص سرنوشت شرکت و نحوه فعالیت و اداره و انحلال و سایر اموری که به شرکت مربوط است، حق اتخاذ هر نوع تصمیمی را دارا است.
مجمع عمومی سه قسم است :
1- مجمع عمومی مؤسس
2- مجمع عمومی عادی
3- مجمع عمومی فوقالعاده
44- وظایف مجمع عمومی عادی
مجمع عمومی عادی ناظر بر جریان و فعالیت یک ساله شرکت بوده و دارای وظایف زیر است :
1- انتخاب هیئتمدیره
2- انتخاب بازرسان شرکت
3- تصویب ترازنامه
4 - تقسیم منافع
5- تصویب یا در پیشنهاداتی که از طرف هیئتمدیره و یا بازرسان و یا سهامداران میشود.
6 - تعیین خط مشی شرکت و تصویب و یا اقدام به هر عمل یکه به صلاح شرکت باشد.
45- مجمع عمومی فوقالعاده
در امور فوقالعادهای که برای شرکت پیش میآید و رد صلاحیت و وظایف مجمع عمومی عادی نیست ولی برای اتخاذ تصمیم در خصوص آنها نیاز به تصویب صاحبان سهام است ، مجمع عمومی فوقالعاده در موارد زیر است :
1- تمدید یا تقلیل مدت شرکت.
2- تغییر نام یا محل شرکت.
3- افزایش یا کاهش سرمایه (تا میزان حداقل).
4- انتشار سهام ممتازه.
5- تغییر موضوع شرکت.
6- تغییر در تعداد مدیران و مدت خدمت آنها ( در محدوده قانون.
7- مجوز انتشار اوراق قرضه.
8- انحلال شرکت یا هرگونه تغییر در مواد اساسنامه
46- هیئتمدیره
هر شرکت سهامی به وسیله تعدادی از افراد که در شرکت دارای سهم هستند ، اداره میشود که قانون از آن به عنوان هیئتمدیره یا مدیران نام برده است. هیئتمدیره نماینده شرکت است و اداره امور جاری شرکت به عهده آن است.
اعضای هیئتمدیره باید از اشخاص بیغرض و مطلع انتخاب شوند تا برای منافع اعضای شرکت فعالیت نمایند . به همین دلیل در قانون تجارت ، برای انتخاب آنها مقررات خاصی به شرح زیر وضع شده است :
1- هیئتمدیره باید از میان شرکا انتخاب شوند.
2- اعضای هیئتمدیره را مجمع عمومی انتخاب میکند.
3- مدت خدمت آنها در هیئتمدیره به میزانی خواهد بود که در اساسنامه قیدشده ولی از دو سال تجاوز نخواهد کرد.
4- انتخاب مجدد آنها با تصویب مجمع عمومی بلامانع است.
5- هیئتمدیره یا هر یک از مدیران قابل عزل هستند و هر زمان مجمع عمومی بخواهد میتواند آنها را بر کنار نماید.
در شرکت سهامی عام اعضای هیئتمدیره از پنج نفر و در شرکت سهامی خاص از سه نفر کمتر نخواهد بود(مواد 107 -108 و 109 قانون تجارت)
47- حدود اختیارات هیئتمدیره
هیئتمدیره دارای اختیارات وسیع برای اداره شرکت و رسیدگی به امور عادی و جاری آن از قبیل خرید و فروش ، اجاره محل ، استخدام ، طرح دعوی، دفاع از حقوق شرکت و سایر اموری که به نحوی به شرکت مربوط است، است
به طور کلی میتوان گفت هیئتمدیره دارای اختیاراتی بجز آنچه در صلاحیت مجامع عمومی عادی و فوقالعاده است، است ، مگر در موارد خاصی که مجمع صراحتاً انجام آن را موکول به تصویب خود نموده باشد( ماده 118 ق. ت).
48- تکالیف و وظایف هیئتمدیره
به منظور حفظ منافع سهامداران ، قانون تجارت برای هر یک از مدیران و هیئتمدیره تکالیف و وظایفی مقرر کرده که قسمت عمده آن ذیلاً درج میگردد.
1- هیئتمدیره باید لااقل هر شش ماه یکبار خلاصه صورت دارایی و قروض شرکت را منظم کرده و به بازرسان شرکت بدهد. همچنین در شرکت سهامی عام هیئتمدیره مکلف است که به حساب سود و زیان و ترازنامه شرکت، گزارش حسابداران رسمی را نیز ضمیمه کند.
2- اعضای هیئتمدیره و مدیر عمل نمیتوانند بدون اجازه هیئتمدیره در معاملاتی که با شرکت یا به حساب شرکت میشود 0 ولو به طور غیرمستقیم ) طرف معامله واقع یا سهیم شوند و در صورت اجازه ، هیئتمدیره مکلف است بازرس شرکت را از این معامله مطلع و گزارش آن را به اولین مجمع عمومی بدهد . اگر مجمع این معاملات را تصویب ننماید ، این عدم تصویب در قبال اشخاص ثالث بیاثر است و اگر این معاملات بدون اجازه هیئتمدیره صورت گیرد و مجمع نیز آن را تصویب نکند، معاملات فوق قابل ابطال خواهد بود.
3- مدیرعامل شرکت و اعضای هیئتمدیره و همسر و پدر و مادر و اجداد و اولاد و برادران و خواهران آنان حق ندارند هیچگونه وام یا اعتبار از شرکت تحصیل کنند و شرکت نمیتواند دیون آنها را تضمین یا تعهد نماید. اینگونه عملیات خودبهخود باطل است.
4- مدیرعامل و مدیران نمیتوانند معاملاتی نظیر معاملات شرکت که متضمن رقابت با عملیات شرکت باشد انجام دهند. در صورتی که چنین معاملاتی انجام دهند و موجب خسارت شرکت گردند ، مسؤل جبران ضرر شرکت (اعم از ضرر یا عدم النفع ) خواهند بود.
5- اعضای غیر موظف هیئتمدیره یعنی مدیرانی که تمام وقت در شرکت کار نمیکنند و حضور آنان فقط برای شرکت در جلسات هیئتمدیره است، حق ندارند به طور مستمر بابت حقوق یا پاداش یا حقالزحمه وجهی دریافت کنند ، بلکه به این قبیل مدیران میتوان با تصویب مجمع عمومی ، بابت حق حضور در جلسات هیئتمدیره مبلغی پرداخت نمود.
همچنین ، در صورتی که در اساسنامه پیشبینیشده باشد، مجمع عمومی میتواند تصویب کند که به نسبت معین از سود خالص سالیانه به عنوان پاداش به اعضای هیئتمدیره اختصاص یابد ، ولی پاداش مزبور در شرکتهای سهامی عام نباید از 5 درصد و در شرکتهای سهامی خاص از 10 درصد سود قابل پرداخت همان سال تجاوز کند. هرگونه مقرراتی خلاف مفاد فوق که در ماده 241 قانون تجارت تصریح شده است از درجه اعتبار ساقط است.
49- برخی از تکالیف مدیران عامل
1- هیئتمدیره میتواند بهر موقع بخواهد مدیرعامل را عزل کند.
2- هیچ کس نمیتواند درعینحال مدیرعامل بیش از یک شرکت باشد.
3- مدیران شرکت در مقابل شرکت مسئولاند، بنابراین در مقابل فرد فرد سهامداران مسئولیتی ندارند . در صورتی که مدیران طبق اختیارات خود عمل نمایند ، هرگاه از اعمال آنها ضرری متوجه شرکت شود مسئول نخواهند بود ، ولی خارج از اختیاری که به موجب اساسنامه یا مصوبات مجمع عمومی به آنها دادهشده نباید عمل کنند و در صورتی که از عمل ایشان ضرر و یا خسارتی متوجه شرکت شود مسئول جبران آن خواهند بود.
50- برخی از مقررات جزایی
1- رئیس و اعضای هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت که بدون صورت دارایی و ترازنامه یا به استناد صورت دارایی و ترازنامه مزورانه ، منافع موهومی را بین صاحبان سهام تقسیم کرده با به منظور پنهان داشتن وضعیت واقعی شرکت ترازنامه غیر واقعی ارائه نمایند و یا اموال و اعتبارات شرکت را برخلاف مصالح و منافع شرکت برای مقاصد شخصی مورد استفاده قرار دهند و یا برای موسسه یا شرکت دیگری که خود به طور مستقیم یا غیرمستقیم در آن ذینفع میباشند ، استفاده نمایند به حبس تأدیبی از یک سال تا سه سال محکوم خواهند شد(ماده 258).
2- رئیس و اعضای هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت که عامداً مانع یا مخل انجام وظایف بازرسان شرکت بشوند یا اسناد و مدارکی را که برای انجام وظایف آنها لازم است در اختیار بازرسان قرار ندهند به حبس تأدیبی از سه ماه تا دو سال یا به جزای نقدی از بیست هزار تا دویست هزار ریال یا به هر دو مجازات محکوم خواهند شد ( ماده 260).
3- رئیس و اعضای هیئتمدیره و مدیرعامل هر شرکت سهامی که عالماً برای سلب حق تقدم از صاحبان سهام نسبت به پذیرهنویسی سهام جدید به مجمع عمومی اطلاعات نادرست بدهند یا اطلاعات نادرست را تصدیق کنند به حبس از شش ماه تا سه سال یا به جزای نقدی از یک صد هزار ریال تا یک میلیون ریال یا به هر دو مجازات محکوم خواهند شد (ماده 263).
51- بازرس یا بازرسان
برای نظارت بر اعمال مدیران شرکت و اطلاع مجمع عمومی از اوضاع و احوال شرکت، به موجب ماده 144 قانون تجارت مجمع عمومی عادی همهساله بازرس یا بازرسینی را برای این کار انتخاب میکند، که مدت مأموریت آنها یک سال است . انتخاب مجدد آنها بلامانع است.
اشخاص زیر نمیتوانند به عنوان بازرس انتخاب شوند :
- مدیران و مدیرعامل شرکت.
- اقربای سببی و نسبی مدیران و مدیرعامل تا درجه سوم از طبقه اول و دوم.
- هر کس که خود یا همسرش از اشخاص مذکور در بند فوق موظفاً حقوق دریافت میدارند.
- اشخاص مذکور در ماده 111 قانون تجارت [ 1- محجورین 2- ورشکستگان 3- مرتکبین به جنایت یا جنحه (در ایام محرومیت از حقوق اجتماعی.
52- مجمع عمومی یا رأی شرکاء
در شرکت با مسئولیت محدود هر شریک به نسبت سهمی که در شرکت دارد دارای رأی خواهد بود، مگر آنکه اساسنامه ترتیب دیگری مقرر داشته باشد ( ماده 107 قانون تجارت).
در شرکت با مسئولیت محدود تشریفات انعقاد مجمع و اینکه دعوت به چه صورت به عمل آید تا آثار قانونی داشته باشد دیده نمیشود ، بلکه آرای شرکا دارای اعتبار است و هر گونه توافقی که شرکا بنمایند و یا در اساسنامه بدان تعهد نمایند معتبر است.
53- هیئت نظار
در شرکت با مسئولیت محدود در صورتی که تعداد شرکا کم باشد انتخاب بازرس پیشبینینشده، ولی هرگاه عده شرکا بیش از 12 نفر باشد تعیین هیئت نظار ( که به جای بازرس در شرکت سهامی است) ضروری است. تعداد هیئت نظار سه نفر نیا بیشتر خواهد بود، که از طرف مجمع انتخاب خواهند شد. وظیفه اولین هیئت نظار پس از انتخاب شدن آ« است که تحقیق کند تا اطمینان حاصل شود که مقررات راجع به تا دیه تمام سرمایه و تقویم سهم الشرکه های غیر نقدی به عمل آمده یا خیر . اعضای هیئت نظار باید دفاتر و صندوق و کلیه اسناد شرکت را به دقت بررسی نموده و همهساله گزارشی در این خصوص به مجمع عمومی بدهند
ماده 52/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : ورقه قرضه ورقه قابل معاملهای است که معرف مبلغی وام است با بهره معین که تمامی آن یا اجزاء آن در موعد یا مواعد معینی بایدمسترد گردد. برای ورقه قرضه ممکن است علاوه بر بهره حقوق دیگری نیز شناخته شود.
54- تفاوت اوراق قرضه با اوراق مشارکت
اوراق قرضه اسنادي است که به موجب آن ناشر متعهد میشود مبلغ معيني (بهره سالانه)را در فاصلههای زمانی مشخص به دارنده پرداخت کند و اصل مبلغ را در سر رسيد بازپرداخت کند.اوراق قرضه يک ابزار بدهی درازمدت براي تأمین مالي است و با تعهدات مشخصی همراه است.دارندگان اين اوراق برخلاف صاحبان سهام عادي،ادعای مالکيت يا حق رأی در شرکت ندارند و در واقع وامدهندگان به ناشر هستند.آنها پول خود را به ناشر قرض میدهند و در عوض بهره دريافت میکنند و در سر رسيد اصل سرمايه خود را پس میگیرند.
اوراق قرضه با سر رسيد مشخص که اين متداولترین اوراق قرضه است و فقط يک تاريخ سررسيد دارد. نوع ديگر ،اوراق قرضه سريالي است که تاریخهای سر رسيد متفاوت براي آن در نظر گرفته میشود.براي مثال ،تاريخ سر رسيد يک ورقه قرضه با سر رسيد مشخص 20 ساله که در سال 1372منتشرشده است ، سال 1392 است.اگر همان ورقه قرضه به صورت سريالي باشد ممکن است 20تاريخ سررسيد سالانه از 1373تا 1392داشته باشد.در هر يک از اين سر رسیدها ، نسبتی از مبلغ ورقه قرضه پرداخت میشود.سررسيد عاملی براي تمايز بین سند و ورقه قرضه نیز هست. به طور معمول ،سند قرضه با سررسيد دو تا ده ساله منتشر میشود درحالیکه سر رسيد ورقه قرضه بيش از ده سال است.
55- ویژگیهای اوراق قرضه
1- دارندگان اوراق قرضه در واقع بستانکار شرکت است. او به عنوان بستانکار ، حق دريافت اصل مبلغ اسمي و بهره آن را دارد و حقوق وی در سند قرارداد تعیینشده است. دارندگان اوراق قرضه هیچگونه مالکيتي در شرکت ندارند و چيزي از بابت سود سهم – که به سهامداران پرداخت میشود-دريافت نمیکنند.
2- اوراق قرضه داراي سر رسيد مشخصي است. برخي از اوراق در يک مقطع معين زماني سر رسيد میشوند و برخي ديگر به تدريج سر رسيد میشوند.
3- معمولاً اوراق قرضه داراي ارزش اسمي مشخصي است.
4- اگر ناشر اوراق قرضه ورشکست شود دارندگان اوراق قرضه دريافت اصل و فرع سرمايه خود بر صاحبان سهام حق تقدم دارند. اگر شرکتي چند نوع اوراق قرضه منتشر کند،ترتيب اولويت آنها در قرارداد مربوط ، قيد میشود.
5- برخي از شرکتها براي ايجاد جذابيت و انگيزه بيشتر در سرمایهگذاران اقدام به انتشار اوراق قرضه با وثيقه میکنند.مثلاً ممکن است شرکت،زمين يا ساختمان خود را وثيقه اوراق قرضه قرار دهد.هر چند شرکتهای مشهور و معتبر معمولاً اوراق قرضه بدون وثيقه منتشر میکنند.
6- به طور کلي دارندگان اوراق قرضه در زمينه تصمیمگیری شرکت حق رأی ندارند،هر چند ممکن است که دارندگان انواع خاصي از اوراق قرضه در مواردي از تصمیمگیریهاي شرکت (مثل انتشار و فروش اوراق قرضههای ديگر يا در موارد ادغام شرکت در شرکتهای ديگر)حق رأی داشته باشند.البته ،اگر شرکتي شرايط مندرج در قرارداد اوراق قرضه را رعايت نکند ، دارندگان اوراق قرضه میتوانند بر بسياري از فعالیتهای شرکت اعمال قدرت کنند.
7- اگر اوراق قرضه در قالب عرضه خصوصي به خريدار فروخته شود،فقط ناشر و خريدار،طرفهای قرارداد هستند.ولي اگر اوراق قرضه به طور عمومي به تعداد زيادي از خريداران فروخته شود،غير از طرفهای قرارداد شخص ديگري به عنوان امين به نمايندگي از دارندگان اوراق قرضه بر اجراي تعهدات شرکت نظارت میکند.
ماده 58/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : اطلاعیه انتشار اوراق قرضه باید مشتمل بر نکات زیر بوده و توسط دارندگان امضاء مجاز شرکت امضاء شده باشد :
1- نام شرکت.
2- موضوع شرکت.
3- شماره و تاریخ ثبت شرکت.
4- مرکز اصلی شرکت.
5- مدت شرکت.
6- مبلغ سرمایه شرکت و تصریح به این که کلیه آن پرداختشده است.
7- در صورتی که شرکت سابقاً اوراق قرضه صادر کرده است مبلغ و تعداد و تاریخ صدور آن و تضمیناتی که احتمالاً برای بازپرداخت آن در نظر گرفته شده است و هم چنین مبالغ بازپرداختشده آن و در صورتی که اوراق قرضه سابق قابل تبدیل به سهام شرکت بوده باشد مقداری از آن گونه اوراق قرضه که هنوز تبدیل به سهم نشده است.
8- در صورتی که شرکت سابقاً اوراق قرضه مؤسسه دیگری را تضمین کرده باشد مبلغ و مدت و سایر شرایط تضمین مذکور.
9- مبلغ قرضه و مدت آن و هم چنین مبلغ اسمی هر ورقه و نرخ بهرهای که به قرضه تعلق میگیرد و ترتیب محاسبه آن و ذکر سایر حقوقی که احتمالاً برای اوراق قرضه در نظر گرفته شده است و هم چنین موعد یا مواعد و شرایط بازپرداخت اصل و پرداخت بهره و غیره و در صورتی که اوراق قرضه قابل بازخرید باشد شرایط و ترتیب بازخرید.
10- تضمیناتی که احتمالاً برای اوراق قرضه در نظر گرفته شده است.
11- اگر اوراق قرضه قابل تعویض با سهام شرکت یا قابل تبدیل به سهام شرکت باشد مهلت و سایر شرایط تعویض یا تبدیل.
12- خلاصه گزارش وضع مالی شرکت و خلاصه ترازنامه آخرین سال مالی آن که به تصویب مجمع عمومی صاحبان سهام رسیده است.
به طور خلاصه ؛ 1- هیئتمدیره پیشنهاد فروش اوراق قرضه را میدهد. 2- بازرسان پیشنهاد را تأیید میکنند. 3- مورد در مجمع عمومی مطرح میشود.
56- اوراق مشارکت
پس از پيروزي انقلاب و اجرای عمليات بانکداری اسلامي و به تبع آن ممنوعيت بهره در اقتصاد به دلايل شرعی و مبنای فقه اسلامي، انتشار و دادوستد اوراق قرضه متوقف شد.اما وجود ابزار ديگري در بازار مالي کشور که عملکردی مشابه اوراق قرضه داشته باشد و بتواند جايگزين آن گردد و در کنترل حجم نقدینگی و مهمتر از آن در تأمین مالي طرحهای زیربنایی و همچنين طرحهای توليدي و خدماتی از منابع مالي بخش خصوص جامعه موثر باشد ،ضروری به نظر میرسید.
بنابراين در پی مطالعات نسبتاً گسترده سازمان برنامه و بودجه ،سازمان بورس اوراق بهادار تهران ،بانک مرکزی ،وزارت مسکن و شهرسازی ،در برنامه دوم توسعه اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي کشور(1378-1374)مسئله استقراض عمومي از طريق انتشار اوراق بهادار به عنوان يک سياست مالي مطرح شد.در سیاستهای کلي برنامه ،انتشار اوراق مشارکت ،اوراق سرمایهگذاری و اوراق مشارکت کوتاه مدت به عنوان يکي از روشهای کارآمد سیاستهای پولی و مالي مد نظر قرار گرفت.در طول سالهای برنامه ، موارد استفاده از اوراق مشارکت گسترش يافت و اموری چون اجرای طرحهای بزرگ ساختمانی و تأمین مالي طرحهای توسعه مؤسسات عمومي و خصوصي به اوراق مشارکت مسکن اضافه شد.
بر اساس قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب مهرماه 1376،اوراق مشارکت ،اوراق بهاداری است که با مجوز قانونی خاص يا مجوز بانک مرکزي ،براي تأمین بخشي از منابع مالي مورد نیاز به منظور ايجاد ،تکميل و توسعه طرحهای عمراني –انتفاعی دولت مندرج در قوانين بودجه سالانه کشور يا براي تأمین منابع مالي منظور ايجاد ،تکميل و توسعه طرحهای سودآور توليدي ، ساختماني و خدماتي شامل منابع مالي لازم براي تهيه مواد اوليه مورد نياز واحد توليدي، توسط دولت،شرکتهای دولتي،شهرداریها و مؤسسات و نهادهاي عمومي غیردولتی و مؤسسات عامالمنفعه و شرکتهای وابسته به دستگاههای مذکور،شرکتهای سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاوني توليد منتشر میشود و به سرمایهگذاراني که قصد مشارکت در اجرای طرحهای یادشده را دارند از طريق عرضه عمومي واگذار میگردد.
به اوراق مشارکت سود ثابتی به طور علیالحساب تعلق میگیرد که در مقاطعی از سال پرداخت میشود .سود قطعی اوراق هم،در سر رسيد و از محل سود طرح مورد مشارکت و به تناسب قیمت اسمي و مدت زمان سرمایهگذاری در اوراق، تعيين و به دارندگان اوراق مشارکت پرداخت میگردد . چنانچه سود طرح، کمتر از سود علیالحساب پرداختشده باشد يا طرح زیان ده باشد، دستگاه صادر کننده اوراق مسئول آن است و سود علیالحساب پرداختشده، قابل تعديل يا استرداد نيست . صادرکنندگان اوراق، متعهد پرداخت سود علیالحساب در مواعد مقرر و بازپرداخت اصل مبلغ اوراق در سررسيد و سود قطعی آن در فاصله زمانی پنج ماه بعد از سررسيد هستند. اين تعهدات، در مورد اوراق مشارکت طرحهای عمرانی اعم از آن که دولت و يا يکي از دستگاههای اجرايی مجری آن باشند توسط دولت تعهد و تضمين میشود و در مورد اوراق مشارکت منتشرشده توسط دستگاههای عمومی) به استثنای طرحهای عمرانی ( يا خصوصی، شخص حقوقی ديگري با عنوان ضامن، تعهدات ناشر را تضمين میکند. در مورد اوراق مشارکت بانک مرکزی جمهوري اسلامي ايران، اين بانک پرداخت اصل و سودهاي متعلقه را در سررسيد مقرر، از طريق بانکهای عامل تضمين میکند.
57- ویژگیهای اوراق مشارکت به عنوان يکي از ابزارهاي مهم تأمین مالي.
1- اوراق با نام يا بینام است،
2- قيمت اسمي مشخصي دارد،
3- سررسيد آن مشخص است و به عبارتي مدت معين دارد،
4- بازپرداخت اصل اوراق در سررسيد و پرداخت سود علیالحساب آن در مقاطع معين توسط ناشر، تضمين شده است،
5- خريد و فروش اوراق از طريق شعب منتخب بانک عامل يا از طريق بورس اوراق بهادار(در صورت پذيرش) مجاز است،
6- دارندگان اوراق به نسبت قيمت اسمي و مدت زمان مشارکت در سود حاصل از اجراي طرحهای مربوط، سهيم هستند،
7- هر ورقه نشاندهنده ميزان قدرالسهم دارنده آن در طرح مورد سرمایهگذاری است،
8- با فروش اوراق مشارکت رابطه وکيل و موکل بين ناشر و خريدار اوراق محقق میشود )در واقع ناشر به وکالت از طرف خريداران اوراق میتواند نسبت به مصرف وجوه حاصل از فروش اوراق به منظور اجراي طرح و خريد و فروش هرگونه کالا، خدمت و دارايي مربوط به طرح اقدام نمايد انتقال اوراق به رابطه وکالت خدشه وارد نمیکند و اين رابطه تا سررسيد اوراق بين ناشر و دارندگان اوراق نافذ و معتبر است،
9- اوراق مشارکت به عنوان وثيقه طرفهای معامله در قراردادهاي مربوط به وزارت خانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتي، شهرداریها و ساير دستگاههای اجرايي پذيرفته میشود.
از مقررات موجود درباره اوراق مشارکت و به ويژه قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت چنين میتوان نتيجه گرفت که اين اوراق ابزار مالي جديدي براي جذب پساندازها و تجهيز منابع مالي و جلب مشارکت مردم در تأمین مالي طرحهای عمراني و زيربنايي دولتي و طرحهای سودآور توليدي، ساختماني و خدماتي شرکتهای دولتي شهرداریها و مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي و شرکتهای وابسته به آنها و همچنين شرکتهای سهامي عام و خاص و شرکتهای تعاوني توليدي است.
58- سه ارگان برای پیشبرد اهداف شرکتهای سهامی وجود دارد :
1- ارگان تصمیمگیرنده. 2- ارگان ادارهکننده. 3- ارگان کنترلکننده.
59- مقررات مشترک مجامع عموی و عادی و فوقالعاده(6 مورد) :
1- دعوت مجامع 2- نحوه شرکت در مجامع عمومی 3- انتخاب هیئترئیسه 4- نحوه اخذ رأی 5- محدودیت اختیارات مجامع عمومی 6- حق کسب اطلاع سهامداران.
ماده 56/ ق/تجارت : از پانزده روز قبل از انعقاد مجمع عمومي هر صاحب سهم ميتواند در مركز شركت به صورت حساب و صورت اسامي صاحبان سهام مراجعه كرده و از بيلان كه متضمن خلاصه صورت حساب شركت است و از راپورت مفتشين سواد(رونوشت) بگيرد.
شرکت سهامی سه رکن اصلی دارد، رکن تصمیمگیرنده، که مجامع عمومی شرکت هستند. رکن ادارهکننده که شامل هیئتمدیره است. رکن نظارتکننده که همان بازرسان شرکت میباشند.
مجامع عمومی به ترتیب عبارتاند از :
مجمع عمومی مؤسس، مجمع عمومی عادی، مجمع عمومی فوقالعاده (ماده 73 لایحه قانونی 1347).
مجمع عمومی فوقالعاده: مجمعی است که برای تغییر اساسنامه و امور دیگری که قانونگذار بر عهدهشان گذاشته تشکیل میشوند.[1]
60- ترکیب مجمع عمومی فوقالعاده
کلیه دارندگان سهام – حتی اگر یک سهم داشته باشند - حق شرکت در مجمع عمومی فوقالعاده را دارند. فرقی نمیکند که سهام آنها با نام یا بینام، ممتاز یا عادی باشد.
حضور نماینده و یا وکیل اشخاص حقیقی و حقوقی به منزله حضور سهامدار است (ماده 102 لایحه قانونی 1347). فقط سهامدارانی حق ورود به مجمع را دارند که با مراجعه به شرکت ورقه ورود به جلسه را دریافت کرده باشند (ماده 99 لایحه قانونی 1347).
61- تشکیل مجمع عمومی فوقالعاده
الف- دعوت از مجمع عمومی فوقالعاده. بر خلاف مجمع عمومی عادی که دعوتکننده تشکیل جلسه مشخص است در مجمع عمومی فوقالعاده دعوتکننده مجمع مشخص نیست. فقط در مورد انحلال شرکت بر اثر زیان وارده موضوع ماده 141 لایحه قانونی 1347 قانون هیئتمدیره را مکلف به دعوت از مجمع عمومی فوقالعاده کرده است.
روش دعوت مجمع به وسیله نشر آگهی است. فاصله بین نشر آگهی و تشکیل مجمع حداقل ده و حداکثر چهل روز خواهد بود. در این آگهی باید دستور جلسه، تاریخ و محل تشکیل مجمع قید شود. فقط سهامدارانی حق ورود به مجمع را دارند که ورقه ورود به جلسه را دریافت کرده باشند( مواد97 الی 100 لایحه قانونی).
ب- برگزاری جلسات مجمع.
1. هیئترئیسه. مرکب از رئیس، یک منشی و دو ناظر است به جز منشی باید بقیه از بین سهامداران انتخاب شوند. در صورت عدم پیشبینی در اساسنامه ریاست مجمع با رئیس هیئتمدیره است. (ماده 101 لایحه قانونی 1347).
2. صورتجلسه. از مذاکرات و تصمیمات مجمع ترتیب داده میشود و به امضای هیئترئیسه میرسد(ماده 105 لایحه قانونی 1347).
3. حد نصاب جلسه. در دعوت اول با حضور بیش از نصف سهامداران حاصل میشود. در صورت به حد نصاب نرسیدن، مجمع دوم با حضور بیش از یک سوم سهامداران که حق رأی دارند، رسمیت مییابد (ماده 84 لایحه قانونی 1347).
4.اکثریت لازم برای اتخاذ تصمیم. تصمیمات مجمع عمومی فوقالعاده همواره به اکثریت دو سوم آرای حاضر در جلسه رسمی معتبر خواهد بود. (ماده 85 لایحه قانونی 1347).
5. شیوه اخذ رأی. در مجامع معمولاً با ورقه است، اما میشود از روشهای دیگری هم استفاده کرد. اگر سهامدار ورقهای خود را به طور سفید تحویل دهد؛ ورقه مزبور جزو آراء، در نظر گرفته نخواهد شد.[3]
6. اعلام تنفس. زمانی است که درباره تمام موضوعات دستور مجمع اخذ تصمیم نشود، و هیئترئیسه با تصویب مجمع اعلام تنفس میکند.
تمدید جلسه، جلسه جدید نیست و حد نصاب جلسه دوم همان حد نصاب جلسه اول است (ماده 104 لایحه قانونی 1347).
62- وظایف و اختیارات مجمع فوقالعاده
هر گونه تغییر در مواد اساسنامه یا در سرمایه شرکت یا انحلال شرکت قبل از موعد منحصراً در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است. (ماده 83 لایحه قانونی 1347). چه تغییر در اساسنامه جزیی باشد (مانند تغییر نشانی شرکت) و یا اساسی باشد (مانند تغییر موضوع شرکت) فقط در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است.
این مجمع نمیتواند اختیارات خود را به مجمع عمومی و یا هیئتمدیره تفویض کند. البته اگر در اساسنامه پیشبینینشده باشد که هیئتمدیره میتواند چنین تغییری در اساسنامه بدهد. (ماده 40 لایحه قانونی 1347).
63- محدودیت تغییر اساسنامه
هیچ مجمعی نمیتواند تابعیت شرکت را تغییر دهد یا بر تعهد سهامداران بیفزاید و یا به حقوق فردی صاحبان سهام خدشه وارد کند.
همچنین مجمع عمومی فوقالعاده نمیتواند تصمیماتی اتخاذ کند که در صلاحیت مجمع عمومی عادی یا نهادهای دیگر شرکت است.
خلاصه(افزایش سرمایه- کاهش سرمایه- تغییرات اساسنامه-انحلال شرکت قبل از موعد و یا تغییر نوع شرکت)
ماده 83 - هر گونه تغییر در مواد اساسنامه یا در سرمایه شرکت یا انحلال شرکت قبل از موعد منحصراً در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است).
64- چگونگی افزایش سرمایه شرکت(4 مورد)
الف- از طریق پرداخت مبلغ اسمی سهم به نقد.
ب- به وسیله تبدیل سود تقسیمنشده یا اندوخته یا عواید حاصله از اضافه ارزش سهام به سرمایه شرکت.
ج- تبدیل مطالبات نقدی حال شده اشخاص از شرکت به سهام جدید.
د- تبدیل اوراق قرضه به سهام.
65- چگونگی کاهش سرمایه شرکت(4 مورد)
1- به علت زیانهای وارده به شرکت(1- تقلیل تعداد سهام شرکت 2-تقلیل قیمت اسمی سهام).
2- کاهش سرمایه به علت زیاد بودن دارایی شرکت.
3- آیا کاهش سرمایه از طریق خرید سهام شرکت به وسیله خود شرکت امکانپذیر است یا خیر ؟
66- چگونگی تغییرات در اساسنامه شرکت(2 مورد)
الف- غیر قابلتغییر بودن تابعیت شرکت(تشکیل شرکت در ایران-مرکز اصلی شرکت در ایران باشد)
ب- منع افزایش تعهدات صاحبان سهام.
محدودیتهای مجمع عمومی در تغییر اساسنامه(3 مورد)
الف) تغییر در حقوق بعضی از سهامداران(تبصره 2 ماده 24 لایحه قانونی 1347)
ب) تغییرات ممنوع(دو مورد)
1. افزایش تعهدات سهامداران. در قسمت اخیر ماده 94 لایحه قانونی 1347 مقررشده است
2. تغییر تابعیت شرکت. در راستای راه حل(قانون تجارت 1311و قسمت اخیر ماده 74)، ماده 94 لایحه قانونی 1347 مقرر کرده است که هیچ مجمع عمومی ای نمیتواند تابعیت شرکت را تغییر بدهد.
3. تغییراتی که به حقوق فردی سهامدار لطمه وارد میکند.
67- شرکتهای سهامی به دلایل زیر منحل میشوند :
· 1- وقتی که شرکت موضوعی را که برای آن تشکیلشده است انجام داده یا انجام آن غیرممکن است
· 2- در صورتی که شرکت برای مدت معین – تشکیل گردیده و آن مدت منقضی شده باشد مگر آنکه مدت قبل از انقضاء تمدیدشده باشد
· 3- در صورت ورشکستگی
· 4- در هر موقع که مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام به هر علتی رأی به انحلال دهند
· 5- در صورت صدور حکم قطعی دادگاه
68- تغییر نوع شرکت در صلاحیت چه مقامی است ؟ در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده و به شرح زیر :
1- تبدیل شرکت سهامی خاص به سهامی عام.
2- تبدیل شرکت سهامی به انواع شرکتهای دیگر.
اشخاص ذیل نمیتوانند به مدیریت شرکت انتخاب شوند :
1- محجورین(ماده 210 تا 213 و 1214/ قانون مدنی و مواد 85 و 86 ق/امور حسبی).
2- ورشکستگان(ماده 423/ق/ تجارت)
3- محکومین جزایی
4- شاغلین(اصل 141/ق/ اساسی)و بند 3 ماده 15 قانون دفاتر اسناد رسمی و کانون سردفتران و دفتر یاران مصوب 25 تیرماه سال 1354).
69- اختیارات مدیران شرکت
ماده 118/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : جز درباره موضوعاتی که به موجب مقررات این قانون اخذ تصمیم و اقدام درباره آنها در صلاحیت خاص مجامع عمومی است مدیران شرکت دارای کلیه اختیارات لازم برای اداره امور شرکت میباشند مشروط بر آن که تصمیمات و اقدامات آنها در حدود موضوع شرکت باشد. محدود کردن اختیارات مدیران در اساسنامه یا به موجب تصمیمات مجامع عمومی فقط از لحاظ روابط بین مدیران و صاحبان سهام معتبر بوده و در مقابل اشخاص ثالث باطل و کانلمیکن است.
مدیران دارای اختیارات تام راجع به کلیه امور شرکت میباشند از جمله ؛
1- انجام عملیات شرکت.
2- تعیین و انتخاب و عزل نماینده و وکیل یا حق وکالت در توکیل.
3- نمایندگی شرکت نزد اشخاص و ادارات و دادگاههای حقوقی و جزایی در کلیه مراحل قانونی و نزد مقامات رسمی و شخصیتهای حقوقی و بانکها.
4- اقدام به هر گونه معاملات منقول و غیرمنقول.
5- انعقاد هر گونه قرارداد اجاره، رهن دارایی شرکت و قبول رهن مشتریان.
6- قبول و دادن ضمانت و تضمین.
7- رجوع به داوری و سازش اقدام به عقد هرگونه قرارداد و موافقتنامه.
8- دریافت هر مبلغ و مطالبات و اسناد و مدارک و دریافت هر گونه اموال منقول و غیرمنقول و پرداخت هر مبلغ دریافت قرضه از بانکها و مؤسسات و اشخاص.
9- دادن هر گونه رسید و مفاصاً حساب،بحث و مذاکره و حل و فصل و صلح در هر گونه مسائل مربوط به شرکت.
10- تعیین هزینههای شرکت و کنترل آن.
11- باز کردن یا بستن حساب جاری یا هر حساب دیگری در بانکها و مؤسسات صرافی و تجارتی و استفاده از آن و انتقال و بستن آنها.
12- کشیدن و امضا و ظهرنویسی چکها و بروات و سفتهها(اوراق بهادار و اسناد قابل معامله) و دریافت وجه آنها.
13- قبول و استفاده از اعتبارات و ضمانتنامههای بانکی و تجارتی و تصفیه آنها.
14- تعیین و عزل وکیل و نماینده تجاری و عامل و کارشناس و داور و داور سازش.
15- استخدام متخصص و بکار گماردن کارگران و تعیین حقوق و حقالزحمه و مزد آنان.
16- تشکیل و تأسیس شعب نمایندگی برای انجام امور تجارتی و فنی شرکت.
17- انجام تشریفات گمرگی.
18- انجام امور پستی و تلگرافی.
70- الزامات قانونی مدیران(8 مورد)
1- هیئتمدیره مکلف است در اولین جلسه یک رئیس و نایبرئیس را انتخاب که مدت انتخاب آنان نباید بیشتر از مدت عضویت آن در هیئتمدیره باشد و از 2 سال متجاوز نباشد و انتخاب مجدد انا بلامانع و هیئتمدیره در ر موقع میتواند رئیس و نایبرئیس هیئتمدیره را از سمتهای مذکور عزل نماید. تبصره 2 ماده 119 ل.ق)
2- رئیس هیئت رئیس علاوه بر دعوت و اداره جلسات هیئتمدیره مکلف است مجامع عمومی سهامداران(اعم از عادی و فوقالعاده و مجمع خاص) در موارد زیر که هیئتمدیره ملزم به دعوت آنها است دعوت نماید(م.ع.عادی سالیانه شرکت-دعوت مجمع عموی عادی یا فوقالعاده بنا به درخواست سهامدارنی که اقلاً5/1 سهام شرکت را مالک میباشند-دعوت مجمع عمومی عادی به طور فوقالعاده در مواقع مقتضی-دعوت مجمع عموی فوقالعاده در موارد تغییر در اساسنامه کاهش و افزایش سرمایه شرکت انحلال شرکت قبل از موعد یا تغییر نوع شرکت، زیانهای وارده به شرکت حداقل به میزان نصف سرمایه شرکت-مجامع عموی توسط رئیس هیئتمدیره و در غیاب او توسط جانشین او افتتاح گردید(مواد 83-91-95-101-102-138-141-12 ل.ق).
3- اعلام جلسه رئیس هیئتمدیره در مواردی که مجمع عموی(عادی و فوقالعاده)نتواند تصمیم بگیرد(م/104/ل.ق)
4- ارسال یک نسخه از صورتجلسه مجمع عموی یا هیئتمدیره یا توسط رئیس هیئت مذکور(انتخاب مدیران و بازرس یا بازرسان- تصویب ترازنامه- کاش یا افزایش سرمایه و هر نوع تغییرات در اساسنامه-انحلال شرکت و نحوه تصفیه آن).
5- برای تشکیل جلسات هیئتمدیره حضور بیش از نصف هیئتمدیره الزامی است.
6- هیئتمدیره باید لااقل هر 6 ما یک رتبه خلاصه صورت دارایی و قروض شرکت را تنظیم و به بازرسان بدهد.
7- برای هر یک از جلسات هیئتمدیره صورتجلسهی تنظیم و حداقل به امضای اکثریت مدیران حاضر در جلسه برسد.
8- پیشنهاد هیئتمدیره در مورد افزایش یا کاهش سرمایه باید متضمن توجیه لزوم افزایش یا کاهش سرمایه و شامل گزارشی در امور شرکت باشد.
ماده 270/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : هرگاه مقررات قانونی در مورد تشکیل شرکت سهامی یا عملیات آن یا تصمیماتی که توسط هر یک از ارکان شرکت اتخاذ میگردد رعایت نشود بر حسب مورد بنا به درخواست هر ذینفع بطلان شرکت یا عملیات یا تصمیمات مذکور به حکم دادگاه اعلام
خواهد شد لیکن مؤسسین و مدیران و بازرسان و صاحبان سهام شرکت نمیتوانند در مقابل
اشخاص ثالث به این بطلان استناد نمایند.
71- مسئولیت جزایی مدیران(9مورد)
1- عدم دعوت مجمع و عدم تنظیم اسناد(ماده 254 ق/اصلاحی و 232).
2- عدم تنظیم صورت حاضرین در مجمع(تجویز ماده 255 اصلاحی و 99)
3- جلوگیری از حضور سهامدار در مجامع عمومی و عدم رعایت حق رأی(مستنبط از موا253 و 257 ناظر به ماده 255 لایحه اصلاحی).
4- تقسیم سود موهوم(مستفاد از بندهای 1 و 2 ماده 258ق. اصلاحی).
5- استفاده خلاف از اموال و اعتبارات شرکت) بند 3 و 4 ماده 258 ل. اصلاحی).
6- سلب حق تقدم به هنگام افزایش سرمایه و دادن اطلاعات نادرست(برابر بند 1 مواد262 و 263 لایحه اصلاحی).
7- عدم رعایت مقررات راجع به کاهش سرمایه(طبق ماده 264 ل.اصلاحی)
8- از میان رفتن بیش از نصف سرمایه(ماده 265 ل.اصلاحی).
9- ورشکستگی شرکت(ماده 551/ق/تجارت)
ماده 143/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : در باره مسئولیت فردی و تضامنی مدیران پیشبینی نموده است « در صورتی که شرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود که دارایی شرکت برای تا دیه دیون آن کافی نیست دادگاه صلاحیتدارمیتواند به تقاضای هر ذینفع هر یک از مدیران و یا مدیرعامل را که ورشکستگی شرکت یا کافی نبودن دارایی شرکت به نحوی از انحاء معلول تخلفات او بوده است منفرداً یا متضامناً به تا دیه آن قسمت از دیونی که پرداخت آن از دارایی شرکت ممکن نیست محکوم نماید ».
ماده 129/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : اعضاء هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت و هم چنین مؤسسات و شرکتهایی که اعضای هیئتمدیره و یا مدیرعامل شرکت شریک یا عضو هیئتمدیره یا مدیرعامل آنها باشند نمیتوانند بدون اجازه هیئتمدیره در معاملاتی که با شرکت یا به حساب شرکت
میشود به طور مستقیم یا غیرمستقیم طرف معامله واقع و یا سهیم شوند و در صورت
اجازه نیز هیئتمدیره مکلف است بازرس شرکت را از معاملهای که اجازه آن دادهشده بلافاصله مطلع نماید و گزارش آن را به اولین مجمع عمومی عادی صاحبان سهام بدهد
و بازرس نیز مکلف است ضمن گزارش خاصی حاوی جزئیات معامله نظر خود را درباره چنین
معاملهای به همان مجمع تقدیم کند. عضو هیئتمدیره یا مدیرعامل ذینفع در معامله
در جلسه هیئتمدیره و نیز در مجمع عمومی عادی هنگام اخذ تصمیم نسبت به معامله
مذکور در حق رأی نخواهد داشت.
ماده 132/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : مدیرعامل شرکت و اعضاء هیئتمدیره به استثناء اشخاص حقوقی حق ندارند هیچگونه وام یا اعتبار از شرکت تحصیل نمایند و شرکت نمیتواند دیون آنان را تضمین یا تعهد کند. اینگونه عملیات به خودی خود باطل است. در مورد بانکها و شرکتهای
مالی و اعتباری معاملات مذکور در این ماده به شرط آن که تحت قیود و شرایط عادی و
جاری انجام گیرد معتبر خواهد بود. ممنوعیت مذکور در این ماده شامل اشخاصی نیز
که به نمایندگی شخص حقوقی عضو هیئتمدیره در جلسات هیئتمدیره شرکت میکنند و هم
چنین شامل همسر و پدر و مادر و اجداد و اولاد و اولاد اولاد و برادر و خواهر اشخاص
مذکور در این ماده است.
ماده 133/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : مدیران و مدیرعامل نمیتوانند معاملاتی نظیر معاملات شرکت که متضمن رقابت با عملیات شرکت باشد انجام دهند. هر مدیری که از مقررات این ماده تخلف کند و تخلف او موجب ضرر شرکت گردد مسئول جبران آن خواهد بود. منظور از ضرر در این ماده اعم است از ورود خسارت یا تفویت منفعت.
ماده 106/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : در مواردی که تصمیمات مجمع عمومی متضمن یکی از امور ذیل باشد یک نسخه از صورتجلسه مجمع باید به جهت ثبت به مرجع شرکتها ارسال گردد :
1- انتخاب مدیران و بازرس یا بازرسان.
2- تصویب ترازنامه.
3- کاهش یا افزایش سرمایه و هر نوع تغییر در اساسنامه.
4- انحلال شرکت و نحوه تصفیه آن.
نکته : وقتی که میگوییم مجمع عمومی مؤسس هنوز شرکتی وجود ندارد و فعالیتی صورت نگرفته است.
مسئولیت مدنی مدیران ص174
ماده 270/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : هرگاه مقررات قانونی در مورد تشکیل شرکت سهامی یا عملیات آن یا تصمیماتی که توسط هر یک از ارکان شرکت اتخاذ میگردد رعایت نشود بر حسب مورد بنا به درخواست هر ذینفع بطلان شرکت یا عملیات یا تصمیمات مذکور به حکم دادگاه اعلام خواهد شد لیکن مؤسسین و مدیران و بازرسان و صاحبان سهام شرکت نمیتوانند در مقابل اشخاص ثالث به این بطلان استناد نمایند.
ماده 273/ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : در صورت صدور حکم قطعی بر بطلان شرکت یا بطلان عملیات یا تصمیمات شرکت کسانی که مسئول بطلان هستند متضامناً مسئول خساراتی خواهند بود که از آن بطلان به صاحبان سهام و اشخاص ثالث متوجه شده است.
72- مسئولیت مدیران
ماده/142/ل/ق/اص/ ق/ تجارت : مدیران و مدیرعامل شرکت در مقابل شرکت و اشخاص ثالث نسبت به تخلف از مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت و یا مصوبات مجمع عمومی بر حسب مورد منفرداً یا
مشترکاً مسئول میباشند و دادگاه حدود مسئولیت هر یک را برای جبران خسارت تعیین
خواهد نمود.
ماده/143/ل/ق/اص/ ق/ تجارت : در صورتی که شرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود که دارایی شرکت برای تا دیه دیون آن کافی نیست دادگاه صلاحیتدارمیتواند به تقاضای هر ذینفع
هر یک از مدیران و یا مدیرعامل را که ورشکستگی شرکت یا کافی نبودن دارایی شرکت به
نحوی از انحاء معلول تخلفات او بوده است منفرداً یا متضامناً به تا دیه آن قسمت از
دیونی که پرداخت آن از دارایی شرکت ممکن نیست محکوم نماید.
73- ارگان کنترلکننده شرکت
الف- انتخاب و عزل بازرس یا بازرسان(بند3 ماده 20 و بند 3 ماده74 و ماده 145 ل.اص.ق.ت)
ماده 20 - برای تأسیس و ثبت شرکتهای سهامی خاص فقط تسلیم اظهارنامه به ضمیمه
مدارک زیر به مرجع ثبت شرکتها کافی خواهد بود :
1- اساسنامه شرکت که باید به امضاء کلیه سهامداران رسیده باشد.
2- اظهارنامه مشعر بر تعهد کلیه سهام و گواهینامه بانکی حاکی از تا دیه قسمت نقدی
آن که نباید کمتر از سی و پنج درصد کل سهام باشد. اظهارنامه مذکور باید به امضای
کلیه سهامداران رسیده باشد. هرگاه تمام یا قسمتی از سرمایه به صورت غیر نقد باشد
باید تمام آن تا دیه گردیده و صورت تقویم آن به تفکیک در اظهارنامه منعکس شده باشد
و در صورتی که سهام ممتازه وجود داشته باشد باید شرح امتیازات و موجبات آن در
اظهارنامه منعکس شده باشد.
3- انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت که باید در صورتجلسهای قید و به
امضای کلیه سهامداران رسیده باشد.
4- قبول سمت مدیریت و بازرسی با رعایت به قسمت اخیر ماده 17.
5- ذکر نام روزنامه کثیرالانتشاری که هر گونه آگهی راجع به شرکت تا تشکیل اولین
مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
تبصره - سایر قیود و شرایطی که در این قانون برای تشکیل و ثبت شرکتهای سهامی عام
مقرر است در مورد شرکتهای سهامی خاصلازمالرعایه نخواهد بود.
74- وظایف مجمع عمومی مؤسس به قرار زیر است(ماده 74)
1- رسیدگی به گزارش مؤسسین و تصویب آن و هم چنین احراز پذیرهنویسی کلیه سهام
شرکت و تا دیه مبالغ لازم.
2- تصویب طرح اساسنامه شرکت و در صورت لزوم اصلاح آن.
3- انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت.
4- تعیین روزنامه کثیرالانتشاری که هر گونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای سهامداران
تا تشکیل اولین مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
تبصره - گزارش مؤسسین باید حداقل پنج روز قبل از تشکیل مجمع عمومی مؤسس در محلی
که در آگهی دعوت مجمع تعیینشده است برای مراجعه پذیرهنویسان سهام آماده باشد.
ماده 145 - انتخاب اولین بازرس یا بازرسان شرکتهای سهامی عام در مجمع عمومی مؤسس
و انتخاب اولین بازرس یا بازرسان شرکتهای سهامی خاص طبق ماده 20 این قانون به عمل
خواهد آمد.
75- شرایط لازم برای بازرسان شرکتهای سهامی عام
1- داشتن حسن شهرت و نداشتن پیشینه کیفری موثر. 2- داشتن درجه لیسانس یا بالاتر در یکی از رشتههای متناسب با وظایف و مسئولیتهای بازرسی به تشخیص کمسیون(گروه) مذکور در ماده 2. 3- داشتن حداقل 5 سال تجربه متناسب با وظایف و مسئولیتهای بازرسی به تشخیص کمسیون مذکور در ماده 2 4- عدم اشتغال به نمایندگی در مجلس. 5- عدم اشتغال به طور تمام وقت در مؤسسات وابسته به دولت و شهرداریها و مؤسسات وابسته به آنها.
ب- وظایف بازرس یا بازرسان(ماده/148/ ل/ق/اص/ق/ تجارت)
1- اظهارنظر بازرسان در درستی حسابهای شرکت. 2- کنترل اطلاعات دادهشده. 3- رعایت تساوی حقوق سهامداران. 4- سایر وظایف بازرسان.
ماده 148 - بازرس یا بازرسان علاوه بر وظایفی که در سایر مواد این قانون برای
آنان مقررشده است مکلفاند درباره صحت و درستی صورت دارایی و صورت حساب دوره عملکرد
و حساب سود و زیان و ترازنامهای که مدیران برای تسلیم به مجمع عمومی تهیه میکنند
و هم چنین درباره صحت مطالب و اطلاعاتی که مدیران در اختیار مجامع عمومی
گذاشتهاند اظهارنظر کنند. بازرسان باید اطمینان حاصل نمایند که حقوق صاحبان سهام
در حدودی که قانون و اساسنامه شرکت تعیین کرده است به طور یکسان رعایت شده باشد و
در صورتی که مدیران اطلاعاتی برخلاف حقیقت در اختیار صاحبان سهام قرار دهند
بازرسان مکلفاند که مجمع عمومی را از آن آگاه سازند.
ج- اختیار بازرس یا بازرسان(2 مورد)
1- بازرسی از اسناد و مدارک و اطلاعات مربوط به شرکت(م/149 /ل).
2- نحوه گزارش بازرسان(تبصره م/150).
د- اهمیت گزارش بازرس یا بازرسان(خلاف/م/147 و 153/ل/ق/ت)
ه- مسئولیت مدنی و جزایی بازرس یا بازرسان
1- مسئولیت مدنی(م/154/ل/اص/ق/ت-ماده 270)
1- مسئولیت جزایی(در مورد سمت بازرس م/266- در مورد گزارش خلاف حقیقت م/267- مقررات عمومی.
76- حقوق صاحبان سهام(9 مورد)
1- حق پذیرهنویسی و دریافت سهام.
2- حق استفاده از سود قابل تقسیم و ذخایر شرکت.
3- حق تقدم در پذیرهنویسی سهام جدید شرکت
4- حق انتقال سهام.
5- حق تقدم در خرید سهام عرضهشده برای فروش.
6- حق کسب اطلاع از حسابها و وضع شرکت و عملیات مدیران.
7- حق رأی در مجامع.
8- حق دریافت ارزش اسمی سهام پس از انحلال و ختم تصفیه شرکت.
9- حق اقامه دعوی بطلان و مسئولیت علیه شرکت و مدیران و بازرسان.
77- شرایط لازم برای بازرسان
1- داشتن حسن شهرت و عدم پیشینه کیفری 2- داشتن درجه لیسانس در رشته متناسب با وظایف. 3- داشتن حداقل 5 سال تجربه متناسب با مسئولیتهای بازرسی به تشخیص کمسیون. 4- عدم اشتغال به نمایندگی در مجلس. 5- عدم اشتغال به طور تمام وقت در مؤسسات وابسته به دولت و شهرداریها و مؤسسات وابسته به آنها. 6- بازرسان تعیینشده در حکم بازرسان متعهد وزارت امور اقتصادی و دارایی و بورس اوراق بهادار و سایر سازمانهای ذینفع خواهد بود.
78- اشخاص زیر نمیتوانند به سمت بازرسی شرکت سهامی انتخاب شوند(ماده 147 ل/ق/اص/ق/ تجارت)
1- اشخاص مذکور در ماده 111 این قانون.
2- مدیران و مدیرعامل شرکت.
3- اقرباء و نسبی مدیران و مدیرعامل تا درجه سوم از طبقه اول و دوم.
4- هرکس که خود یا همسرش از اشخاص مذکور در بند 2 موظفاً حقوق دریافت میدارد.
اظهارنظر بازرسان در مورد دو چیز است :
الف- اظهارنظر در باره صحت مطالب و اطلاعاتی که مدیران در اختیار مجامع عمومی گذاشتهاند.
ب- آگاه ساختن مجمع عمومی از اخبار بر خلاف حقیقی است که مدیران در اختیار سهامداران قراردادهاند.
79- وظایف بازرس یا بازرسان
1- اظهارنظر بازرسان در صحت و درستی حسابهای شرکت.
2- کنترل اطلاعات دادهشده توسط مدیران به مجامع و سهامداران.
3- رعایت تساوی حقوق سهامداران.
4- سایر وظایف بازرسان.
80- اشخاصي که به موجب نسب ارث ميبرند(ماده/862/ق/مدنی)
1- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
2- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
3- اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها.
81- ترتیب مجامع عمومی(ماده 73/ ل/ق/اص/ق/تجارت)
1- مجمع عمومی مؤسس.
2- مجمع عمومی عادی.
3- مجمع عمومی فوقالعاده.
82- وظایف مجمع عمومی مؤسس(ماده 74/ ل/ق/اص/ق/تجارت)
1- رسیدگی به گزارش مؤسسین و تصویب آن و هم چنین احراز پذیرهنویسی کلیه سهام
شرکت و تا دیه مبالغ لازم.
2- تصویب طرح اساسنامه شرکت و در صورت لزوم اصلاح آن.
3- انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت.
4- تعیین روزنامه کثیرالانتشاری که هر گونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای سهامداران
تا تشکیل اولین مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
تبصره - گزارش مؤسسین باید حداقل پنج روز قبل از تشکیل مجمع عمومی مؤسس در محلی
که در آگهی دعوت مجمع تعیینشده است برای مراجعه پذیرهنویسان سهام آماده باشد.
83- رعایت تساوی حقوق سهامداران از جمله ؛ (9 مورد)
1- حق پذیرهنویس و دریافت سهام.
2- حق استفاده از سود قابل تقسیم و ذخایر شرکت.
3- حق تقدم در پذیرهنویس سهام جدید شرکت.
4- حق انتقال سهام.
5- حق تقدم در خرید سهام عرضهشده برای فروش.
6- حق کسب اطلاع از حسابها وضع شرکت و عملیات مدیران.
7- حق رأی در مجامع.
8- حق دریافت ارزش اسمی سهام پس از انحلال و ختم تصفیه شرکت.
9- حق اقامه دعوی بطلان و مسئولیت علیه شرکت و مدیران و بازرسان.
سایر وظایف بازرسان
1- دعوت مجمع عمومی عادی سالانه در صورتی که هیأت مدیره در این مورد اقدام ننماید(م/91).
2- دعوت مجمع عمومی عادی به طور فوقالعاده در مواقع مقتضی(م/92).
3-دعوت سهامداران و تشکیل مجمع عمومی بنا به تقاضای سهامدارانی که حداقل5/1 سهام شرکت را دارند(م/95).
4-دعوت مجمع عمومی عادی جهت انتخاب مدیری که سمت او بلا تصدی مانده بنا به تقاضای هر ذینفع از بازرس یا بازرسان به شرط خودداری هیأت مدیره(در اثر فوت، استعفا و سلب شرایط).
5- گزارش هر گونه تخلف در صورت مشاهده از مقررات قانونی و اساسنامه شرکت در مورد سهام وثیقه به مجمع عمومی عادی(م/117).
6- تقدیم گزارش خاص به مجمع عمومی عادی در مورد معاملات هیأت مدیره و مدیرعامل.
7- گزارش در مورد افزایش سرمایه و کاهش سرمایه.
8- گزارش خاص در مورد تبدیل ورقه قرضه با سهم شرکت.
9- گزارش خاص در مورد تعویض ورقه با سهم شرکت(م/71).
84- انحلال و تصفیه شرکت سهامی(7 مورد)
ماده 199 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت : شرکت سهامی در موارد زیر منحل میشود :
1- وقتی که شرکت موضوعی را که برای آن تشکیلشده است انجام داده یا انجام آن غیرممکن شده باشد.
2- در صورتی که شرکت برای مدت معین تشکیل گردیده و آن مدت منقضی شده باشد مگر این
که مدت قبل از انقضاء تمدید شده باشد.
3- در صورت ورشکستگی.
4-در هر موقع که مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام به هر علتی رأی به انحلال
شرکت بدهد.
5- در صورت صدور حکم قطعی دادگاه.
در موارد زیر هر ذینفع میتواند انحلال شرکت را از دادگاه بخواهد(ماده 201/ ل/ق/اص/ق/ تجارت) :
1- در صورتی که تا یک سال پس از به ثبت رسیدن شرکت هیچ اقدامی جهت انجام موضوع آن
صورت نگرفته باشد و نیز در صورتی که فعالیتهای شرکت در مدت بیش از یک سال متوقف
شده باشد.
2- در صورتی که مجمع عمومی سالانه برای رسیدگی به حسابهای هر یک از سالهای مالی
تا ده ماه از تاریخی که اساسنامه معین کرده است تشکیل نشده باشد.
3-در صورتی که سمت تمام یا بعضی از اعضای هیأت مدیره و هم چنین سمت مدیرعامل
شرکت طی مدتی زائد بر شش ماه بلا متصدی مانده باشد.
4- در مورد بندهای یک و دو ماده 199 در صورتی که مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان
سهام جهت اعلام انحلال شرکت تشکیل نشود و یا رأی به انحلال شرکت ندهد.
85- نکات قابلذکر سایر شرکتها
1- شرکت با مسئولیت محدود(م/94).
ماده/94/ق/تجارت : شركت با مسئوليت محدود شركتي است كه بين دو يا چند نفر براي امور تجارتي تشکیلشده و هر يك از شركاء بدون اينكه سرمايه به سهام يا قطعات سهام تقسيم شده باشد - فقط تا ميزان سرمايه خود در شركت مسئول قروض و تعهدات شركت است.
ماده/116/ق/تجارت : شركت تضامني شركتي است كه در تحت اسم مخصوصي براي امور تجارتي بين دو يا چند نفر با مسئوليت تضامني تشكيل ميشود:اگر دارايي شركت براي تأديه تمام قروض كافي نباشد هر يك از شركاء مسئول پرداخت تمام قروض شركت است.
هر قراري كه بين شركاء برخلاف اين ترتيب دادهشده باشد در مقابل اشخاص ثالث كانلميكن خواهد بود.
مثال برای شرکت تضامنی؛ سوهان سازی «شرکت سهامی حاج حسین سوهانی و پسران » در قم.
- در شرکت تضامنی انتقال سهم الشرکه مقدور نیست مگر با رضایت کلیه شرکا.
- در شرکت تضامنی ورشکستگی هر یک از شرکا موجب ورشکستگی سایر شرکا است. مگر سایر شرکا شخص ورشکسته را کمک بکنند. شرکت تضامنی شرکت شخص است.
ماده/139/ق/تجارت : در صورت فوت يكي از شركاء بقاء شركت موقوف به رضايت ساير شركاء و قائممقام متوفي خواهد بود - اگر ساير شركاء به بقاء شرکت تصمیم نموده باشند قائممقام متوفي بايد در مدت يك ماه از تاريخ فوت رضايت يا عدم رضايت خود را راجع به بقاء شركت كتباً اعلام نمايد در صورتی که قائممقام متوفي رضايت خود را اعلام نمود نسبت به اعمال شركت در مدت مزبور از نفع و ضرر شريك خواهد بود ولي در صورت اعلام عدم رضایت در منافع حاصله در مدت مذكور شريك بوده و نسبت به ضرر آن مدت سهيم نخواهد بود.
سكوت تا انقضاي يك ماه در حكم اعلام رضايت است.
توجه : شرکتهای مختلط سهامی از اختلاط دو نوع شریک با مسئولیت محدود و شریک سهامی با سهامدار صورت میگیرد.
شرکت نسبی ؛ حدود شرکت هر سرمایهدار به نسبت سرمایه او است.
از ص 109 تا 144 کتاب مهم است.
86- انواع شرکتهای تجاری(م/20/ق/تجارت)
الف- 3 مورد :
1- شرکتهای که مسئولیت شرکا نامحدود است و دارایی شرکا وثیقه طلب طلبکاران است(شرکتهای تضامنی و نسبی).
2- شرکتهای که مسئولیت کلیه شرکا محدود به آورده آنهاست(شرکتهای سهامی و با مسئولیت محدود).
3- شرکتهای که در آنها بعضی از شرکا مسئولیت نامحدود دارند(ش.س.م) و بعضی مسئولیت محدود(غیر سهامی).
شرکت تعاونی بر حسب اینکه شکل کدامیک از این شرکتها را گرفته باشد.
ب- 2 مورد :
1- شرکتهای قانونی : که مطابق قانون تجارت تشکیلشده در قالب یکی از شرکتهای مزبور(شرکت سهامی-نسبی- تضامنی- مختلط و تعاونی).
2- شرکتهای عملی : که ممکن است ظاهر یا مخفی و شرکتهای هستند که در عمل وجود دارند بدون اینکه به شکل یکی از شرکتهای موضوع قانون تجارت درآمده و مطابق قانون اخیر تشکیلشده است.
ج- طبقهبندی بر اساس قابلیت انتقال حصه شرکا(1- شرکتهای اشخاص- 2- شرکتهای سرمایه).
شرکتهای اشخاص : شخصیت شریک دارای اهمیت بوده و این اهمیت بیشتر از حیث روابط میان خود و شرکاست در این شرکتها انتقال حصه شریک به اشخاص فقط با رضایت دیگر شرکا میسر است و مثال بارز این شرکتها شرکت تضامنی است ولی شرکتهای(نسبی-م.غیر سهامی- مسئولیت محدود و تعاونی)را که به یکی از این صور ایجاد شده باشد جز شرکتهای اشخاص به حساب میآورند.
شرکتهای سرمایه : اهمیت اول سرمایه شرکت است و علت این نام(سرمایه) مسئولیت شرکا در حد آورده آنها به شرکت است و مسئولیت شرکا محدود بوده و در صورت ورشکست، طلبکاران میتوانند آورده شرکت را ببرند نه اموال شخصی شرکا.
87- به طور کلی، شرکت(سرمایه و اشخاص)
شرکت سرمایه(سهامی عام- سهامی خاص- با مسئولیت محدود)
شرکت اشخاص(تضامنی و نسبی و مختلط).
توجه : در شرکتهای سهامی عام، نقل و انتقال سهام نمیتواند مشروط به موافقت مدیران شرکت یا مجامع عمومی صاحبان سهام بشود.
د) طبقهبندی بر اساس موضوع شرکتها(تجارتی- غیر تجارتی- مؤسسات غیرانتفاعی. تجارتی(ش.با مسئولیت محدودم/94-ش. تضامنی.116-ش.غیر سهامی م/141-ش.م.سهامی م/162 قانونگذار گفته تجارتی نیست.
ه- طبقهبندی بر اساس صاحبان سرمایه(شرکتهای خصوصی(نفع خصوصی)-شرکتهای دولتی(نفع دولتی).
و) طبقهبندی بر اساس تابعیت شرکتها(ایرانی(داخلی)شرکتهای که در ایران تشکیل و مرکز اصلی آنها در ایران باشد.--- شرکتهای خارجی.
88- سه مسئله عمده در خصوص شرکتهای خارجی موجود در ایران
1- شناسایی شخصیت حقوقی شرکتهای خارجی به دو دلیل :
الف- شرکت در مملکت اصلی خود شرکت قانونی شناخته شود.
ب- در اداره ثبت اسناد تهران به ثبت رسیده باشد.
2- حقوق شرکتهای خارجی در ایران ؛
الف- شرکت خارجی نمیتواند در ایران بیش از حقوقی که در کشور خود در حدود اساسنامه دارد داشته باشد.
ب- نمیتواند از حقوقی بهرهمند شود که خاص اشخاص حقیقی است.
1- قانون حاکم بر شرکتهای خارجی یا ؛ تابع قانون ایران است و یا تابع قوانین خارجی و از این لحاظ تفاوتی میان شرکت خارجی و شخص حقیقی خارجی وجود ندارد.
89- طبقهبندیهای معمول شرکتها
الف- طبقهبندی بر اساس مسئولیت شرکا در قبال اشخاص ثالث.
ب- طبقهبندی بر اساس اختیار شرکا به انتقال حق(حصه و سهم) خود در شرکت به اشخاص ثالث.
90- دو ویژگی شرکتهای اشخاص
1. با وجود مقررات آمره قانون تجارت که حاکم بر آنهاست عمداً از قرارداد شرکا تبعیت میکنند.
2. قرارداد شرکت قائم به شخص شرکا است.
91- تشکیل شرکت
ماده/571/ق/مدنی : شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکين متعدد در شئ واحد به نحو اشاعه.
برای تأسیس و ثبت شرکتهای سهامی خاص فقط تسلیم اظهارنامه به ضمیمه مدارک زیر به مرجع ثبت شرکتها کافی خواهد بود(ماده 20/ ل/ق/اص/ق/ تجارت) :
1- اساسنامه شرکت که باید به امضاء کلیه سهامداران رسیده باشد.
2- اظهارنامه مشعر بر تعهد کلیه سهام و گواهینامه بانکی حاکی از تا دیه قسمت نقدی
آن که نباید کمتر از سی و پنج درصد کل سهام باشد.اظهارنامه مذکور باید به امضای
کلیه سهامداران رسیده باشد.
هرگاه تمام یا قسمتی از سرمایه به صورت غیر نقد باشد باید تمام آن تا دیه گردیده و صورت تقویم آن به تفکیک در اظهارنامه منعکس شده باشد و در صورتی که سهام ممتازه وجود داشته باشد باید شرح امتیازات و موجبات آن در
اظهارنامه منعکس شده باشد.
3- انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت که باید در صورتجلسهای قید و به
امضای کلیه سهامداران رسیده باشد.
4- قبول سمت مدیریت و بازرسی با رعایت به قسمت اخیر ماده 17.
5- ذکر نام روزنامه کثیرالانتشاری که هر گونه آگهی راجع به شرکت تا تشکیل اولین
مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
تبصره - سایر قیود و شرایطی که در این قانون برای تشکیل و ثبت شرکتهای سهامی عام
مقرر است در مورد شرکتهای سهامی خاصلازمالرعایه نخواهد بود.
92- شرکت
اِشاعه(مشاع) :مالکیت مالی متعلق به چند شخص است(قهری م/572 و 573 ق/ مدنی) اختیاری(عقود- مزج اختیاری- عمل شرکا)
شرکت عقدی از عقود معین.
قهری(ارث- انتزاج) به صورت خود به خودی، مزج غیر اختیاری.
ماده/572/ق/ مدنی : شرکت، اختياري است يا قهري.
ماده/573/ق/ مدنی : شرکت اختياري، يا در نتيجهي عقدي از عقود حاصل ميشود يا در نتيجهي عمل شرکا از قبيل مزج اختياري يا قبول مالي مشاعاً در ازاي عمل چند نفر و نحو اینها.
ماده/574/ق/ مدنی : شرکت قهري، اجتماع حقوق مالکين است که در نتيجهي امتزاج يا ارث، حاصل ميشود.
93- تعریف شرکت تجاری
ماده/220/ق/تجارت : هر شركت ايراني كه فعلاً وجود داشته يا در آتيه تشكيل شود و با اشتغال به امور تجارتي خود را به صورت يكي از شرکتهای مذكور در این قانون در نياورده و مطابق مقررات مربوطه به آن شركت عمل ننمايد شركت تضامني محسوب شده و احكام راجع به شرکتهای تضامني در مورد آن اجرا ميگردد.
هر شركت تجارتي ايراني مذكور در اين قانون و هر شركت خارجي كه بر طبق قانون ثبت شرکتها مصوب خردادماه 1310 مكلف به ثبت است بايد در کلیه اسناد و صورت حسابها و اعلانات و نشريات خطي يا چاپي خود در ايران تصريح نمايد كه در تحت چه نمره در ايران به ثبت رسيده و الا محكوم به جزای نقدي از دويست تا دو هزار ريال خواهد شد - اين مجازات علاوه بر مجازاتي است كه در قانون ثبت شرکتها براي عدم ثبت مقررشده.
94- عناصر تشکیلدهنده شرکت
1- عقد یا توافق.
2- آوردن سرمایه.
3- تقسیم سود.
4- شخصیت حقوقی.
ماده/583/ق/تجارت : كليه شرکتهای تجارتي مذكور در اين قانون شخصيت حقوقي دارند.
بعد از اینکه شرکت منعقد شد از دل شرکت منعقده شخص حقوقی بیرون میآید که کاملاً مستقل است.
چگونه شخصیت حقوقی به وجود میاید(نظریه وجود دارد) :
الف- نظریه موجودیت حقیقی شخصیت حقوقی(نظریه واقعی بودن شخصیت حقوقی). انتقاد بر این شخصیت که؛ شرکت باید ثبت شود.
ب- نظریه فرضی بودن شخصیت حقوقی شرکت.
گروههای هستند که قانونگذار به آنها شخصیت حقوقی اعطا کرده است(نظریه دوم بهتر است).
ج- نظریه تخصیص اموال ؛ عدهای معتقدند مالی که به یک امر تجاری اختصاص دادهشده این مال دارای شخصیت حقوقی است. و این شخصیت حقوقی با افراد دو تفاوت دارد :
1- شرکتهای که دارای شخصیت حقوقی هستند مانند انسان دارای وجدان نیستند.
2- اهلیت اشخاص حقیقی نامحدود است ولی شرکتهای حقوقی اهلیت محدودی دارند.
ماده 588 - شخص حقوقي ميتواند داراي كليه حقوق و تكاليفي شود كه قانون براي افراد قائل است مگر حقوق و وظائفي كه بالطبيعه فقط انسان ممکن است داراي آن باشد مانند حقوق و وظايف ابوت - نبوت و امثال ذالك.
ماده/108/ق/ تجارت : روابط بين شركاء تابع اساسنامه است - اگر در اساسنامه راجع به تقسيم نفع و ضرر مقررات خاصي نباشد تقسيم مزبور به نسبت سرمایه شرکاء به عمل خواهد آمد.
95- اعاده حیثیت
ماده 575 - ورشكستگان به تقبل و همچنين اشخاصي كه براي سرقت يا کلاهبرداری يا خيانت در امانت محکومشدهاند مادامي كه از جنبه جزایی اعاده حيثيت نكردهاند نميتوانند از جنبه تجارتي اعاده اعتبار كنند.
آغاز شخصیت حقوقی شرکتها : در ایران معیار ثبت نمیتواند آغاز شرکت باشد و بستگی به نوع شرکت داشته و متفاوت است(مواد 118 و 96 و 185/ق/تجارت).
ماده 118 - شركت تضامني وقتي تشكيل ميشود كه تمام سرمايه نقدي تأديه و سهمالشركه غير نقدي نيز تقويم و تسليم شده باشد.
ماده 106 - تصميمات راجع به شركت بايد به اكثريت لااقل نصف سرمايه اتخاذ شود - اگر در دفعه اولي اين اكثريت حاصل نشد بايد تمام شرکاء مجدداً دعوت شوند در اين صورت تصميمات به اكثريت عددي شركاء اتخاذ ميشود اگر چه اكثريت مزبور داراي نصف سرمايه نباشد. اساسنامه شرکت میتواند ترتيبي برخلاف مراتب فوق مقرر دارد.
ماده 185 - دستور ماده 118 - 119 - 120 - 121 - 122 - 123 در مورد شركت نسبي نيز لازمالرعايه است.
96- پایان شخصیت حقوقی شرکتها(مواد 202 تا 218 قانون تجارت)
با انحلال آنها شخصیت حقوقی پایان نمیپذیرد اما اشخاص حقوقی با فوت آنها انحلال صورت میپذیرد.
پایان شخصیت حقوقی شرکتها پس از مرحله تسویه است.
97- آثار و نتایج شخصیت حقوقی شرکتها(م/4/ق/تجارت)
1- شرکت پس از دارا شدن شخصیت حقوقی تاجر محسوب شده و دارای اهلیت اقامتگاه و دفاتر است و دارای اسم میشود. مثل؛ خانهسازی یا عدالت و ... .
اسم شرکت جزء دارایی شرکت محسوب میشود و ممکن است دو اسم داشته باشد(اسم تابلوی شرکت و اسم تجاری شرکت).
2- دارایی شرکت که تضمین طلب، طلبکاران است.
یکی از موارد سقوط تعهد تهاتر است.
98- طلبکاران شرکت
1- پس از ورشکستگی شرکت و اقامه دعوی.
2- پس از اقامه دعوی.
99-دومین اثر تفکیک دارایی
1- داراییهای شرکت وثیقه دیون و تعهدات شرکت است.
2- طلبکاران شرکت برای تحصیل طلب خویش حق مراجعه به شرکا ندارند.
1- میان طلب شرکا و طلب شرکت و بالعکس قابل تهاتر نیست.
2- میان ورشکستگی شرکت و شرکا ملازمهای وجود ندارد.
تهاتر : دو شخص نسبت به یکدیگر در آن واحد در مقابل یکدیگر طلبکار باشند که باعث سقوط تعهد طرفین میشود.
100- در رابطه مدیر شرکت با شرکا(3 نظریه وجود دارد)
1- نظریه نمایندگی ؛ مدیران نماینده شرکت هستند.
ایراد : خود شرکت نمیتواند مدیران را انتخاب کند.
2- مدیر به عنوان بخشی از اداره شرکت است.
تذکر ؛ شرکت فاقد مسئولیت کیفری(زندان) بوده اما مسئولیت مدنی(جبران ضرر و خیارات) دارد و مسئولیت مدنی ممکن است ناشی از جرم یا شبهه جرم باشد.شرکت میتواند هم هبه بدهد و هم بپذیرد.
شرکت میتواند هم هبه بدهد و هم هبه بپذیرد.
نکات مهم :
1- ورشکستگی شرکا تأثیری در شرکت ندارد و بر عکس هم صحیح است.
2- ورشکستگی شرکت تأثیری در شرکا ندارد.
101- آثار دارا بودن شخصیت حقوقی :
- داشتن(اسم، اهلیت، اقامتگاه اداری و ... ).
- وقتی که شرکت دارای شخصیت حقوقی شد باید دارایی داشته باشد و این دارایی جدا از دارایی شرکا است.
- دارایی شرکت وسیله تعهدات خود شرکت است.
1.اهلیت ؛ شرکت باید دارای اهلیت باشد(م/588/ق/ت)اهلیت شرکت محدود به موضوع شرکت است مثل ؛ یعنی یک شرکت حملونقل صرفاً برای حملونقل اهلیت دارد و لا غیر.
ماده 588 - شخص حقوقي ميتواند داراي كليه حقوق و تكاليفي شود كه قانون براي افراد قائل است مگر حقوق و وظائفي كه بالطبيعه فقط انسان ممکن است داراي آن باشد مانند حقوق و وظايف ابوت - نبوت و امثال ذالك.
1. حقوق و تکالیفی که ویژه اشخاص حقیقی(انسانها) است شرکت نمیتواند داشته باشد.
2. تصمیمات اداره شرکت به توسط ادارهکنندگان شرکت است.
اموال هر شخص(حقیقی/حقوقی)وثیقه دیون اوست.
مدیران شرکت دو محدودیت دارند :
1- موضوع شرکت.
2- اختیارات مدیران در حیطه اختیارات تفویض شده از طرف شرکا است.
حقوق و وظائف و اقامتگاه و تابعيت شخص حقوقي
ماده 588 - شخص حقوقي ميتواند داراي كليه حقوق و تكاليفي شود كه قانون براي افراد قائل است مگر حقوق و وظائفي كه بالطبيعه فقط انسان ممکن است داراي آن باشد مانند حقوق و وظايف ابوت - نبوت و امثال ذالك.
اهلیت : شرکت باید دارای اهلیت باشد.
الف- اهلیت شرکت محدود به موضوع شرکت است مثل ؛ شرکت حملونقل یعنی شرکت در خارج از حملونقل اهلیت ندارد.
ب- حقوق و تکالیف حق ویژه اشخاص حقیقی است(ویژه انسان است).
ج- تصمیمات اداره شرکت به توسط ادارهکنندگان شرکت است.
102- اقامتگاه شرکت
1- یکی از خصوصیات اقامتگاه شرکت، تعیین دادگاه محل شرکت است.
2- اقامتگاه شرکت تابعیت شرکت را مشخص میکند(م/591/ق/تجارت).
3- معافیت از مالیات برای شرکتهای که جلب سرمایه بکنند در مناطقی خاص از کشور مثل ؛ شرکتهای موجود در کیش (م/590/ق/ تجارت).
اقامتگاه شرکت(اساسنامهای/واقعی) را اساسنامه شرکت معین میکند.
ماده 83 ل. ق.اص.ق.تجارت : هر گونه تغییر در مواد اساسنامه یا در سرمایه شرکت یا انحلال شرکت قبل از موعد منحصراً در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است.
آیا میتوان اساسنامه شرکت را تغییر داد ؟ بستگی به شرکت دارد.
نکته : تغییر اقامتگاه در صورتی که باعث تغییر تابعیت نشود، ممکن است.
ماده 111 ل. ق.اص.ق.تجارت : اشخاص ذیل نمیتوانند به مدیریت شرکت انتخاب شوند :
1- محجورین و کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر شده است.
2- کسانی که به علت ارتکاب جنایت با یکی از جنحههای ذیل به موجب حکم قطعی از حقوق اجتماعی کلاً یا بعضاً محروم شده باشند در مدت محرومیت؛ سرقت- خیانت در امانت- کلاهبرداری- جنحههایی که به موجب قانون در حکم خیانت در امانت یا کلاهبرداری شناخته شده است - اختلاس -تدلیس - تصرف غیرقانونی در اموال عمومی.
تبصره - دادگاه شهرستان به تقاضای هر ذینفع حکم عزل هر مدیری را که برخلاف مفاد این ماده انتخاب شود یا پس از انتخاب مشمول مفاد این ماده گردد صادر خواهد کرد و حکم دادگاه مزبور قطعی خواهد بود.
103- تابعیت شرکت
ماده/591/ق/تجارت : اشخاص حقوقي تابعيت مملكتي را دارند كه اقامتگاه آنها در آن مملكت است.
ماده/110/ق/تجارت : شركاء نميتوانند تبعيت شركت را تغيير دهند مگر به اتفاق آراء.
ماده2 ل. ق.اص.ق.تجارت : شرکت سهامی شرکت بازرگانی محسوب میشود ولو این که موضوع عملیات آن امور بازرگانی نباشد.
104- تفاوت شرکت سهامی خاص و عام
شرکت سهامی خاص ؛ شركتی است بازرگانی كه تمام سرمایه آن در موقع تأسیس منحصراً توسط مؤسسین تأمین گردیده و سرمایه آن به سهام تقسیمشده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنها است و تعداد سهامداران نباید از سه نفر كمتر باشد و در موقع تأسیس سرمایه شرکتهای سهامی خاص از یك میلیون ریال نباید كمتر باشد.
عبارت شركت سهامی خاص باید قبل از نام شركت یا بعد از آن بدون فاصله با نام شركت در کلیه اوراق و اطلاعیهها و آگهیهای شرکت به طور روشن و خوانا قید شود.
شركت سهامی عام ؛ شركتی است كه سرمایه آن به سهام تقسیمشده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنها است و شرکتهایی كه مؤسسین آنها قسمتی از سرمایه شركت را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند شركت سهامی عام نامیده میشوند و باید بلافاصله قبل یا بعد از نام شركت عبارت سهامی عام در كلیه اوراق و اطلاعیهها و آگهیهای شركت به طور روشن و خوانا قید شود و سرمایه در موقع تأسیس شرکتهای سهامی عام نباید از پنج میلیون ریال(پنصدهزار تومان) كمتر باشد و در صورتی كه بنا به موجباتی سرمایه شركت سهامی عام در هر زمان كمتر از مبلغ مذكور شود باید ظرف یك سال از طریق افزایش سرمایه - سرمایه شركت به حداقل مقرر برسد و در صورت عدم حصول شركت سهامی عام باید به انواع شرکتهای دیگر مصرح در قانون تجارت تبدیل شود و در غیر این صورت هر ذینفع ( سهامدار) میتواند انحلال شركت سهامی عام را از دادگاه صلاحیت دار درخواست نماید.
برای تأسیس شركت سهامی عام مؤسسین در بدو امر بایستی حداقل ٢٠% سرمایه شرکت را شخصاً تعهد و لااقل ٣٥% از مبلغ تعهدشده را در حسابی بنام شركت در شرف تأسیس نزد یكی از بانکها سپرده سپس اظهارنامهای به ضمیمه طرح اساسنامه شركت و طرح اعلامیه پذیرهنویسی سهام كه به امضای كلیه مؤسسین رسیده باشد به اداره ثبت شرکتها تسلیم ورسید دریافت دارند چنانچه قسمتی از تعهد مؤسسین به صورت غیر نقد باشد باید عین آن یا مدارك مالكیت آن را در همان بانكی كه برای پرداخت مبلغ نقدی حساب باز شده تودیع و گواهی بانك را به ضمیمه اظهارنام و مدارك فوق الذكر به اداره ثبت شرکتها تسلیم نمایند.
105- کاملترین شرکتها به درجه اولویت :
1- تضامنی 2- نسبی
ماده 116 - شركت تضامني؛ شركتي است كه در تحت اسم مخصوصي براي امور تجارتي بين دو يا چند نفر با مسئوليت تضامني تشكيل ميشود. اگر دارايي شركت براي تأديه تمام قروض كافي نباشد هر يك از شركاء مسئول پرداخت تمام قروض شركت است.
106- شخصيت حقوقي
م/584/ق/ تجارت : تشكيلات و مؤسساتي كه براي مقاصد غير تجارتي تأسیسشده يا بشوند از تاريخ ثبت در دفتر ثبت مخصوصي كه وزارت عدليه معین خواهد كرد شخصيت حقوقي پيدا ميكنند.
م/587/ق/ تجارت : مؤسسات و تشكيلات دولتي و بلدي به محض ايجاد و بدون احتياج به ثبت داراي شخصيت حقوقي ميشوند.
ماده 102 ل. ق.اص.ق.تجارت : در کلیه مجامع عمومی حضور وکیل یا قائممقام قانونی صاحب سهم و هم چنین حضور نماینده یا نمایندگان شخصیت حقوقی به شرط ارائه مدرک وکالت یا نمایندگی به منزله حضور خود صاحب سهم است.
107- مشخصات شرکتهای تضامنی
ماده 116 - شركت تضامني شركتي است كه در تحت اسم مخصوصي براي امور تجارتي بين دو يا چند نفر با مسئوليت تضامني تشكيل ميشود:اگر دارايي شركت براي تأديه تمام قروض كافي نباشد هر يك از شركاء مسئول پرداخت تمام قروض شركت است.
هر قراري كه بين شركاء برخلاف اين ترتيب دادهشده باشد در مقابل اشخاص ثالث كانلميكن خواهد بود.
ماده 132 - اگر در نتيجه ضررهاي وارده سهمالشركه كم شود مادام كه اين كمبود جبران نشده تأديه هر نوع منفعت به شركاء ممنوع است.
ماده 133 - جز در مورد فوق هيچ يك از شركاء را شركت نميتواند به تكميل سرمايه كه به علت ضررهاي وارده كم شده است ملزم كرده و يا او را مجبور نمايد بيش از آنچه كه در شرکت نامه مقررشده است به شركت سرمايه دهد.
ماده/123/ق/تجارت : در شركت تضامني هيچ يك از شركاء نميتواند سهم خود را به ديگري منتقل كند مگر به رضايت تمام شركاء.
ماده/200/ق/تجارت : در هر موقع كه تصميماتي براي تغيير اساسنامه شركت يا تمديد مدت شركت زائد بر مدت مقرر يا انحلال شركت (حتي در مواردي که انحلال به واسطه انقضاي مدت شركت صورت ميگيرد) و تعيين كيفيت تفریق حساب يا تبديل شركاء يا خروج بعضي از آنها از شركت يا تغيير اسم شرکت اتخاذ شود مقررات مواد 195 و 197 لازمالرعايه است. همين ترتيب در موقع هر تصميمي كه نسبت به مورد معين در ماده 79 اين قانون اتخاذميشود رعايت خواهد شد.
108- در مقررات راجع به ثبت شرکتها و نشر شرکت نامهها
ماده/195/ق/تجارت : ثبت كليه شرکتهای مذكور در اين قانون الزامي و تابع جميع مقررات قانون ثبت شرکتها است.
ماده 196- اسناد و نوشتجاتي كه براي به ثبت رساندن شركت لازم است در نظامنامه وزارت عدليه معين ميشود.
ماده 197- در ظرف ماه اول تشكيل هر شركت خلاصه شرکت نامه و منضمات آن طبق نظامنامه وزارت عدليه اعلان خواهد شد.
مقررات آمره ؛ مقرراتی که نمیشود خلاف آنها را شرط کرد.
ماده/139/ق/تجارت : در صورت فوت يكي از شركاء بقاء شركت موقوف به رضايت ساير شركاء و قائممقام متوفي خواهد بود - اگر ساير شركاء به بقاء شرکت تصمیم نموده باشند قائممقام متوفي بايد در مدت يك ماه از تاريخ فوت رضايت يا عدم رضايت خود را راجع به بقاء شركت كتباً اعلام نمايد در صورتی که قائممقام متوفي رضايت خود را اعلام نمود نسبت به اعمال شركت در مدت مزبور از نفع و ضرر شريك خواهد بود ولي در صورت اعلام عدم رضایت در منافع حاصله در مدت مذكور شريك بوده و نسبت به ضرر آن مدت سهيم نخواهد بود.
سكوت تا انقضاي يك ماه در حكم اعلام رضايت است.
109- در شرايط اساسي براي صحت معامله
ماده/190/ق/مدنی : براي صحت هر معامله شرايط ذيل اساسي است :
۱ - قصد طرفين و رضاي آنها
۲- اهليت طرفين
۳ - موضوع معين که مورد معامله باشد.
۴- مشروعيت جهت معامله
ماده/47/ق/ثبت : در نقاطی كه اداره ثبت اسناد و املاك و دفاتر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است:
كلیه عقود و معاملات راجع به عین یا منافع اموال غیرمنقوله كه در دفتر املاك ثبتنشده.
صلحنامه و هبه نامه و شركت نامه
ماده/48/ق/ثبت : سندی كه مطابق مواد فوق باید به ثبت برسد و به ثبت نرسیده در هیچ یك از ادارات و محاكم پذیرفته نخواهد شد.
110- شرایط شکلی قرارداد شرکت
تشکیل شرکت با مسئولیت محدود لزوماً قرارداد کتبی بین شرکا باشد و کلیه شرکا باید این قرارداد را شخصاً یا توسط وکیل دارای اختیار امضا کنند. این قرارداد باید حتماً به صورت رسمی تنظیم شود و الا طبق مواد 47 و 48 قانون ثبت بلااثر خواهد بود.
در شرکت نامه باید به صراحتا قیدشده باشد که سهم الشرکه های غیر نقدی هر کدام به چه میزان تقویم شده است. این نکته که موضوع ماده 97 قانون تجارت است، تنها نکته ای نیست که باید در شرکت نامه قید شود، و البته اهمیت آن از دیگر نکات بیشتر است؛ چرا که قانونگذار عدم ذکر آن را در قرارداد شرکت، موجب بطلان قرارداد تلقی کرده است(ماده 100 ق.ت).
البته تنها چیزی که موجب بطلان قرارداد شرکت است، عدم قید میزان تقویمی سهم الشرکه های غیر نقدی است. بنابراین، هرگاه در شرکت نامه میزان سرمایه نقدی قید نشده باشد و یا به صراحت قید نشده باشد که سرمایه کلاً یا جزئاً پرداختشده است یا خیر، قرارداد شرکت باطل نیست.
اما در مواد 107، 108، و111 قانون تجارت به « اساسنامه » شرکت با مسئولیت محدود هم اشاره شده است. آیا وجود اساسنامه، علاوه بر شرکت نامه، برای تشکیل شرکت ضروری است یا خیر؟ جواب قطعاً منفی است و اغلب اوقات در عمل برای این نوع شرکت اساسنامه تنظیم نمیشود و این امر، در صورتی که در شرکت نامه تمام موارد لازم راجع به شرکت قیدشده باشد، ضرروی هم نیست.
علیالاصول در شرکت نامه باید نکاتی چند قید شود؛ از جمله: سهم هر یک از شرکا در سود و زیان، اینکه سرمایه شرکت پرداختشده است و اینکه مدیران شرکت چه اختیاراتی خواهند داشت.معذلک، عدم قید این نکات موجب بی اعتباری شرکت نخواهد بود. اسم شرکت نیز باید در شرکت نامه قید شود که نباید متضمن اسم هیچ یک از شرکا باشد والا شریکی که اسم او در اسم شرکت قیدشده، در مقابل اشخاص ثالث، حکم شریک ضامن در شرکت تضامنی را خواهد داشت(ماده 95ق.ت.(
111- حیات مالی شرکت با مسئولیت محدود
حیات مالی شرکت با مسئولیت محدود به پنج مسئله اصلی و مهم وابسته است : الف- وضعیت حسابهای شرکت. ب- انتقال سهم الشرکه ها. ج- منع صدور سهام. د- تقسیم منافع شرکت. ذ- تغییر سرمایه.
ماده/120/ق/تجارت : در شركت تضامني شركاء بايد لااقل يك نفر از ميان خود يا از خارج به سمت مديري معين نمايند.
ماده/581/ق/ مدنی : تصرفات هر يک از شرکا در صورتي که بدون اذن يا خارج از حدود اذن باشد فضولي بوده و تابع مقررات معاملات فضولي خواهد بود.
112- حدود اختیارات مدیران شرکت
ماده 121 - حدود مسئوليت مدير يا مديران شركت تضامني همان است كه در ماده 51 مقررشده.
ماده 51 - مسئوليت مدير شركت در مقابل شركاء همان مسئوليتي است كه وكيل در مقابل موكل دارد.
113- عزل و نصب مدیر شرکت
ماده/679/ق/مدنی : موکل ميتواند هر وقت بخواهد وکيل را عزل کند مگر اين که وکالت وکيل و يا عدم عزل در ضمن عقد لازمي شرط شده باشد.
ماده 132 - اگر در نتيجه ضررهاي وارده سهمالشركه كم شود مادام كه اين كمبود جبران نشده تأديه هر نوع منفعت به شركاء ممنوع است.
114- انحلال و تصفیه شرکت
موارد انحلال شرکت سهامی :
1 - وقتی که شرکت موضوعی را که برای آن تشکیلشده انجام داده یا انجام آن غیرممکن شده است.
2- در صورتی که شرکت برای مدت معین تشکیل گردیده و آن مدت منقضی شده باشد. مگر این که مدت شرکت قبل از انقضا تمدید شده باشد.
3- در صورت ورشکستگی(هر گاه شرکت ورشکسته شود و حکم ورشکستگی آن صادر گردد) منحل میشود.
4 - در هر موقع که مجمع عمومی فوقالعاده به هر علتی(مانند از بین رفتن بیش از نصف سرمایه شرکت) رأی به انحلال دهد.
5- در صورت حکم قطعی دادگاه(مبنی بر انحلال شرکت) بر اساس درخواست اشخاص ذینفع.
نکات : انحلال مرحلهای پیش از تصفیه است.
عامل ورشکستگی بر سایر انحلال مقدم است. لذا با حصول حالت توقف توسل به سایر طرق انحلال ممکن نیست .
در برخی از موارد مجمع عمومی فوقالعاده الزاماً باید تصمیم به انحلال شرکت بگیرد (م141.ل.ا.ق.ت)
اشخاص ذینفع (مانند صاحبان سهام مؤسس و انتفاعی)میتواند نسبت به انحلال شرکت اعتراض کنند
مدیران تصفیه میتوانند تقاضای صدور حکم ورشکستگی شرکت منحله را بنماید
مدیر یا مدیران تصفیه از معامله با شرکت ممنوع هستند.
2- لزوم ثبت انحلال شرکتهای سهامی.
تصمیم راجع به انحلال شرکت و اسامی مدیر یا مدیران تصفیه و نشانی آنها باید ظرف 5روز از طرف مدیران تصفیه به مرجع ثبت شرکتها اعلام شود تا پس از ثبت به اطلاع عموم برسد.
نکته : ضمانت اجرای عدم ثبت و اعلان انحلال شرکت بلااثر بودن آن در مقابل اشخاص ثالث است.
115- موارد انحلال شرکتهای تضامنی(6 مورد)
1. شركت برای انجام هدفی تأسیسشده و آن امر انجام گردد و یا انجام آن غیرمقدور باشد.
2. شركت برای مدتی معین تشكیل و آن مدت منقضی شده و قبل از انقضای آخرین روز صورتجلسه تمدید مدت تحویل اداره ثبت شرکتها نشده باشد.
3. در صورتی كه ورشكست شده باشد(ورشكستگی توقف از پرداخت دیون میباشد)
4. در صورت تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده شركت تضامنی.
5. در صورت تراضی تمام شركا.
6. در صورتی كه احدی از شركا بنا به دلایلی از محكمه درخواست انحلال كرده و محكمه آن دلایل را موجه دانسته و حكم به انحلال شركت بدهد.
7. در صورتی كه احدی از شركا ورشكست شود و سهم ورشكسته در شركت از منافع كافی برای پرداخت دیون وی نباشد میتوانند تقاضای انحلال شركت را نمایند مشروط بر اینكه شش ماه قبل قصد خود را به وسیله اظهارنامه به اطلاع شركت رسانده باشند در این صورت سایر شركا میتوانند قبل از صدور رأی قطعی دایر بر انحلال شركت با پرداخت طلب طلبكاران (تا حد دارایی مدیون) یا با جلب رضایت آنان به طرق دیگر از انحلال شركت جلوگیری به عمل آورند.
8. در صورتی كه احدی از شركا شركت را فسخ نماید و وفق اساسنامه اجازه این كار را داشته باشند.
9. در صورت فوت یا محجوریت یكی از شركا و قید این امر در اساسنامه.
- در صورت انحلال شركت احدی از شركا یا خارج از شركا به عنوان مدیر تصفیه انتخاب خواهد شد.
- هر گاه شركت تضامنی منحل شود تا زمانی كه دیون شركت از دارایی آن پرداخت نشده باشد هیچکدام از طلبكاران شخصی شركا حقی در آن دارایی نخواهند داشت اگر دارایی شركت برای پرداخت قروض كافی نباشد طلبكاران شركت حق دارند بقیه طلب خود را از تمام یا فرد فرد شركای ضامن مطالبه نمایند ولی طلبكاران شركت بر طلبكاران شخصی شركا حق تقدمی ندارند ( ماده ١٢٦ ق ت) و در صورتی میتوان شركا را برای وصول طلب تحت تعقیب قرارداد كه شركت منحل شده باشد
- هر كس كه به عنوان شریك ضامن وارد شركت تضامنی شود متضامنا با سایر شركا مسئول پرداخت قروضی خواهد بود كه قبل از ورود وی حاصلشده و اعم از اینكه تغییری در اسم شركت داده یا نداده شده باشد چنانچه شركا قراری فی مابین برخلاف فوق نموده باشند این قرار در مقابل اشخاص ثالث كان لم یكن خواهد بود ( ماده ١٢٥ ق ت) در صورت فوت یا محجوریت یكی از شركا بقای شركت منوط به رضایت سایر شركا و قائممقام متوفی خواهد بود . ( مواد ١٣٩ و ١٤٠ ق ت)
ماده 136 - شركت تضامني در موارد ذيل منحل ميشود:
الف) در مورد فقرات 1 - 2 - 3 ماده 93(در انحلال شركت)
ماده 93 - شركت سهامي در موارد ذيل منحل ميشود:
1- وقتي كه شركت مقصودي را كه براي آن تشکیلشده بود انجام داده يا انجام آن غیرممکن شده باشد. 2- وقتي كه شركت براي مدت معيني تشكيل و مدت منقضي شده باشد. 3- در صورتي كه شركت ورشكست شود در صورتي كه شركت ورشكست شود. 4- در صورت تصميم مجمع عمومي.
ب) در صورت تراضي تمام شركاء:
ج) در صورتي كه يكي از شركاء به دلایلی انحلال شركت را از محكمه تقاضا نمايد و محكمه آن دلایل را موجه دانسته و حكم به انحلال بدهد.
د) در صورت فسخ يكي از شركاء مطابق ماده 137.
ه) در صورت ورشكستگي يكي از شركاء مطابق ماده 138.
و) در صورت فوت يا محجوريت يكي از شركاء مطابق مواد 139 و 140.
تبصره - در مورد بند (ج) هر گاه دلایل انحلال منحصراً مربوط به شريك يا شركاء معيني باشد محكمه ميتواند به تقاضاي ساير شركاء به جای انحلال حكم اخراج آن شريك يا شركاي معين را بدهد.
ماده 137 - فسخ شركت در صورتي ممكن است كه در اساسنامه اين حق از شركاء سلب نشده و ناشي از قصد اضرار نباشد - تقاضاي فسخ باید شش ماه قبل از فسخ كتباً به شركاء اعلام شود.
اگر موافق اساسنامه بايد سال به سال به حساب شركت رسيدگي شود فسخ در موقع ختم محاسبه ساليانه به عمل ميآيد.
ماده/138/ق/تجارت : در مورد ورشكستگي يكي از شركاء انحلال وقتي صورت ميگيرد كه مدير تصفيه كتباً تقاضاي انحلال شركت را نموده و از تقاضای مزبور شش ماه گذشته و شركت مدير تصفيه را از تقاضاي انحلال منصرف نكرده باشد.
ماده 128 - ورشكستگي شركت ملازمه قانوني با ورشكستگي شركاء و ورشكستگي بعضي از شركاء ملازمه قانوني با ورشكستگي شركت ندارد.
ماده 129 - طلبكاران شخصي شركاء حق ندارند طلب خود را از دارايي شركت تأمين يا وصول كنند ولي ميتوانند نسبت به سهميه مديون خود از منافع شركت يا سهمي كه در صورت انحلال شركت ممكن است به مديون مزبور تعلق گيرد هر اقدام قانوني كه مقتضي باشد به عمل آورند.
طلبكاران شخصي شركاء در صورتي كه نتوانسته باشند طلب خود را از دارايي شخصي مديون خود وصول كنند و سهم مديون از منافع شركت کافی برای تأديه طلب آنها نباشد ميتوانند انحلال شركت را تقاضا نمايند (اعم از اينكه شركت براي مدت محدود يا غير محدود تشکیلشده باشد) مشروط بر اينكه لااقل شش ماه قبل قصد خود را به وسيله اظهارنامه رسمي به اطلاع شركت رسانيده باشند در اين صورت شركت يا بعضي از شركاء میتوانند مادام كه حكم نهايي انحلال صادر نشده با تأديه طلب دائنين مزبور تا حد دارايي مديون در شركت يا با جلب رضايت آنان به طريق ديگر از انحلال شرکت جلوگيري كنند.
ماده 131- در صورت ورشكستگي يكي از شركاء و همچنين در صورتي كه يكي از طلبكاران شخصي يكي از شركاء به موجب ماده 129 انحلال شرکت را تقاضا كرده ساير شركاء ميتوانند سهمي آن شريك را از دارايي شركت نقداً تأديه كرده و او را از شركت خارج كنند.
116- موارد قهری انحلال شرکتها(2 مورد)
1- انتفاع تعدد شرکا : در صورتی که بیشتر شرکا کنار زده شوند مثلاً از 5 نفر 4 نفر اخراج شوند شرکت خودبخود منتفع میشود.
2- تلف کلیه اموال شرکت.
117- تصفیه شرکت
ماده 207 - وظيفه متصديان تصفيه خاتمه دادن به كارهاي جاري و اجراي تعهدات و وصول مطالبات و تقسيم دارايي شركت است به ترتيب مقرر در مواد 208 - 209 - 210 - 211 و 212.
118- شیوه تصفیه یا انواع تصفیه
الف- قراردادی(دوستانه) : منظور این است شرکا در شرکت نامه یا اساسنامه شیوه تصفیه را مشخص کرده باشند.
ب- قانونی : اگر شرکا در شرکت نامه یا اساسنامه شیوه تصفیه را مشخص نکرده باشند، طبق مواد 202 تا 217 در قانون صورت میگیرد.
119- چگونگی انتخاب مدیر تصفیه
ماده 203 - در شركتهاي تضامني و نسبي و مختلط سهامي و غير سهامي امر تصفيه با مدير يا مديران شركت است مگر آن كه شركاء ضامن اشخاص ديگري را از خارج يا از بين خود براي تصفيه معين نمايند.
ماده 204- اگر از طرف يك يا چند شريك ضامن تعيين اشخاص مخصوص براي تصفيه تقاضا شد و ساير شركاء ضامن آن تقاضا را نپذیرفتند محکمه بدايت اشخاصي را براي تصفيه معين خواهد كرد.
ماده 208 - اگر براي اجراي تعهدات شركت معاملات جديدي لازم شود متصديان تصفيه انجام خواهند داد.
ماده 209 - متصديان تصفيه حق دارند شخصاً يا به توسط وكيل از طرف شركت محاكمه كنند.
120- شرکت با مسئولیت محدود
مسئولیت به نسبت آورده شرکت است و این شرکت بینابین شرکت تضامنی و نسبی است.
ماده 94 - شركت با مسئوليت محدود شركتي است كه بين دو يا چند نفر براي امور تجارتي تشکیلشده و هر يك از شركاء بدون اينكه سرمايه به سهام يا قطعات سهام تقسيم شده باشد - فقط تا ميزان سرمايه خود در شركت مسئول قروض و تعهدات شركت است.
ماده 96 - شركت با مسئوليت محدود وقتي تشكيل ميشود كه تمام سرمايه نقدي تأديه و سهمالشركه غير نقدي نيز تقويم و تسليم شده باشد.
ماده 97- در شرکت نامه بايد صراحتاً قيد شده باشد كه سهمالشركههاي غير نقدي هر كدام به چه ميزان تقويم شده است.
121- ضمانت اجرا
ماده 100- هر شركت با مسئوليت محدود كه برخلاف مواد 96 و 97 تشکیلشده باشد باطل و از درجه اعتبار ساقط است ليكن شركاء در مقابل اشخاص ثالث حق استناد به اين بطلان ندارند.
122- اشخاص زیر کلاهبردار محسوب میشوند :
ماده 98 - شركاء نسبت به قيمتي كه در حين تشكيل شركت براي سهمالشركههاي غير نقدي معینشده در مقابل اشخاص ثالث مسئوليت تضامنی دارند.
ماده 115- اشخاص ذيل کلاهبردار محسوب ميشوند :
الف) مؤسسين و مديراني كه برخلاف واقع پرداخت تمام سهمالشركه نقدي و تقويم و تسليم سهمالشركه غير نقدي را در اوراق و اسنادي كه باید برای ثبت شركت بدهند اظهار كرده باشند.
ب) كساني كه به وسيله متقلبانه سهمالشركه غير نقدي را بيش از قيمت واقعي آن تقويم كرده باشند.
ج) مديراني كه با نبودن صورت دارايي يا با استناد صورت دارايي مزور منافع موهومي را بين شركاء تقسيم كنند.
ماده/102/ق/تجارت : سهمالشركه شركاء نميتواند به شكل اوراق تجارتي قابل انتقال اعم از با اسم يا بی اسم و غيره درآيد. سهمالشركه را نميتوان منتقل به غیر نمود مگر با رضايت عده از شركاء كه لااقل سه ربع سرمايه متعلق به آنها بوده و اكثريت عددي نيز داشته باشند.
انتقال سهم الشرکه(با رضایت 75% از شرکا - داشتن اکثریت عددی- به موجب سند رسمی).
ماده 103- انتقال سهمالشركه به عمل نخواهد آمد مگر به موجب سند رسمي.
123- ثبت شرکت
شرکت از زمانی تشکیل میشود که دو یا چند نفر قصد تشکیل آن را داشته باشند بنابراین قصد و نیت ایشان ملاک تشکیل است اما از نظر مقررات و ضوابط اداری طی نمودن مراحلی چند جهت تأسیس یک شرکت یا مؤسسه ضروری است تا این شرکت بر روی کاغذ نوشته شود و در دفاتر اداره ثبت شرکتها ثبت گردد.
ماده 20 قانون تجارت انواع شرکتهای تجاری را به هفت قسم تقسیم میکند :
1ـ شرکتهای سهامی. 2ـ شرکت با مسئولیت محدود. 3ـ تضامنی. 4 ـ مختلط سهامی. 5- مختلط غیر سهامی 6-شرکت نسبی .7- شرکت تعاونی تولید و مصرف که ثبت این نوع شرکتها در تهران بر عهده اداره ثبت شرکتها و در شهرستان در اداره ثبت مرکزی است.
مدارک مورد نیاز جهت تأسیس شرکت :
شرکت با مسئولیت محدود : مطابق با ماده 27 قانون تجارت شرکت با مسئولیت محدود شرکتی است که بین دو یا چند نفر برای امور تجاری تشکیلشده است و هر یک از شرکاء بدون این که سرمایه به سهام و یا قطعات سهامی تقسیمشده باشد فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت مسئول قروض و تعهدات شرکت است. مدارک مورد نیاز جهت تأسیس شرکت با مسئولیت محدود :
الف) دو نسخه تقاضانامه
ب)دو نسخه صورت شرکت نامه
ج) دو نسخه اساسنامه
د) دو نسخه صورتجلسه مجمع عمومی و مؤسسین
ه)کپی برابر اصل شده شناسنامه مؤسسین و چنانچه هیأت مدیره نیز خارج از شرکاء باشند کپی برابر اصل شده شناسنامه اعضاء هیأت مدیره نیز الزامی است و هر گاه مؤسسین شرکت اشخاص حقوقی باشند آخرین تغییرات مدیران و سرمایه شرکت که در روزنامه رسمی درج گردیده است همراه با برگه معرفینامه نماینده نیز ضمیمه مدارک دیگر میشود.
124- اختیارات مدیران
ماده/105/ق/تجارت : مديران شركت كليه اختيارات لازمه را براي نمايندگي و اداره شركت خواهند داشت مگر اينكه در اساسنامه غير اين ترتيب مقررشده باشد هر قرارداد راجع به محدود كردن اختيارات مديران كه در اساسنامه تصريح به آن نشده در مقابل اشخاص ثالث باطل و كانلميكن است.
ماده/106/ق/تجارت : تصميمات راجعه به شركت بايد به اكثريت لااقل نصف سرمايه اتخاذ شود - اگر در دفعه اولي اين اكثريت حاصل نشد بايد تمام شرکاء مجدداً دعوت شوند در اين صورت تصميمات به اكثريت عددي شركاء اتخاذ ميشود اگر چه اكثريت مزبور داراي نصف سرمايه نباشد. اساسنامه شرکت میتواند ترتيبي برخلاف مراتب فوق مقرر دارد.
ماده/109/109ق/تجارت : هر شركت با مسئوليت محدود كه عده شركاء آن بيش از دوازده نفر باشد بايد داراي هيأت نظار بوده و هيأت مزبور لااقل سالي يك مرتبه مجمع عمومي شركاء را تشكيل دهد.
هيأت نظار بايد بلافاصله بعد از انتخاب شدن تحقيق كرده و اطمينان حاصل كند كه دستور مواد 96 و 97 رعايت شده است.
هيأت نظار ميتواند شركاء را براي انعقاد مجمع عمومي فوقالعاده دعوت نمايد مقررات مواد 165 - 167 - 168 و 170 در مورد شرکتهای با مسئولیت محدود نيز رعايت خواهد شد.
ماده 106 - تصميمات راجع به شركت بايد به اكثريت لااقل نصف سرمايه اتخاذ شود - اگر در دفعه اولي اين اكثريت حاصل نشد بايد تمام شرکاء مجدداً دعوت شوند در اين صورت تصميمات به اكثريت عددي شركاء اتخاذ ميشود اگر چه اكثريت مزبور داراي نصف سرمايه نباشد. اساسنامه شرکت میتواند ترتيبي برخلاف مراتب فوق مقرر دارد.
ماده 111 - هر تغيير ديگري راجع به اساسنامه بايد به اكثريت عددي شركاء كه لااقل سه ربع سرمايه را نيز دارا باشند به عمل آيد مگر اينكه در اساسنامه اكثريت ديگري مقررشده باشد.
125- انحلال شرکت با مسئولیت محدود
ماده 114 - شركت با مسئوليت محدود در موارد ذيل منحل ميشود:
الف) در مورد فقرات 1 - 2 - 3 ماده 93.
ب) در صورت تصميم عده از شركاء كه سهمالشركهآنها بيش از نصف سرمايه شركت باشد.
ج) در صورتي كه به واسطه ضررهاي وارده نصف سرمايه شركت از بين رفته و يكي از شركاء تقاضاي انحلال كرده و محكمه دلايل او را موجه دیده و ساير شركاء حاضر نباشند سهمي را كه در صورت انحلال به او تعلق ميگيرد پرداخته و او را از شركت خارج كنند.
د) در مورد فوت يكي از شركاء اگر به موجب اساسنامه پيشبيني شده باشد.
« الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم »
نوشتن صلوات - رسول خدا(ص) فرمودند : هر کس در کتابی یا نوشتهای بر من صلوات بنویسد، تا زمانی که نام من در کتاب هست فرشتگان پیوسته برای او از درگاه حق طلب آمرزش میکنند(قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، جلد2، داستانهای صلوات : 8).
- با مثبت اندیشی، انرژی مثبت به خود و به دیگران هدیه نمایید.
- باتجربه کردن چالشها، آبدیدهتر میشوید.
- از قضاوت عجولانه پرهیز کنیم(سنگ آخر را اوّل نزنیم).
- برای روشن کردن زوایای تاریک رشد و بالندگی خودمان فکری بکنیم.
نشانی وبلاگ یاسم امامی ؛ گوگل- یاسم امامی- فایل های گل یاس.
یا
lawyer-91.rozblog.com
« پایان »